ایست ، اندکی تفکر
جاده زندگی نباید صاف و هموار باشد ؛
خوابمان می گیرد …
دست اندازها نعمتند !!!
خداوند نه به قدر رؤیاها
بلکه به اندازه ایمان و اطمینان توست که می بخشد
انسان شگفت انگیز است !
شگفت انگیزترین رفتار انسان این است که از کودکى خسته مى شود،
براى بزرگ شدن عجله مى کند و
سپس دلتنگ دوران کودکى خود مى شود!
ابتدا براى کسب مال و ثروت از سلامتى خود مايه مى گذارد،
سپس براى بازپس گرفتن سلامتى از دست رفته پول خود را خرج مى کند.
طورى زندگى می کند که گويى هرگز نخواهد مرد و بعد طورى مى ميرد که گويى هرگز زندگى نکرده است!
آنقدر به آينده فکر مى کند که متوجه از دست رفتن امروز خود نيست،
در حالى که زندگى گذشته يا آينده نيست،
بلکه زندگى همين حالاست…
قبل خواب وضو فراموش نشه
عاقبتون ختم بخیر ان شاءالله
شبتون پر از نور الهی
امروز را به یاد سپردم
امشب ، کنار پنجره ، بیدار مانده ام
دانم که بامداد ،
امروز دیگری را با خود می آورد
تا من دوباره آن را
بسپارمش به باد !
فریدون مشیری
صبح از راه رسید
خوشبختی یعنی
صبح زود از خواب بیدار شدن
نه با صدای زنگ ساعت
بلکه با اشتیاق رسیدن به هدف
من روز خويش را با آفتاب روي تو
کز مشرق خيال دميده است
آغاز مي کنم
آنهم صبحی بارانی ، رعد و برقی !!!!
صبحتون بخیر و سرشار از نور خدا
بگذار ، كه بر شاخه اين صبح دلاويز
بنشينم و از عشق سرودي بسرايم .
آنگاه ، به صد شوق ، چو مرغان سبكبال ،
پر گيرم ازين بام و به سوي تو بيايم
…..به ناز و نعمت باغ بهشت هم ندهم
کنار سفره نان و پنیر و چای تو را …..
فریدون مشیری
پ . ن : یک صبح زیبای بارانی، تلاش هایم برای نشان دادن قطرات باران در عکس نتیجه ای نداد !
کاش می شد ...
ﮐﺎﺵ ﺗﺎ ﺩﻝ می گرفت ﻭ می شکست
ﺩﻭﺳﺖ ﻣﯽ ﺁﻣﺪ ﮐﻨﺎﺭﺵ ﻣﯽ ﻧﺸﺴﺖ !
ﮐﺎﺵ می شد ﺭﻭﯼ ﻫﺮ ﺭﻧﮕﯿﻦ ﮐﻤﺎﻥ
ﻣﯽ ﻧﻮﺷﺘﻢ ﻣﻬﺮﺑﺎﻥ ﺑﺎ ﻣﻦ ﺑﻤﺎﻥ !!!
ﮐﺎﺵ ﻣﯽ ﺷﺪ ﻗﻠﺐ ﻫﺎ ﺁﺑﺎﺩ ﺑﻮﺩ
ﮐﯿﻨﻪ ﻭ ﻏﻢ ﻫﺎ ﺑﻪ ﺩﺳﺖ ﺑﺎﺩ ﺑﻮﺩ
ﮐﺎﺵ ﻣﯽ ﺷﺪ ﺩﻝ ﻓﺮﺍﻣﻮﺷﯽ ﻧﺪﺍﺷﺖ
ﻧﻢ ﻧﻢ ﺑﺎﺭﺍﻥ ﻫﻢ ﺁﻏﻮﺷﯽ ﻧﺪﺍﺷﺖ
ﮐﺎﺵ ﻣﯽ ﺷﺪ ﮐﺎﺵ ﻫﺎﯼ ﺯﻧﺪگی
ﺗﺎ ﺷﻮﺩ ﺩﺭ ﭘﺸﺖ ﻗﺎﺏ ﺑﻨﺪﮔﯽ
ﮐﺎﺵ می شد ﮐﺎﺵ ﻫﺎ ﻣﻬﻤﺎﻥ ﺷﻮﻧﺪ
ﺩﺭ ﻣﯿﺎﻥ ﻏﺼﻪ ﻫﺎ ﭘﻨﻬﺎﻥ ﺷﻮﻧﺪ
ﮐﺎﺵ ﻣﯽ ﺷﺪ ﺁﺳﻤﺎﻥ ﻏﻤﮕﯿﻦ ﻧﺒﻮﺩ
ﺭﺩ ﭘﺎﯼ ﮐﯿﻨﻪ ﻫﺎ ﺭﻧﮕﯿﻦ ﻧﺒﻮد..
ﮐﺎﺵ می شد ﺯﻧﺪﮔﯽ
ﺗﮑﺮﺍﺭ ﺩﺍﺷﺖ . . .
ﻻﺍﻗﻞ ﺗﮑﺮﺍﺭ ﺭﺍ ﯾﮑﺒﺎﺭ ﺩﺍﺷﺖ . . .
ﺳﺎﻋﺘﻢ ﺑﺮﻋﮑﺲ
می چرخید ﻭ ﻣﻦ . . .
ﺑﺮﺗﻨﻢ می شد ﮔﺸﺎﺩ ﺍﯾﻦ
ﭘﯿﺮﻫﻦ . . .
ﺁﻥ ﺩﺑﺴﺘﺎﻥ ، ﮐﻮﺩﮐﯽ ، ﺳﺮﻣﺸﻖ
ﺁﺏ . . .
ﭘﺎﯼ ﻣﺎﺩﺭ ﻫﻢ ﺑﺮﺍﯾﻢ ﺟﺎﯼ
ﺧﻮﺍﺏ . . .
ﺧﻮﺩ ﺑﺮﻭﻥ ﻣﯿﮑﺮﺩﻡ
ﺍﺯ ﺩﻟﻮﺍﭘﺴﯽ . . .
ﺩﻝ نمی دادم ﺑﻪ ﺩﺳﺖ
ﻫﺮ ﮐﺴﯽ . . .
ﻋﻤﺮ ﻫﺴﺘﯽ ، ﺧﻮﺏ ﻭ ﺑﺪ
ﺑﺴﯿﺎﺭ ﻧﯿﺴﺖ . . .
ﺣﯿﻒ ﻫﺮﮔﺰﻗﺎﺑﻞ ﺗﮑﺮﺍﺭ ﻧﯿﺴﺖ ! ! !
نیمایوشیج
مراقب حرف هایی که می زنیم باشیم
حرف هايي كه مي زنيم،،،، دست دارند!!!
دست های بلندی كه گاهی،
گلويی را می فشارند
و نفس فرد را می گيرند !!!
حرف هايي كه مي زنيم،،،پا دارند !!!
پاهای بزرگی كه گاهی،
جايشان را روی دلی مي گذارند
و برای هميشه مي مانند !!!
حرف هايي كه مي زنيم ،،، چشم دارند !!!
چشم های سياهی كه،
گاهی به چشم های دیگران نگاه می كنند،
و آنها را در شرمی بی کران فرو مي برند !!!
پس
مراقب حرفهايي كه مي زنيم باشيم
زيرا
سنجیده سخن گفتن از سکوت هم دشوار تر است !!!
ساعت هشت ، امام رضایی
رفقا خبر دارید
- هنوز که هنوز است حمید باکری از عملیات فاتحانه خیبر بر نگشته…❗
- خبر دارید که غلامحسین توسلی آن دلیرمرد خطه جنوب مهمان نهنگ های خلیج فارس شد و برنگشت…❗
- از ابراهیم هادی خبری دارید…❗ بعد از اینکه یارانش را از کانال کمیل به عقب بازگرداند دیگر کسی او را ندید…❗
- از جوانانی که خوراک کوسه های اروند شدند خبری دارید…❗
- هنوز از شلمچه صدای اذان بچه ها می آید…❗
- هنوز صدای مناجات رزمندگان از حسینیه حاج همت به گوش می رسد…❗
- هنوز وصیت نامه شهدا خشک نشده؛
- هنوز که هنوز است شهدا می ترسند
از اینکه رهبر رو تنها بگذاریم…❗ و هنوز که هنوز است شهدا بند پوتینهایشان را باز نکرده اند و منتظر منتقم حسین علیه السلام هستند تا دوباره در رکابش شهید شوند…❗ - و هنوز که هنوز است مادرانی چشم انتظار جـــــــــــــگرگوشه هایشان هستند ….❗
اینجا با همه جا فرق می کند
اینجا همیشه :
همه با وضو هستند ،
از هر فرصتی برای انجام اعمال مستحبی مناسبت ها استفاده می برند ،
نیت انجام بیشتر کارهایشان فقط و فقط رضایت خداست ،
همه خود را در محضر امام زمان (عج) می بینند ،
یاد امام حسین علیه السلام هر لحظه در بین این فرشتگان جاری و ساری است
اینجا تکه ای از بهشت است
بر بال ملائک قدم می گذارند
اینجا حوزه علمیه است
قدر لحظه لحظه حضور خود را در این مکان مقدس و در جوار فرشتگان زمینی خواهم دانست ، انشاالله .
دوستتان دارم