خاطره رهبر عزیز انقلاب از تماشای فوتبال ایرانی
نظر رهبر درباره تماشای فوتبال:
متأسفانه من خيلی فرصت نمی كنم برنامه های ورزشی تلويزيون را تماشا کنم؛ خيلی به ندرت اتفاق می افتد.
از طرفی بيشتر ورزش هايی هم که پخش می شود، فوتبال است.
من در فوتبال هيچ سر رشته ای ندارم و در جوانی هم فوتبال بازی نمی کردم؛ به واليبال می پرداختم.
رهبر عزیز و جام جهانی؛
در عين حال، آن شبی که بازی ايران و آمریکا (جام جهانی ۱۹۹۸) بود، من آن بازی را نگاه کردم.
البته حقيقتش اين است که آن شب هم نمی خواستم نگاه كنم؛ چون دير وقت بود و وقت خواب من بود؛ لیکن همين طور که نشسته بودم، تلويزيون را روشن کردم و ناگهان با گل ايشان مواجه شديم و ديگر خواب از سرم رفت و نشستم تا آخر بازی را تماشا کردم.
(۱۳۷۷/۱۱/۱۳) بيانات در دومين روز از دهه مبارک فجر (روز انقلاب اسلامی و جوانان)
هر شب به روز آمدنت فکر می کنم
حل می شود شکوهِ غزل در صدای تو
ای هرچه هست و نیست در عالم فدای تو
هر شب به روز آمدنت فکر می کنم
هر صبح بی قرارترینم برای تو
بیدار می شویم از این خوابِ هولناک
یک صبح جمعه با نَفَسِ آشنای تو
آدینه ای که می رسی و پهن می شود
چون فرش، آسمانِ دلم زیر پای تو
یک روز گرم و روشن و سرشار می شویم
در خلسه ای که می وزد از چشم های تو
روزی که با شروع کلام تو مثل قند
حل می شود شکوهِ غزل در صدای تو
اللهم العجل لولیک الفرج
متن و دانلود مداحی زیبای شهید گمنام سلام با کیفیت بالا
دلم گرفته،بازم چشام بارونیه،وای،وای،وای
خبر آوردن بازم تو شهر مهمونیه،وای،وای؛وای
شهید گمنام سلام،خوش اومدی،مسافر من،خسته نباشی پهلون
شهید گمنام سلام،پرستوی مهاجر من،صفا دادی به شهرمون
وقتی رسیدی همه جا بوی خوش خدا پیچید،تو مگه کجا بودی؟
وقتی رسیدی کوچه ها نسیم کربلا رسید،تو مگه کجا بودی؟
وقتی رسیدی همه جا عطر گل نرگس اومد،مگه با آقا بودی؟
وقتی رسیدی همه اشکا مثل زهرا(س)می چکید،تو مگه کجا بودی؟
شهید گمنام،دوباره زائرت شدم،وای،وای،وای
شهید گمنام،بازم کبوترت شدم،وای،وای،وای
شهید گمنام بگو،بگو به من حرف دلت رو،تا کی می خوای سکوت کنی!
شهید گمنام بگو،پس کی می خوای فکری برای بغض توی گلوت کنی؟
راستی هنوز مادر پیرت تو خونه منتظره،چرا اینجا خوابیدی؟
راستی مادر نصفه شبا با گریه از خواب می پره،چرا اینجا خوابیدی؟
راستی بابات چند ساله دق مرگ شد و عمرش سر اومد،خدا رحمتش کنه!
راستی کسی نیست مادر و حتی یه دکتر ببره،چرا اینجا خوابیدی؟
خودم می دونم،شرمنده پلاکتم،وای،وای
مدیون اشکِ فرزند بی پناهتم،وای،وای
حق داری هر چی بگی،تازه دارم کنار قبرت فکر دقایق می کنم!
حق داری هر چی بگی،به روم نیار گلایه هاتو خودم دارم دق می کنم!
باشه دیگه کل وصیت هاتو اجرا می کنم،تو فقط غصه نخور!
باشه دیگه دعا برا یوسف زهرا می کنم،تو فقط غصه نخور!
باشه دیگه کاری برا غوغای محشر می کنم،تو فقط غصه نخور!
باشه دیگه فکری برا اشکای رهبر می کنم،تو فقط غصه نخور!
دانلود مداحی شهید گمنام سلام با کیفیت عالی
همین که هر از چند گاهی دستهایم به نوازش گوشه ای از پرچم تابوت تو تبرک شود، همین که نگاه سوخته ام بدرقه پیکر خاکی و خسته ات باشد بس است برای دل خوشی من و این دل ویرانه…
سلام من دلنوشته ایست که پر میکشد به معراج الشهدا تا قربانی شود پیش قدمهایت. سلام من اگر قابل باشد زودتر از دستهای بی تابم روی شانه هایت مینشیند تا گرد و خاک غربت دیر سالی ها را بتکاند از پهنای شانه های خسته و از جنگ برگشته ات .
سلام من کبوتری است که زودتر از نویسنده اش به استقبال قهرمانهای بی نشان میرود. برای همیشه خط میکشم روی خداحافظی هایم. من شاعر هزار سلام سر بریده ام.
سلام ای غم خجسته! این سلام هرگز نمی میرد!1
1.علی حسنی پور
گفتم دل رحیمت کی عزم صلح دارد
دلم هوای تو کرده
بگو چه چاره کنم…
جمعه یعنی یک غروب وعده دار
وعده ترمیم قلب یاس زار
جمعه یعنی مادر چشم انتظار
درهوای دیدن روی نگار
جمعه یعنی یه سماء دلواپسی
می شود مولا به داد ما رسی . . .؟
تعجیل در ظهورشون صلوات
حرم امام رضا علیه السلام همین الان
زین پس به جای واژه عطشان بگو حسین
در لحظه های بارش باران بگو حسین
هر جا دلت گرفت، کمی محتشم بخوان
هی در میان گریه ، بگو ، جان ، بگو حسین
هم اکنون باران شبانه در حرم مطهر رضوی ( شب چهارشنبه و یاد امام رضا علیه السلام )
خواندن این شعر زیبا را از دست ندهید
از کريمان سنگ مي خواهيم ما , زر مي رسد
در حرم از آنچه مي خواهيم بهتر مي رسد
لطف و احسان کريمان را شمردن مشکل است
وقت احسان پشت آن احسان ديگر مي رسد
اى که دستت مي رسد کارى کنى, کارى بکن
عمر دارد مي رود, دارد اجل سر مي رسد
در طلب خوب است حاجات مکرر داشتن
وقتي از اين ناحيه دارد مکرر مي رسد
شب به شب در مي زنم, چون در زدن مال من است
دست سائلها فقط تا حلقه درمي رسد
گر به ما کم مي رسد از خصلت کم بينى است
ورنه دارد ده برابر ده برابر مي رسد
من فقط يک نوکرم, کار خودم را مي کنم
او خودش هر وقت لازم شد به نوکر مي رسد
خادمان آنقدر بى اصل و نسب هم نيستند
نسبت ما يا به فضه يا به قنبر مي رسد
فقر آمد مي رود ايمان, ولى پيش شما
مي شود ايمان من فقرى که از در مي رسد
رزق در بين الطلوعين است, بين طوس وقم
رزق از دو سفره موسى بن جعفر مي رسد
هم به زير دين قم, هم زير دين مشهدم
گاه به دادم برادر, گاه خواهر مي رسد
فاطمه را خواستم معصومه را زائر شدم
فيض قبر مادرى از قبر دختر مي رسد
نيستند اين دو براى من, فقط پيش منند
سر به سرور مي رسد,دل هم به دلبر مي رسد
پيش تو محتاج ها در حال رفت و آمدند
تا که آهو مي رود پشتش کبوتر مي رسد
ﻋﻠﯽ ﺍﮐﺒﺮ لطیفیان
برسان پادشاه عاشق ها را
خرم آن لحظه که دلدار به یاری برسد
آرزومند نگاری ، به نگاری برسد
لذت وصل ندانست مگر آن سوخته ای
که پس از دوری بسیار به یاری برسد
شاعر: امیر خسرو دهلوی
قل اعوذ برب عاشقها …
مَلِک الناس، الهِ عاشقها
قل اعوذُ … از اينکه دنيا را
بزند آتش، آهِ عاشقها
عين، شين، قاف، واژههاشان را
اين حروف سفيد ميسازند
حرفهاي سياه پيدا نيست
روي تخته سياه عاشقها
اي خدايي که اهل اسراري
که سحرها همیشه بیداری
که خودت عاشقي، خبر داري
از دلِ بيپناه عاشقها،
بعد از اين روزهاي در زنجير
درد این طعنههای بيتاثير
برسان مرد مهرباني که
بُگذرد از گناه عاشقها
برسان مرد مهرباني که
بر خلاف رسوم عاقلها
بی تجمل، به تخت بنشيند
بشود پادشاه عاشق ها
یک سامرا اندوه کنج سینه ماست
یک سامرا اندوه کنج سینۀ ماست
دانی که عمری غصۀ دیرینۀ ماست
از غربتت آیین غم آیینۀ ماست
بغض عدویت بغض ما و کینۀ ماست
دارد غبار بی کسی کوی حریمت
گرد عزا بنشسته بر روی حریمت
دشمن به جرم عاشقی کشته شما را
چون جلوه گاه خالقی کشته شما را
چون نور فجر صادقی کشته شما را
پرپر چو یاس و رازقی کشته شما را
چشم زمین و آسمان بر تو بگریند
جانا تمام عاشقان بر تو بگریند
زهر جفا در قتلتان باشد بهانه
جان داده اید از غصه هایی بی کرانه
کوی مدینه، کربلا، این دو نشانه
شام بلا و کوفه و جور زمانه
اینها همه بر جانتان گردیده قاتل
گر چه جهان زهر جفا را دیده قاتل
نامت حسن، خلقت حسن، خویت حسن بود
جمع خصال و خلق نیکویت حسن بود
ذکر خوش و زیبا و دلجویت حسن بود
قلبت حسینی، نقش بازویت حسن بود
ذکر تو را گفتن به لب اوج سخن شد
مهدی به نام اطهرت، یابن الحسن شد
یابن الحسن یعنی که مهدی زادۀ توست
شمشیر مانده در غلاف آمادۀ توست
نام خوشش زیبایی سجادۀ توست
او میوهٔ قلب تو و دلدادۀ توست
برگو بیاید دیده ها چشم انتظارند
آقا بیا که یاس ها دل بی قرارند
آقا بیا که فاطمه چشم انتظار است
با مادرت قلب همه چشم انتظار است
هستی به اشک و زمزمه چشم انتظار است
بشتاب امیر علقمه چشم انتظار است
زیبا شود گر که به رجعت آخر ای یار
آید امیر علقمه گردد علمدار
محمد مبشری
یادش بخیر .....
حالا تمام حرف شب و روز زائر است
یادش بخیر ، هفته پیش این زمان ، حرم
خداحافظ ای گریه های محرم!
خداحافظ ای مجلسای پر از غم!
خداحافظ ای شور و حال و بکا!
خداحافظ ای پرچمای سیاه!
خداحافظ ای ماه پرشور و شین!
خداحافظ ای خیمه های حسین!
خداحافظ ای سرزمین بلا!
خداحافظ ای نی نوا کربلا!
خداحافظ ای یاس ام البنین!
خداحافظ ای مشک روی زمین!
خداحافظ ای هجله گاه خیمه گاه!
خداحافظ ای گودی قتلگاه!
خداحافظ ای دیده های پرآب!
خداحافظ ای شیرخوار رباب!
آقای من
دارد تمام می شود آقا عزای تو!
کم گریه کرده ایم محرم برای تو!
شبهای آخراست،گدا را حلال کن!
این هم بسات نوکر بی دست و پای تو!
دارد چه زود سفره تو جمع می شود!
هستم هنوز سائل آب و غذای تو!
ما را ببخش گریه سیری نکرده ایم!
چشمان خشک ما خجل از این عزای توست!
حسین جان
کی دست خالی از در این خانه می رود؟
دست پراست تابه قیامت گدای تو…
به امید دیدن دوباره صحن علمدار
آقا خدانگهدار
همه زندگیمو میسپرم دست علمدار
آقا خدانگهدار ……
التماس دعا رفیقان
دختر میگن بابایی
کاش می شد کمی از نیزه بیایی بغلم
به خدا بوسه از این فاصله سخت است پدر
السلام علیک یا نايبة الزينب
يا رقيه
عجز اگر آید به دیدارم جوابش میکنم
کاخ اگر کوه احد باشد خرابش میکنم
پرده های قصر افتاد از طنین ناله ام
کفر اگر در پرده باشد بینقابش میکنم
مدح باب علم طاها گر چه اینجا باب نیست
در میان شامیان امروز بابش میکنم
یک رساله از کراماتم اگر در دست نیست
می نویسم بعدها صدها کتابش میکنم
دارم از بابا بزرگ خویش ارث روشنی
در شعاعم ذره باشد آفتابش میکنم
از خدایم اذن دارم زیر سقف گنبدم
هر دعایی را بخواهم مستجابش میکنم
آنکه حتی یک النگو در ضریح انداخته
با خدا در روز محشر بیحسابش میکنم
سفره دار روضهی بابا منم، با دست خویش
گندمی گر نذر گردد آسیابش میکنم
زنده باشم بعد از این ای عمه جان گهوارهای
عاقبت میسازم و نذر ربابش میکنم
آستین پاره ای دارم خدا را شاکرم
بر سرم در پیش نامحرم حجابش میکنم
میلاد حسنی