تفاوت ما و اونا
پشت ویترین مغازه رو به خیابان نشسته بودم. همینطور که در حال تماشای ماشینها بودم نگاه به آن سمت خیابان جلب شد. پاساژی درست مقابل مغازه قرار دارد که در دو سمت ورودی آن دو مغازه کفش فروشی است. سمت چپ کفش نوبل تهیه شده از بهترین چرم های داخلی از شهر تبریز و با قیمت های فوق العاده مناسب و مغازه سمت راست کفش های اسپرت و ورزشی با مارک معروف اسکیچرز و قیمت های نجومی!
بنر پشت درب مغازه نوبل حس من را قلقلک داد که از همین فاصله به منظور مقایسه، عکسی از هر دو مغازه تهیه کنم و البته این کار را انجا دادم. (عکس مغازه اسکیچرز توضیح دارد.)
بنر کفش نوبل حاوی این محتوا بود: پرچم ایران در بالا و جمله حمایت از کالای ایرانی در زیر آن، نام کفش نوبل و سپس چرم تبریز.
برای مقایسه کیفیت و قیمت ها به آن سمت خیابان رفتم. اول وارد مغازه اسکیچرز شدم. چند مدل کفش را انتخاب کردم و قیمت آنها را پرسیدم. قیمتهای آن چند مدل، یک میلیون و صد و بیست هزار تومان، هشتصد هزار تومان، نهصد و بیست هزار تومان و شصد هزار تومان! ظاهرا در این بازه زمانی تخفیف بیست درصدی به کفش ها تعلق گرفته بود. که قیمت هر کدام به بیست الی سی هزار تومان کاهش می یافت. جالب است بدانید کم قیمت ترین کفش مغازه اسکیچرز ششصد هزار تومان بود!
از کشور تولید کننده و علت گرانی این کفش ها پرسیدم. فروشنده گفت: اسکیچرز در حقیقت تولید آمریکاست. کف و رویه کفش ها از بهترین مواد تهیه می شود و علت گرانی این کفشها مربوط به نوسانات دلار در این بازه است! و بشنوید از مغازه دیگر که کفشهای ان همه چرم تبریز بود و گرانترین کفش به دویست هزارتومان نمی رسید. البته از نوع مردانه که رویه بیشتری دارد. با دوردوزی و کف طب و فوق العاده عالی و راحت. (تاریخچه برند اسکیچرز)
بشنوید از آن سوی ماجرای کفشهای اسکیچرز و ری بوک و پرفکت استپ و فّرس و مارکهای دیگر با قیمتهای نجومی؛ یک وارد کننده این کفشها در شهرمان، شاهرود که از آشنایان بودند، خودشان اظهار کردند که ما از حماقت ملت در گران فروشی نهایت سود و استفاده را می بریم. این کفش ها به یک سوم قیمتشان هم خریداری نمی شوند. اما با بردن نام مارک و کشور تولید کننده و صد البته نوسانات دلار کفشها به بهانه مارک بودن وخارجی بودن و راحتی و دوام به فروش می رسند.
در اینکه کیفیت اتفاقی نیست هیچ شکی نیست اما حقبقتا چند نفر حاضر هستند حتی با سطح درآمد بالا برای خرید کفش چنین هزینه گزافی را بپردازند؟
من به شخصه اگر درآمد بالایی نیز داشته باشم حاضر به پرداخت هزینه میلیونی برای کفش نخواهم بود. چرا که با کیفیتی چندین برار بهتر همان کفش را از تولید کننده داخلی می توان خریداری کرد.
توضیح عکس اسکیچرز: با اینکه نهایت دقت را در تهیه عکس بکار بردم ظاهرا فروشنده های مغازه بخاطر بیکاری کاملا متوجه عکسبرداری من شدند و آن علامت ویکتور که در عکس مشهود است حاکی از همین آگاهی است.
زمان را زیبا ببینیم قسمت آخر
زمان را زیبا ببینیم (قسمت نهایی)
در یکی از جلسات سخنرانی دهه اول محرم سال 94 یا 95 فرمودند:
چقدر خوب است که در اتاق خواب، محل کار، یا دیواری که بیشتر اوقات چشممان به آن می افتد. تابلو، عکس، نوشته یا نمادی باشد که ما را با اهل بیت علیهم السلام که سرچشمه فیض و رحمت هستند پیوند دهد. به عبارتی تصویری را ببینیم که با فطرت مان مطابقت داشته باشد.
پیشنهاد ایشان نصب تابلویی از حرم ائمه مثلا بین الحرمین و یا ضریح ، مناظر زیبا و روح فزای طبیعت، تصاویر شهدا و … اینگونه تصاویر جایگزین نمادهای آریایی و یاد کورورش کبیر و ارد بزرگ و این قسم صحبتها بود.
همینطور که به دیوار اتاق و ساعت هدیه دوستانم زل زده بودم این سخنان از ذهنم عبور می کردند. ناگهان تصمیمی گرفتم، صندلی آوردم و ساعت هدیه با نمادهای آریایی و اعداد رومی را از روی دیوار برداشتم. آن را در جعبه ای قرار داده و به صندوقچه خاطراتم منتقل نمودم.
ماه ها دیوار اتاق ساعت نداشت و از ساعت شماطه دار رومیزی با اعداد شبرنگ برای مشاهده گذر زمان استفاده می کردم. با تغییر فضای داخلی اتاق با کاغذ دیواری های رنگ فیروزه ای، ساعتی گرد و سفید رنگ با اعدا بسیار بزرگ تولید داخل و با قیمتی بسیار مناسب برای دیوار اتاقم تهیه نمودم.
گذشت و تا رسیدیم به ازدواج و تهیه جهیزیه. تولدم نزدیک بود. سعی میکردیم هر چیزی به عنوان هدیه خریده می شود با پیشنهاد از جانب خودم و جنبه کاربردی در منزل آینده ام باشد.
در خیابان ها به دنبال هدیه ای مناسب برای تولد بودم که ناگهان چشمم به ساعتهای آن مغازه دوست داشتنی افتاد. مغازه ای با تولیدات چوبی داخلی بسیار زیبا. ساعتهای این مغازه با طرحهای اسلیمی و رنگهای آرامش بخش فیروزه ای، آّبی و سبز بر دیوار خودنمایی می کردند و مدتها پیش مرا مجذوب. یکی از آنها را انتخاب کردم. چیز بسیار جالبی که در طراحی این ساعت بکار رفته بود و بیشتر از همه مرا مجذوب کرد. اعداد آن بودند که با نام 12 امام نامگذاری شده بودند. عدد 1 مولا علی علیه السلام. عدد 2 امام حسن علیه السلام، عدد 3 امام حسین علیه السلام و … عدد 12 منقش به نام امام زمان “مهدی” علیه السلام. واقعا برایم جالب بود. مجدد به یاد فرمایشات حاج آقا در آن شب محرم افتادم. اندیشیدم چه چیز زیباتر از این که لحظه لحظه عمر من با یاد ائمه علیهم السلام سپری شود و دیوار اتاقم مزین به نامشان.
جمله بسیار زیبا و تاثیرگذار درج شده بر روی جعبه ساعت این بود:
“زمان را زیبا ببینیم”
زمان را با یاد ائمه زیبا ببینیم. تا لحظات عمرمان با برکت وجودشان پربار و مفید باشد. و زیباتر این است که این زمان با هنر و فرهنگ ایرانی و اسلامی عجین شده باشد.
قسمت سوم سرویس چای خوری
#جهیزیه_من
#تولیدی_به_قلم_خودم
#حمایت_از_کالای_ایرانی
قسمت سوم: سرویس چای خوری :))
در ادامه خرید جهیزیه خواهری رسیدیم به استکان و نعلبکی و قوری این اعضای دوست داشتنی و لاینفک خانواده اصیل ایرانی!
از بین استکان ها کمر باریکش، از بین نعلبکی ها لب طلاییش و از بین قوری ها گل قرمزیش. تحریک حس نوستالژی و مرور خاطرات زیبا و عاشقانه های زندگی های مملو از صفای قدیمی ایرانی. نوبت به انختاب رسید. امان از تنوع. اینقدر طرح و رنگ و سایز که سر آدم برای انتخابش گیج میره! ولی خب مگه میشه قوری گل قرمزی رو به جز از چینی مقصود طلبید؟! آیا حس لطیف عاشقانه ایرانی با صرف چای در استکان کمر باریک و نعلبکی لب طلایی ساخت چین یا تایوان همان طعم را دارد؟! نه قطعا با صرف چای در سرویس غیر تولید داخلی آن طعم دلنشین حس نخواهد شد!
اینجا بود که من نیز به عنوان خواهر عروس اقدام و یک سرویس چای خوری ایرانی بسیار زیبا برای جهیزیه خود تهیه نمودم :))
پ.ن: از آنجائیکه اقلام جهیزیه خواهر جون بسته بندی شدند، امکان تهیه عکس حقیقی نبود. عکسها از موتورهای جستجو تهیه شدند.