خواندن این شعر زیبا را از دست ندهید
از کريمان سنگ مي خواهيم ما , زر مي رسد
در حرم از آنچه مي خواهيم بهتر مي رسد
لطف و احسان کريمان را شمردن مشکل است
وقت احسان پشت آن احسان ديگر مي رسد
اى که دستت مي رسد کارى کنى, کارى بکن
عمر دارد مي رود, دارد اجل سر مي رسد
در طلب خوب است حاجات مکرر داشتن
وقتي از اين ناحيه دارد مکرر مي رسد
شب به شب در مي زنم, چون در زدن مال من است
دست سائلها فقط تا حلقه درمي رسد
گر به ما کم مي رسد از خصلت کم بينى است
ورنه دارد ده برابر ده برابر مي رسد
من فقط يک نوکرم, کار خودم را مي کنم
او خودش هر وقت لازم شد به نوکر مي رسد
خادمان آنقدر بى اصل و نسب هم نيستند
نسبت ما يا به فضه يا به قنبر مي رسد
فقر آمد مي رود ايمان, ولى پيش شما
مي شود ايمان من فقرى که از در مي رسد
رزق در بين الطلوعين است, بين طوس وقم
رزق از دو سفره موسى بن جعفر مي رسد
هم به زير دين قم, هم زير دين مشهدم
گاه به دادم برادر, گاه خواهر مي رسد
فاطمه را خواستم معصومه را زائر شدم
فيض قبر مادرى از قبر دختر مي رسد
نيستند اين دو براى من, فقط پيش منند
سر به سرور مي رسد,دل هم به دلبر مي رسد
پيش تو محتاج ها در حال رفت و آمدند
تا که آهو مي رود پشتش کبوتر مي رسد
ﻋﻠﯽ ﺍﮐﺒﺮ لطیفیان