سبوی دوست
21 اسفند 1395
عمری گذشت و راه نبردم به کوی دوست مجلس تمام گشت و نديديم روی دوست گلشن معطّر است سراپا ز بوی يار گشتيم هرکجا، نشنيديم بوی دوست هر جا که مي روی، ز رخ يار، روشن است خفاش وار راه نبرديم سوی دوست ميخوارگانِ دلشده ساغر گرفته اند ما را نَمی نصيب نشد از سبوی… بیشتر »
1 نظر