شب یلدا قدم آهسته بردار، کمی هم احترام ما نگهدار

تو می بینی ربابم غصه دار است، بنی هاشم هنوزم داغ دار است

صدای العطش در گوش مانده، بدنه ها بی کفن هر گوشه مانده

شب یلدا تو هم چله نشین باش، سیه پوش غم سالار دین باش

خبرت هست که در شهر شکر ارزان شد؟؟؟

خبرت هست که دی طی شد و تابستان شد؟؟

مسلمان باید بتواند با پشتوانه دین خود امید به رحمت الهی را در دل دیگرانی که شاید آنقدرها امیدوار نباشند، شعله ور سازد

بیاموزیم به یکدیگر که شاهین ترازوی خداوندی با ترازوی ما انسان ها متفاوت است ….. بفهمانیم که مجازات خداوند با فرصت برای بازگشت صورت می پذیرد…..ما باید تغییر را از خودمان آغاز کنیم برای تأثیر گذار بودن باید نشان داد که به آنچه می گوییم عمل می نماییم…….

امروز شنبه هجدهم آذرماه

 اینجا شاهرود است …….مفتخریم اعلام نماییم

برگزاری جلسه اخلاق با حضور امام جمعه محترم بندر عباس حضرت آیت الله نعیم آبادی

در مدرسه علمیه امام جعفر صادق (ع) شاهرود 

آیا می دانید

بزرگترین نعمتی که خداوند در لحظه در اختیار ما قرار داده است “نعمت زندگی“ است؟؟!!

مؤمن باید بیشتر از سایر افراد این نعمت بزرگ را قدر بداند و به آنانی که غافلند کمک کند تا بتوانند آن را بفهمند! 

عجله کنید تا زمان را از دست نداده اید، چه فرصتی بهتر از این لحظه  لب گشودن و گفتن تنها چند کلمه ی :

« الهی شکر » خدای کریم و رحیم را کفایت می کند تا سرازیر نماید نعمات بی شمار خود را…

هر نفسی که فرو می رود ممد حیات است و چون برمی آید مفرح ذات……..

ادامه »

دوستان همراه و صمیمی

سلام

به وبلاگ دوست مان « مدرسه علمیه الزهراء خرم بید » سر بزنید و نظر خود را راجع به

موضوع ” حجابی که شاید در آینده نباشد” حتما مطرح کنید.

واقعا این موضوع که دوستمان مطرح نموده اند نیاز به هم اندیشی دارد….

http://alzahra-khorambid.kowsarblog.ir

همه روز روزه بودن همه شب نماز کردن

همه ساله حج نمودن سفر حجاز کردن

ز مدینه تا به کعبه سر و پا برهنه رفتن

دو لب از برای لبیک به وظیفه باز کردن

به مساجد و معابد همه اعتکاف جستن

ز ملاهی و مناهی همه احتراز کردن

شب جمعه ها نخفتن به خدای راز گفتن

ز وجود بی نیازش طلب نیاز کردن

به خدا که هیچ کس را ثمر آنقدر نباشد

که به روی نا امیدی در بسته باز کردن        ( شیخ بهایی )

به چشمی اعتماد کن که به جای صورت به سیرت تو می نگرد…

به دلی دل بسپار که جای خالی برایت داشته باشد…

وقتی در زندگی به یک در بسته رسیدی نترس و نا امید نشو…

چون اگر قرار بود در باز نشود جای آن دیوار می گذاشتند…

سه برادر نزد امام علی عليه السلام آمدند و گفتند: 
مي خواهيم اين مرد را که پدرمان را کشته قصاص کنی.
امام علی (ع) به آن مرد فرمودند: چرا او را کشتی؟
آن مرد عرض کرد: من چوپان شتر و بز و … هستم.
يکی از شترهايم شروع به خوردن درختی از زمين پدر اينها کرد،
پدرشان شتر را با سنگ زد و شتر مرد،
و من همان سنگ را برداشتم و با آن به پدرشان ضربه زدم و او مرد…

ادامه »

پیوند: http://quran.al-islam.com/Page.aspx?pageid=221&BookID=13&Page=598

دوستان گرامی؛ قبل از اینکه خبر دار شوند و برش دارند برید ببینید. زود بروید ببینید که مثل کتابهایشان بزودی تحریف و حذف می‌شود.

جوانان بنی هاشم بیایید علی را بر در خیمه رسانید

خدا داند که من طاقت ندارم………………

تسلی دل آقا امام حسین (ع) سه صلوات…….