توهین به پیامبر اسلام
توهین به پیامبر اسلام
در حالی که پخش فیلمی موهن موجب خشم مسلمانان، به ویژه در لیبی و مصر و حمله به سفارت آمریکا در این کشورها شده، محتوای این فیلم چیست؟ فیلم از سوی تری جونز، کشیش ضد اسلام اهل فلوریدای آمریکا منتشر شده که اعلام کرده انتشار این فیلم به مناسبت سالگرد حملات یازده سپتامبر صورت گرفته است. در این فیلم دوساعته، شخصیت ارزشمند پیامبر اکرم (ص) به طنز گرفته شده و این چهره پاک، فردی ترسیم شده است که گناهان بسیاری مرتکب میشود. «سَم باسیل»، نویسنده و کارگردان این فیلم، که «معصوميت مسلمانان» نام دارد یک یهودی آمریکایی اهل کالیفرنیا و شاغل در بخش مستغلات است، اما پخش و توزیع فیلم را تری جونز برعهده دارد. سم باسیل که هماینک در مخفیگاه به سر میبرد به «وال استریت جورنال» گفته است که «بیش از ۱۰۰ یهودی با اعطای ۵ میلیون دلار» در تأمین مالی این فیلم کمک کردهاند و این فیلم با شرکت ۶۰ هنرپیشه و ۴۵ نفر پشت صحنه در سه ماه ساخته شده است. به گفته «سم باسیل»، این فیلم تاکنون تنها یک بار اکران شده که اوایل سال جاری در سالنی تقریباً خالی در هالیوود بوده است. تری جونز، کشیش کلیسای گِینزویل فلوریدا، که شبکه خبری سیانان در وبسایت خود او را کشیشی «جویای نام» توصیف میکند پیشتر در اردیبهشتماه امسال قرآن را آتش زده بود. تری جونز روز ۲۰ مارس ۲۰۱۱ نیز یک نسخه از قرآن را در کلیسای خود به آتش کشید که این اقدام تظاهرات گستردهای را در افغانستان به دنبال داشت که طی آن دهها تن کشته و زخمی شدند. این فیلم موهن که با دو نام «معصوميت مسلمانان» و «زندگی محمد[ص] رسول اسلام» معرفی شده یک فیلم یک فیلم آماتوری به کارگردانی «سم باسیل» است و حاوی صحنهها و توهینهایی به پیامبر اکرم(ص) است که زبان از بیان آنها شرم میکند. این فیلم پیش از این تنها یک بار در سالنی در هالیوود به شکل خصوصی نمایش داده شد و قرار بود در سالگرد حادثه 11 سپتامبر در کلیسای تری جونز (کشیش سفیه) به نمایش درآید؛ اما این نمایش لغو شد. این کشیش طبق اعلام قبلی، حرکت موهن و سخيف دیگری به نام «محاکمه مردمی محمد[ص]» برگزار کرد و به زعم خود آن حضرت را محاکمه نمود. قرار بود این فیلم در کنار این محاکمه نمایش داده شود. اما علیرغم لغو پخش رسمی فیلم موهن، بخشهایی از این فیلم در فضای مجازی منتشر گردید و چون این کار از سوی قبطیان مهاجر مصری انجام شد، نخستین واکنشها از مصر علیه این اقدام برخاست و سپس به لیبی، یمن و دیگر کشورها کشیده شد. شخصیتهای مسلمان، مسیحی، قبطی و نیز کاخ سفید ساخت این فیلم را محکوم کردند؛ اما مسلمانان خشمگین در مصر و لیبی، با حمله به نمایندگی های سیاسی آمریکا در “قاهره” و “بنغازی"، سفیر آمریکا در لیبی را کشتند. دولت آمریکا که اینک با خشم مسلمانان بیدارشده مواجه شده است تلاش میکند خود را از این اقدام موهن بری کند؛ اما آیا میتوان باور کرد که ساخت فیلمی با سرمایه هنگفت 5 میلیون دلاری و نیز اقدامات مستمر کشیش دیوانه بدون اطلاع و رضایت مقامات کاخ سفید انجام شده باشد؟ زمان این فیلم 2 ساعت است اما بخش هایی چند دقیقه ای از آن (به زبان انگلیسی و نیز با دوبله به زبان مصری محلی) بر روی شبکه “یوتیوب” منتشر شده است. مشخصات فیلم نام فیلم: «معصوميت مسلمانان» (زندگی محمد رسول اسلام) سناریست، تهیه کننده و کارگردان: سم باسیل (به انگلیسی: (Sam Bacile محصول: 2011 ـ ایالات متحده آمریکا زمان: 120 دقیقه حامیان مادی: صهیونیستها. حامیان معنوی: «عصمت زقلمه» رییس دولت خودخوانده قبطی (هیئت عالی حکومت قبطیان مهاجر در آمریکا) ـ «موریس صادق» وکیل قبطی دادگستری ـ «تری جونز» کشیش قرآنسوز آمریکایی. داستان فیلم این فیلم با صحنههایی از حملات گروههای تندرو به یک داروخانه مربوط به پزشکی قبطی در مصر آغاز میشود. در این صحنه چند مسلمان با محاسن بلند با چوب و چماق به داروخانه این پزشک حمله میکنند و با حمله ناجوانمردانه به همسر وی، مغازه اش را ویران می کنند؛ اما پلیس مصر تنها نظاره گر این حادثه است. فیلم پس از این بخش، به حیات پیامبر اعظم(ص) در صدر اسلام منتقل میشود و با پخش صحنه های مبتذل (که از بیان آنها معذوریم)، علاوه بر توهین به پیامبر اکرم(ص)، دین اسلام را به عنوان “سرطان” و مسلمانان را افرادی خشن، عقب مانده و طرفدار خونریزی نشان می دهد. گذشته از صحنه های سخیفی که ارزش بیان ندارد، یکی از شیطنتهای فیلم آن است که مسلمانان را افرادی شکنجه گر معرفی کرده و در صحنه ای از فیلم یک زن سالخورده به نحو عجیبی شکنجه میشود؛ در حالی که در تاریخ اسلام چنین چیزی مشاهده نمی شود. در واقع، در این فیلم بسیاری از جنایتهایی که نظامیان آمریکایی، اسرائیلی و غربی در سالهای اخیر در حق مردم فلسطین، عراق و افغانستان انجام داده و در “گوانتانامو” و “ابوغریب” مرتکب شده اند را بیشرمانه به اسلام و مسلمانان نسبت میدهد. در این فیلم نقش پیامبر(ص) را یک بازیگر آمریکایی با رفتاری کمدی و توهینآمیز بازی میکند و در آن تلاش شده است تا نزول وحی بر پیامبر(ص) را دروغ معرفی کند. روزنامه وال استریت ژورنال در توصیف این فیلم نوشت: فیلم “برائت از مسلمانان” یک فیلم سیاسی و نه مذهبی است و در آن از اسلام به عنوان سرطان یاد شده است. آشنایی با کارگردان سم باسیل یک شهروند اسرائیلی ـ آمریکایی ایالات متحده است. وی یک مشاور املاک و مدیر شرکتهای ساخمانی است که در کالیفرنیای جنوبی زندگی میکند. علیرغم عدم انتشار هیچ تصویری از وی، او یک شخص حقیقی است و سنی بین 52 تا 56 سال دارد. (یعنی سام باسیل، یک نام مستعار نیست). باسیل از روز سه شنبه (۱۱ سپتامبر 2012 ـ ۲۱ شهریور 1391) که با روزنامه صهیونیستی “هاآرتص” و روزنامه آمریکایی “وال ستریت ژورنال” مصاحبه کرد ناپدید شد و از مکان اختفای وی اطلاعی در دست نیست. وی به روزنامه ” وال استریت ژورنال” گفت: “برای این فیلم 5 میلیون دلار از یکصد صهیونیست اعانه جمع آوری شده است. این فیلم با استفاده از 59 بازیگر و تیمی 45 نفره در پشت صحنه، به مدت سه ماه در اواسط سال گذشته میلادی در کالیفرنیا تولید شد". با وجود این هزینه هنگفت، کیفیت فیلم بسیار پایین و دکورها و صحنه ها بسیار آماتوری و پیش پا افتاده است. اما پس از ابراز انزجار مسلمانان جهان رسانه های غربی سعی می کنند هویت واقعی سازنده فیلم را مخفی کنند. دویچه وله در گزارشی ادعا کرد: یک فعال مسیحیمذهب که به گفتهی خود در جریان تهیه فیلم همکاری داشته، اما میگوید که “بسیل” نام مستعار است و فرد مورد نظر نه یهودیمذهب است و نه اسرائیلی. به گفتهی استیو کلین، گروهی از شهروندان ایالات متحده که در خاورمیانه متولد شدهاند، فیلم را تهیه کردهاند. دویچه وله مدعی شد: بنا بر اعلام منابع اسرائیلی نیز شخصی با نام “بسیل” در فهرست شهروندان این کشور ثبت نشده است. استیو کلین از هویت واقعی کارگردان اظهار بیاطلاعی کرده است. آشنایی با حامیان فیلم گروه موسوم به «قبطیان مهاجر»: دکتر عصمت زقلمة از شخصیتهای قبطی مهاجر و ساکن در آمریکا، در سال گذشته میلادی با ادعای اینکه مسیحیان قبطی مصر در معرض ظلم و قتل هستند “حکومت قبطی در تبعید” را تشکیل داد و خود را رییس آن اعلام کرد. دیگر مقامات این دولت خودخوانده «مستشار موریس صادق» مدیر اجرایی، «مهندس نبیل بسادة» دبیرکل و «مهندس إیلیا باسیلی» هماهنگ کننده بین المللی آن هستند. اما رهبران قبطی مقیم مصر، با رد تشکیل این دولت، اعلام کردند که زقلمة و موریس را نماینده خود نمی دانند. «تری جونز»: کشیش یک کلیسای کوچکی در ایالت فلوریدا است. وی جایگاهی در بین مسیحیان آمریکا ندارد و در کلیسای محلی او تنها حدود 20 و حداکثر ۵۰ نفر حاضر میشوند. وی از 11 سپتامبر سال 2001 تاکنون به همراه همسرش در کلیسایی کوچک در شهر “گینسویل” حمله علیه جهان اسلام را آغاز کردند. جونز در نهمین سالگرد حملات یازده سپتامبر خواستار برگزاری مراسم قرآن سوزی شد و سرانجام پس از غائله های رسانه ای فراوان و کسب شهرت منفی جهانی، در روز ۲۰ مارس ۲۰۱۱ این کار موهن را انجام داد. عواقب این کار ابلهانه وی گریبانگیر آمریکائیان مقیم کشورهای اسلامی و کارکنان سازمان ملل شد و فقط در “مزار شریف” افغانستان دست کم ۱۲ نفر از نیروهای سازمان ملل کشته شدند. تری جونز از سوی رهبران دینی مسیحیت نیز مردود است و علاوه بر محکومیت رسمی وی از سوی “واتیکان"، روحانیون مختلف مسیحی نیز کار وی را نفی کرده اند. رهبران دینی شهر دیربورن نیز با موضعگیری در برابر این تصمیم ضددینی تری جونز اعلام کرده بودند که مقابل مرکز اسلامی دیربورن گرد هم خواهند آمد تا اعلام کنند مخالف اهانت به احساسات اقلیتهای مسلمان هستند. وی پس از آنکه با سوءاستفاده از غائله سوزاندن قرآن در دو سال گذشته، از یک کشیش روستایی به یک چهره جهانی تبدیل شد پارسال نیز تبلیغات شدیدی را آغاز و سرانجام نسخه ای از قرآن را به آتش کشید. او امسال نیز نمایش مضحک “محاکمه مردمی پیامبر(ص)” را به راه انداخت. سوء استفاده کارگردان از عوامل فیلم؟ در همین حال یک بازیگر زن که در این فیلم ایفای نقش کرده است ادعا کرد که عوامل فیلم از آنچه سازنده آن دنبال میکرده است، مطلع نبودهاند. وی میگوید که به وی گفته نشده بود که این فیلم در نهایت به کجا خواهد انجامید؛ بلکه در زمان فیلمبرداری، فیلم مزبور «جنگجویان صحرا» نام داشته و زمان آن نیز مربوط به هزاران سال پیش از ولادت پیامبر اسلام(ص) بوده است. این بازیگر که «سیندی لی گارسیا» نام دارد، تصریح کرد: «قرار نبود این فیلم هیچ کاری به مذهب داشته باشد، بلکه قرار بود نشان دهد که در گذشته شرایط در مصر چگونه بوده است؟ در این فیلم در رابطه با [حضرت] محمد(ص) و یا مسلمانان چیزی نبود.» یکی دیگر از اعضای گروه سازنده فیلم موهن هم که به دلایل امنیتی خواست تا نامی از وی برده نشود، روز چهارشنبه در پیامی به شبکه خبری سیانان ابراز داشت: «تمام عوامل فیلم بشدت ناراحت هستند و احساس میکنند تهیهکننده فیلم از آنها سوءاستفاده کرده است. ما از این فیلم حمایت نمیکنیم و درباره مقصود و منظور آن دچار گمراهی شدیم. ما از بازنویسیهای کامل فیلمنامه و دروغهایی که به عوامل فیلم گفته شد، شوکه شدهایم.» همچنین بیانیهای از سوی عوامل فیلم منتشر و در آن اعلام شده است که نام پیامبر اسلام(ص) و هرچه که مربوط به اسلام است، پس از پایان مراحل فیلمبرداری به فیلم مزبور اضافه شده است. همچنین دیالوگهای اهانتامیز فیلم مزبور در زمان فیلمبرداری ضبط نشدهاند بلکه آن نیز بعداً بهوسیله دوبله تغییر داده شده و جایگزین دیالوگهای اصلی شدهاند. این بیانیه تأکید کرده است که سم باسیل کارگردان فیلم از عوامل سازنده آن سوءاستفاده کرده است.
توهین به پیامبر اسلام
صدقه برای امام زمان (عج)
صدقه یکی از اعمالی که به آن بسیار اهمیت داده شده است….
صدقه برای حفظ وجود مقدس امام زمان (ارواحنا فداه) بوده است چون یکی از تکالیف زمان غیبت صدقه دادن است به آنچه که میسر است برای حفظ وجود مبارک امام زمان (ارواحنا فداه).به طور کلی صدقه آثاری دارد… یکی اینکه صدقه نمایشگر صداقت ایمان مومن است که با انجام آن نشان می دهد تا چه حد در وادی ایمان و خداپرستی صادق است و از این طریق رفع نیازمندیهای مومن می گردد و سبب پیدایش رفاه عمومی می گردد و همچنین صدقه یکی از عوامل سازندگی انسان نیز هست چنانکه قرآن می فرماید… به طور کلی صدقه آثاری دارد… یکی اینکه صدقه نمایشگر صداقت ایمان مومن است که با انجام آن نشان می دهد تا چه حد در وادی ایمان و خداپرستی صادق است و از این طریق رفع نیازمندیهای مومن می گردد و سبب پیدایش رفاه عمومی می گردد و همچنین صدقه یکی از عوامل سازندگی انسان نیز هست چنانکه قرآن می فرماید: ای رسول ما، تو از مومنان صدقات را دریافت کن تا بدان صدقات نفس آنها را پاک و پاکیزه سازی. مومن صدقه را باید برای خود یا برای فایده و غرضی که در نظر دارد بدهد و یا برای حفظ نفس خود و یا محبوب و عزیزی که بسیار نزد او گرامی است دهد و چه محبوبی بالاتر از امام زمان (عج) که اصلاح بسیاری از امور دینی و آخرتمان متوقف به وجود و سلامتی آن حضرت است و این مطلب به دلیل عقل و نقل ثابت است که هیچ شخصی عزیزتر و گرامی تر نیست و نباید باشد مگر وجود مقدس امام زمان (عج) بلکه امام باید محبوبتر از شخص خودمان باشد و اگر چنین اعتقادی نداشته باشیم در ایمان و معرفتمان نسبت به آن حضرت ضعف و خللی وجود دارد. سیدبن طاووس رحمه الله به ما سفارش کرده و می فرماید: ابتدا برای حضرت مهدی(عج) صدقه بده قبل از اینکه برای خود و عزیزانت صدقه بدهی.
زندگی نامه شهید رجایی و باهنر
زندگینامه شهیدان رجایی و باهنر:!::!:
هفته دولت فاجعه جانگداز هفتم تیر1360 كه منجر به شهادت شهید مظلوم آیت الله بهشتی و 72 تن از یاران دلسوز و رهروان وفادار امام و انقلاب گردید ، ثمره تصمیم شیطانی استكبار جهانی ودشمنان انقلاب بود .
گرچه عكس العمل سریع ، قاطع وانقلابی رهبر كبیر انقلاب و ملت بزرگ ایران هر گونه ابتكار عمل را از آنها سلب نمود ، ولی كار به زعم دشمنان هنوز به اتمام نرسیده بود و طرح نابودی مسئولین طراز اول مملكت در راس فعالیتهای آنها قرار داشت . بدین ترتیب واقعه هشتم شهریور در همان سال به وقوع پیوست و رئیس جمهور محبوب محمد علی رجایی و نخست وزیر متفكر ودانشمندش حجت الاسلام والمسلمین دكتر محمد جواد باهنر در انفجار دفتر نخست وزیری به درجه رفیع شهادت نائل آمدند. برای گرامیداشت خاطره این عزیزان هفته اول شهریور ماه به عنوان هفته دولت نامگذاری شد . زندگینامه شهید محمد علی رجایی شهید محمد علی رجایی ، درسال 1312 هـ . ق ، درشهرستان قزوین متولد شد، تحصیلات ابتدایی را تا اخذ گواهینامه ششم ابتدایی درهمین شهرستان به انجام رساند. درسن چهار سالگی از وجود داشتن نعمت پدر محروم شد و تحت تكفل مادری مهربان و منیع الطبع قرار گرفت .
در سال 1327 به تهران مهاجرت كرد و سال بعد یعنی در 1328 وارد نیروی هوایی شد . در مدت 5 سال خدمت در نیروی هوایی ، دوره متوسطه را با تحصیل شبانه گذراند ، سپس درسال 1335 به دانشسرای عالی رفت و به سال 1338 دوره لیسانس خود را در رشته ریاضی به پایان برد و به سمت دبیر ریاضی به استخدام وزارت فرهنگ در آمد و به ترتیب در شهرستانهای خوانسار، قزوین و تهران به تدریس ، اشتغال ورزید . شهید محمد علی رجایی در مدت تدریس، همیشه آموزگاری دلسوز، پركار و شایسته بود و ضمن تدریس ، به فرا گرفتن علوم اسلامی و انجام فعالیت های سیاسی همت می گماشت .
درسال 1340 به عضویت نهضت آزادی درآمد كه منجر به دستگیری وی ( دراردیبهشت 1342 ) و پنجاه روز زندان شد . پس از آزادی از زندان با شهید باهنر به سازماندهی مجدد هیات موتلفه پرداخت و برای پرورش افرادی كه بتوانند نبردی مسلحانه را اداره نمایند ، به اعزام داوطلبانی به جبهه فلسطین دست زد . درهمین رابطه و برای تكمیل برنامه مزبو ر ( درسال 1350 ) خود شخصا به خارج ازكشور سفر كرد. ابتدا به فرانسه و تركیه رفت و از آنجا عازم سوریه شد . شهید رجایی همگام با فعالیتهای سیاسی لحظه ای نیز از خدمات فرهنگی غافل نبود ، از آن جمله تدریس در مدارس كمال ورفاه ، همكاری با بنیاد رفاه و تعاون اسلامی با همكاری شهید مظلوم آیت الله دكتر بهشتی و شهید دكتر باهنر و حجت الاسلام هاشمی رفسنجانی را باید نام برد . ایشان با نهایت شجاعت و شهامت مدت دو سال ، در زندانهای انفرادی رژیم پهلوی انواع واقسام شكنجه ها را تحمل نمود و چون كوهی استوار مقاومت كرد. دراثراین مقاومتها او را به زندان قصر وسپس به اوین فرستادند .
او درزندان به ماهیت واقعی منافقین پی برد واز آنها تبری جست . دوران زندان مجموعا چهارسال به درازا كشید وشهید رجایی درسال 1357 با اوج گیری انقلاب اسلامی همراه دیگر زندانیان سیاسی آزاد شد وبلا فاصله وارد مبارزات سیاسی و فرهنگی گردید و به اتفاق عده ای ازهمكارانش برای بسیج و سازماندهی مبارزات مخفی معلمان مسلمان، تلاش گسترده ای را آغاز كرد و موفق به ایجاد انجمن اسلامی معلمان شد . او در راهپیمایی های عظیم سال 1357 مخلصانه و با تمام توان كوشید و نقش موثری در فعالیت های تبلیغاتی آنها داشت . شهید محمد علی رجایی پس از پیروزی انقلاب اسلامی و در سال 1358 ، مسئولیت وزارت آموزش وپرورش را به عهده گرفت و در زمان وزارت خود موفق به دولتی كردن كلیه مدارس شد . سپس به عنوان نماینده مردم تهران درمجلس شورای اسلامی انتخاب گردید و به دنبال تمایل مجلس شورای اسلامی در تاریخ18/5/1359 به عنوان اولین نخست وزیر جمهوری اسلامی ایران به مجلس معرفی شد . و با رای قاطع به نخست وزیری انتخاب شد . شهید محمد علی رجایی در این مسئولیت خطیر ، علی رغم این كه به فاصله بسیار كوتاهی با توطئه عظیم استكبار جهانی در ایجاد جنگ تحمیلی از سوی رژیم صدام روبرو شد وهمچنین كارشكنی های بنی صدر و متحدانش و خرابكاریهای منافقین و ساواكی ها را در پیش رو داشت ، اما توانست به بهترین وجه از عهده انجام وظایف ومسئولیت های سنگین خود برآید. به دنبال عزل بنی صدر از ریاست جمهوری ، شهید رجایی با رای اكثریت مردم محرومی كه شاهد تلاشها ی صادقانه این فرزند صدیق ملت ومقلد با وفای امام ( ره ) بودند به ریاست جمهوری انتخاب شد . دشمنان قسم خورده انقلاب اسلامی كه توان تحمل وجود این مایه امید مستضعفان و عنصر ارزشمند و دلسوز را نداشتند درهشتم شهریور ماه 1360 او را به همراه یار قدیمی اش شهید باهنر در انفجار دفتر نخست وزیری به شهادت رساندند. زندگینامه شهید حجت الاسلام دكتر محمد جواد باهنر شهید حجت الاسلام دكتر محمد جواد باهنر، درسال 1312 دریك خانواده پیشه ور ساده درشهر كرمان به دنیا آمد و خواندن و نوشتن و قرائت قرآن را در مكتب آموخت وسپس به تحصیل علوم دینی درمدرسه معصومیه آن شهر پرداخت. همزمان، تحصیلات ابتدایی و متوسطه را نیز ادامه داد و پس از اخذ دیپلم درسال 1332 به قم رفت و سطوح عالی علوم اسلامی را درحوزه علمیه قم طی كرد. وی فقه را در محضر مرحوم آیت الله بروجردی ، فقه واصول را در محضر امام خمینی ( ره ) و تفسیر و فلسفه را نزد علامه طباطبایی فرا گرفت. شهید باهنر سپس به تحصیلات دانشگاهی رو آورد و حدود سال 1337 موفق به اخذ لیسانس در رشته الهیات و بعد از آن موفق به اخذ فوق لیسانس در رشته علوم تربیتی و سپس دكترای الهیات از دانشگاه تهران شد.
شهید باهنر ضمن تدریس و ایراد خطابه وبرنامه ریزی دینی ، به تالیف كتب درسی اشتغال ورزید وحدود سی كتا ب وجزوه تعلیمات دینی را برای تدریس ( از دوره ابتدایی تا دانشسرا ) تالیف كرد، وی همزمان ، فعالیتهای اجتماعی خود را نیز ادامه داد ودر تاسیس ” دفتر نشر و فرهنگ اسلامی ” ، ” كانون توحید” و” مدرسه رفاه ” نقش موثری داشت . شهید باهنر درسال 1341 ، همكاری خود را با نهضت اسلامی و سیاسی روحانیت به رهبری امام خمینی ( ره ) آغاز كرد و در اسفند ماه 1342 پس ازایراد سخنرانی هایی درمساجد ” هدایت ” ، ” الجواد ” و ” حسینیه ارشاد” ، به مناسبت سالگرد حادثه ” فیضیه ” ، دستگیر شد وپس از آن متناوبا ” شش بار به زندانهای كوتاه مدت محكوم شد واز سال1350 ممنوع المنبر گردید و بالاجبار در جلساتی كه به عنوان كلاس درس برپا می شد ، سخنرانی و به بیان نقطه نظرات اسلامی ، انقلابی خود می پرداخت . وی در سال 1357 به فرمان امام ( ره) و به همراه چند تن از یاران ، مامور تنظیم اعتصابات شد و در همان سال نیز با فرمان امام ( ره ) به عضویت شورای انقلاب اسلامی درآمد . دیگر مسئولیتهای شهید باهنر پس از پیروزی انقلاب اسلامی عبارتند از: مسئولیت نهضت سواد آموزی ، نماینده مردم كرمان در مجلس خبرگان ، نماینده شورای انقلاب اسلامی در وزارت آموزش وپرورش ، نماینده مردم تهران در مجلس شورای اسلامی.
روز مبارزه با تروریسم و شهادت شهیدان رجایی و باهنر
شهید باهنر و رسالت وسایل ارتباط جمعی :
هر كسی كه خبری می دهد، قضاوت می كند، تحلیل می كند، اول باید رسالت و مسئولیت خود را دربرابر انقلاب احساس كند ، ما نباید آن خفقان ها، نكبت ها و خواری ها را در رژیم گذشته فراموش كنیم. شهید باهنر و نسل جوان : امروز هم انتظار از این نسل پاك و معصوم می رود كه خودش را از آلودگی حفظ كند و بداند كه سم پاشیهایی در جامعه وجود دارد . در جبهه های محروم كوشا باشند و خود را بسازند و آماده كنند برای اداره آینده جمهوری اسلامی، كه آینده تاریخ نگران این نسل هوشیار انقلابی است. شهید باهنر ورسالت مقام معلم : معلم ِ مكتبی ، كسی است كه خوب تدریس كند، نظم وانضباط را دقیقاً رعایت كند و در انجام وظایف خود، كوتاهی نكند وبرخوردش با دانش آموزان ازنظر اخلاقی، برخوردی اسلامی باشد. درعین حال باید فكر و اندیشه اش در جهت اسلام و معیارهای ارزشی اسلام باشد. به انقلاب ، مؤمن باشد و انقلاب اسلامی را كه خون بهای هزاران شهید است، پذیرفته و از مفاسد اخلاقی ، پیراسته باشد.
شهید باهنر و قانون :
چیزی كه مهم است و رعایت آن پیام خون شهیدان را مسجـّل می كند، رعایت شدید مرزهای قانون و حركت در محدوده اختیارات است نه بیش از آن. شهید باهنر و جهاد علمی : اسلام اصیل برای گسترش علوم و تشویق به اندیشه تحقیق، تفكر و كاوش های بیشتر ، وارد عرصه خواهد شد و ما در آینده محیط بهتری برای تلاش های علمی خواهیم داشت.
شهید باهنر و تربیت نسل آینده :
آیا وقت آن نرسیده است كه بدانیم در مقابل انقلاب ، رسالت بزرگی داریم، مسئولیت هایمان زیادتر شده و وظایف بیشتری داریم. انقلاب و شكوفایی آن، رسالت ساختن و پرداختن و پیراستن فرزندانمان را به عهده ما گذارده است . شهید باهنر و روشنفكران : روشن فكر به اصطلاح اسلام آن انسانی است كه اندیشه اش آزاد از هواها و هوس ها و آزاد از كوران های تند ، آزاد از خودباختگی ها در برابر قدرت ها و در برابر رهاوردها، آزاد از هوس بازی ها و سود پرستی های درونی ، آزاد از گرایش های قطبی در محیط ، بتواند بیندیشد . فكر كند وحقیقت را كشف كند و واقعیت را بفهمد.
شهید باهنر و پیام انقلاب :
انقلاب و پیام انقلاب ما پیام عدالت ، برابری ، برادری ، خداپرستی ، آزادی ، پیام شرف و مبارزه با ظلم و طاغوت و آزادی انسان های مستضعف جهان از زیر ظلم طاغوتیان و استكبار جهانی است. شهید باهنر و مدارس: تا مدارس ما اصلاح نشود انقلاب ما ضمانتی برای تداوم ندارد. شهید باهنر و انسان سازی: این نیروهایی كه ساخته می شود به هراندازه كه خوبتر ساخته بشود سرمایه جامعه ماست، سرمایه انقلاب ماست، سرمایه راه ماست، هر چه انسان های پاك تر، جدی تر، خالص تر، با ایمان تر و فداكارتر بسازیم، سرمایه خود ماست و سرمایه آینده ماست چون جان ماست، هویت ماست، همه چیز ماست بنابراین این مراقبت ها ، این محاسبه ها ، این تصفیه ها و این تزكیه های درونی لازم است.
شهید باهنر و دانشگاه :
هدف دانشگاه های ما باید ساختن انسان ها [و] ، بارور كردن فكر و اندیشه آنها باشد، به گونه ای كه انسان الهی بتواند در اینجا شكوفا بشود و ساخته بشود و راه برای تكامل و كمال و پرزدنش به سوی فضائل معنوی و كمالات لایتناهی انسان باز باشد. انسان در بـُعد ملكوتیش تجلی كند و آنچه را كه اسلام به عنوان معیارهای اصلی انسان می شناسد اینها را بارور كنیم.
شهید باهنر و امام راحل (ره) :
او چنان اوج روحی به انسان می داد كه احساس می كردیم دیگر تهی از تمامی این تعلقات مادی می باشیم و پروازی روحی بما دست می داد. شهید باهنر وسیاست خارجی : آنچه مبنای كار ما قراردارد اینست كه نوع رابطه ما با كشورهای غربی یا با هر ابرقدرتی ، رابطه سلطه گر و سلطه پذیرنباشد، رابطه ابرقدرت با یك محكوم نباشد. ما در صدد نفی روابط نیستیم ، ما كه نمی خواهیم در دنیا منزوی باشیم، این اصلا مسئله ای عادلانه نیست و با هیچ منطقی درست نیست و قطع رابطه یا منزوی شدن برایمان مطرح نیست مگر اینكه در زمینه ای قطع سلطه با قطع رابطه مرتبط باشد. شهید باهنر و نفی سلطه : ما معتقدیم كه باید در سطح بین المللی روابطی عادلانه و هماهنگ و متقابل بین كشورها وجود داشته باشد. با رابطه ای كه براساس سلطه و دخالت نابجا باشد به شدت مخالفت می كنیم، بنابراین ما با هر ابرقدرتی كه بخواهد به غارتگری و نفوذ در نهادهای سیاسی ، اقتصادی و فرهنگی ما بپردازد، مبارزه خواهیم كرد و در برابر هر قدرت و یا ابرقدرتی كه بخواهد رابطه حاكم با محكوم و غارتگر با ستمدیده را داشته باشد به مبارزه برمی خیزیم. برای ما مسئله شرق و غرب مطرح نیست، برای ما مسئله حقوقی ملی وانسانی و آزادی و استقلال مطرح است.
شهید باهنر ورسانه ها :
رسانه های گروهی ، نیروی بزرگی در خدمت یك نظام هستند ونفعشان از ارتش هم برای حفظ یك نظام و گسترش آرمان های آن مهمتر است.
روز کارمند
روز کارمند را به همه شما همکاران ساعی و زحمتکش تبریک عرض می کنیم.
هفته دولت و شهادت سید علی اندرزگو در19ماه رمضان57
هفته دولت در تاریخ هر ملت،
فراز و نشیب های تلخ و شیرینی وجود دارد که تعیین کننده سرنوشت و سازنده فرهنگ آن ملت است. نظام جمهوری اسلامی در ایران به رهبری بزرگ مردی که جهان مانند او را کمتر به خود دیده است، نیز جان فشانی فرزندان فداکار این مرز و بوم، بزرگ ترین بخش تاریخ ماست که خاطرات تلخ و شیرین بسیاری در دل دارد. در این میان، شهادت دو شخصیت فداکار اسلام، رجایی و باهنر که به آتش کین منافقان سوختند، فصلی از شهادت را به نام «هفته دولت» در تاریخ انقلاب گشوده است. علت نام گذاری چنین هفته ای این است که دولت شهید رجایی، نخستین دولت و مکتبی بود که پس از حاکمیت لیبرال ها بر کشور، عهده دار امور گردید. این دولت در آن دوره بحرانی، بیش ترین حد تلاش و کوشش را برای خدمت به اهداف مقدس انقلاب از خود نشان داد، تا آنجا که جان خویش را سر آن نهاد. رجایی و باهنر از زبان هم رزم مقام معظم رهبری درباره ویژگی های اخلاقی شهیدان رجایی و باهنر می فرماید: «شهید باهنر، مرد بی تظاهری بود که هیچ کس از ظاهر آرام او نمی فهمید در باطن و ذهن و اندیشه موّاج او چه می گذرد. وی یکی از متفکرین و تئوریسین ها و ایدئولوگ های انقلاب بود. نوشته های زیادی داشت و کتاب های زیادی را تنظیم کرده بود….ارتباطات نزدیکی با شهید مطهری و شهید بهشتی داشت و هر دوی اینها، برای عظمت فکری و قدرت تفکر عملی او ارزش زیادی قائل بودند… نقش شهید رجایی و باهنر در افشا نمودن ماهیت لیبرالی و منافقانه بنی صدر، بسیار برجسته بود. البته شهید رجایی در درجه اول و بعد هم شهید باهنر در این مورد نقش داشتند. شهید رجایی با صبر خود و متانت و حوصله عظیم و با قبول دردها و رنج های قلبی و غیر قابل افشایی که داشت، توانست ـ با تعبیر خود من ـ با نرمش قهرمانانه ای، بنی صدر خائن را افشا و رسوا کند و به زمین بکوبد». کارنامه رجایی و باهنر زمانی که دولت شهید رجایی از مجلس رأی اعتماد گرفت و کار خود را شروع کرد، مردم ناراضی و نگران از عملکرد دولت موقت، در پی نخست وزیری می گشتند که عقده قلب آنها را بگشاید و به انقلاب شور و هیجانی دوباره ببخشد. این در حالی بود که یک خط لیبرالیستی خطرناک در زیر نقاب ها و حجاب های گوناگون، می کوشید انقلاب اسلامی را از مسیر خود منحرف کند، آن را از حرکت باز دارد و به نابودی بکشاند. شهیدان رجایی و باهنر توانستند عشق و ایمان را به مردم ارزانی کنند و خدمات شایانی به همه مردم به ویژه محرومان ارائه دهند که برکات آن تا کنون نیز ادامه دارد. ارزیابی حادثه شهادت مقام معظم رهبری، یک سال بعد از شهادت مظلومانه رجایی و باهنر، در مورد ارزیابی این حادثه می فرماید: «ما امروز از این حادثه درس می گیریم که ضد انقلاب برای پیشبرد اهداف خودش، حاضر است چهره هایی به قداست رجایی و باهنر را به آن شکل فجیع نابود کند. ما می فهمیم که ضد انقلاب با چهره های منافقانه ای حاضر است در همه جا و حتی اتاق کار شهید رجایی نفوذ کند و به این وسیله، جنایتی را انجام دهد؛ در صورتی که شهید، با همه زیرکی و هوشیاری او را نشناسد و چهره منافقانه او را نتواند تشخیص دهد. ما این حادثه را در تاریخ گذاشتیم، اما یک بایگانی بسته و متروک نیست، بلکه هر لحظه در مقابل چشم ماست و باید از آن عبرت بگیریم و همچنان که بارها گفتیم، خودمان را برای سرنوشت افتخارآمیز و غرورآمیز این دو شهید عزیز آماده کنیم». پیام امام رحمه الله به مناسبت شهادت امام خمینی رحمه الله به مناسبت شهادت شهیدان رجایی و باهنر فرمود: «ملتی که قیام کرده است در مقابل همه قدرت های عالم، ملتی که برای اسلام قیام کرده است، برای خدا قیام کرده است، برای پیشرفت احکام قیام کرده است، این ملت را با ترور نمی شود عقب راند؛…گرچه خود واقعه و خود این افرادی که شهید شده اند، در نظر همه ما عزیز و ارجمندند.آقای رجایی و آقای باهنر هر دو شهیدی هستند که با هم در جبهه های نبرد با قدرت های فاسد هم جنگ و هم رزم بودند. مرحوم رجایی به من گفتند که من بیست سال است که با آقای باهنر همراه بودم و خدا خواست که با هم از این دنیا به سوی او هجرت کنند». نیاز بشر به حکومت در زندگی اجتماعی، وجود قانون که حدود و وظایف اجتماعی افراد را تعیین کند، امری ضروری است. از سویی، قانون بدون پشتوانه اجرایی، تأثیر ندارد. از این رو، لازم است فرد یا گروهی بر اجرای قانون نظارت کنند و با به کارگیری ابزارهای لازم، زمینه اجرای آن را فراهم آورند. این امر همان حکومت و رهبری جامعه است که در طول تاریخ، با اشکال ساده و پیچیده در میان بشر معمول بوده است. اندیشه دولت در شریعت و فقه دین، دعوت به اجتماع و دولت را از زمان حضرت نوح علیه السلام آغاز کرده و برای نخستین بار بر تشکیل جامعه و دولت تأکید ورزیده است. دین اسلام نیز از آغاز، با فریاد«قولوا لا اله الا الله تفلحوا» حرکت سیاسی، فکری و اعتقادی خویش را روشن ساخت و با همین رویکرد، به تشکیل دولت الهی پرداخت. نامه های پیامبر اعظم صلی الله علیه و آله بر امور مردم، و نیز سازمان دهی اجتماعی، اقتصادی، حقوقی، و قضایی، مسئله ای بود که پس از آن الهام بخش حکومت های بعدی شد. ارتباط دین و دولت در قرآن در قرآن مجید، ارتباط تنگاتنگی میان دین و دولت وجود دارد. بر اساس آیات الهی، دولت امری است که در ذات دیانت نهفته است. خداوند در قرآن مجید می فرماید: «خداوند مالک حکومت و دولت است و آن را به هر که بخواهد می دهد و از هر که بخواهد می گیرد». واژه ملک در این آیه، همان سلطنت و دولت است که در اصل از آن خداوند است و آن را به نیکان می دهد. منظور از دولت در این دسته از آیات، همان دولت الهی است که جنبه حقیقی دارد و مشروعیتش ذاتی است. در اندیشه قرآنی، طبیعت جامعه بشری، نهایت کمال خود را می جوید و حرکت جوامع هم به همان سمت وسواست. این قاعده کمال نهایی، در همه جنبه های انسانی، اجتماعی، مدنی، اخلاقی و روانی جریان دارد و ناگزیر باید زندگی اجتماعی و مدنی انسان نیز به عالی ترین شکل خود دست یابد و همه استعدادهایی که در وجود آدمی نهفته است، آشکار گردد و به هدف غایی زندگی برسد. ارتباط دین و دولت در روایات اگر در روایات معصومان علیهم السلام تأمل کنیم، در می یابیم که دولت، یکی از نقاط محوری در کلام آن بزرگواران بوده است. امام علی علیه السلام می فرماید: «دین را حصار دولت و شکر را نگهبان نعمتت قرار ده، که هر دولتی که دین آن را فراگیرد، شکست نخواهد خورد». ایشان در جای دیگر فرموده است: «دولت کریمان، از برترین غنیمت هاست و دولت فرومایگان، مایه ذلت کریمان است.» نیز از ایشان است که: عالمان دین، فرمان روایان مردمند و همانا سزاوارترین فرد به دولت حق، توانمندترین فرد بر آن و داناترین کس به امر خداوند در تشکیل و تأسیس دولت است. روایات دیگر، دین داران روشن بین را مسئول تشکیل دولت حق می داند؛ چنان که پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله فرمود: «هیچ امتی امر خود را به فردی که برتر از او وجوددارد وانگذاشت، مگر اینکه امرشان نابود شد و از میان رفت». حکومت دینی از دیدگاه امام رضا علیه السلام امام رضا علیه السلام در پاسخ این پرسش که چرا خداوند مسئله اولی الامر را مطرح کرده است، فرمود: «خداوند برای بندگان خود، حدود و تکالیفی را تعیین کرده که عمل به آنها، مایه سعادت و مخالفت با آنها، موجب بدبختی خواهد بود. مطالعه تاریخ بشر، بیانگر این واقعیت است که جوامع بشری هیچ گاه بدون حاکم و سرپرست نبوده اند و این امر نشان دهنده نیاز بشر به حکومت و حاکم در مسائل دینی و دنیوی است. در این صورت، بر خداوند حکیم روا نیست بندگان خود را بدون راهبر و سرپرست واگذارد؛ زیرا او می داند آنان به راهبر و زمام دار نیاز دارند و اگر خداوند برای مردم امام، سرپرست، امین و حافظ دین معین نمی کرد، دین از دست می رفت و سنت ها و احکام الهی تغییر می یافت؛ زیرا وجود رهبر و دولت اسلامی، عامل وحدت و انسجام و پناهگاه مظلومان است». دولت، امانت الهی قرآن کریم، حاکم و سرپرست اجتماع را، امین و نگهبان آن جامعه می داند. امام علی علیه السلام با الهام از این آیه، در نامه ای به حاکم آذربایجان می نویسد: «مبادا بپنداری حکومتی که به تو سپرده شده، شکاری است که به چنگت افتاده است؛ خیر، امانتی برگردنت گذاشته شده و بالادست تو، از تو حفظ حقوق مردم را می خواهد. تو را نرسد که به استبداد و دل خواه، میان مردم رفتار کنی.» حضرت در جای دیگر، ضمن بخشنامه ای به مأموران مالیاتی خود می فرماید: «به عدل و انصاف رفتار کنید. به مردم درباره خودتان حق بدهید. پر حوصله باشید و در برآوردن نیازهای آنها تنگ حوصلگی نکنید که شما خزانه داران رعیت، نمایندگان ملت و سفیران حکومتید».
بوعلی سینا...............
بوعلی حسین بن عبدالله بن سینا، مشهور به ابوعلی سینا و ابن سینا( يا پور سينا ) (۳۵۸-۴۱۶ خورشیدی، ۳۷۰-۴۲۸ قمري، ۹۸۰-۱۰۳۷ میلادی، زادهي روستایی در نزدیکی بخارا، متوفي در همدان) پزشك ايراني، مشهورترین و تاثیر گذارترینِ فيلسوفان و دانشمندان اسلامي بود. وی ۴۵۰ کتاب در زمینههای گوناگون نوشتهاست که تعداد زیادی از آنها در مورد پزشکی و فلسفهاست. جرج سارتن او را مشهورترین دانشمند سرزمینهای اسلامی میداند که یکی از معروفترینها در همهٔ زمانها و مکانها و نژادها است. کتاب معروف او قانون است.
روز پزشک گرامی باد
در دفتـر علـم ، شغـل پـزشكـي چو نگين است
اين حرفه ، بـرازنده تــر از هــرچـــــه ثمين است
هر دايره ، در وسعت خـــو د حيطـــــــــه اي دارد
اين دايره ي عقــل بشـــر، فـــــــو ق يقين است
روزي قــدمــا، محـو ر اين مسئــــــلـــــه بو د نــد امـروز
، فـرا تـر ز همــــه سطــــــــــح زمين است
آنگاه كـه بـه هـر گو شـه ي اين عالـم خــا كـــي بيمــاري و رنجـو ري و محنت بـه كميــــــن است
تـــا مـحـــرز و نـــا بـــو د نگـــردد اثـــــــــــــر ا تش اين شخص پزشك است،
كه بسيار غمين است د ر محضــر ا نســــا ني، معــلــــم شــــده زبــده د ر حـو زه ي سلـم و صحت، پـزشـك امين است
فـرهيختـگـي ي خلـق ، ز ا ين نكتـه عيـان شـــد د يـد نـد و د يـد يـــم ، پــزشـــــك روح يمين است
گر ظرف بـو د سلـم و صحت ، عقل چـو مظـروف اين هر د و ز اقشار پزشك هست كه رهين است
آنجــا كـه تــرازو ي بشــر ، “فكـر” بـسنـــجـــــــد اعــلام كنـــــد ، د ا نش ا يـن تـــو ده و زيـن است ” پـرو ا نه ” كـه جـا ن را بــه جهــا نـي نفـروشــد د ر آتش علم غو طه خو رد ،