الان از من بدت میاد ؟؟!!!
یکی از دوستان صمیمی و قدیمیم ، یه خصوصیت اخلاقی جالب داره من خوشم میاد و اون اینه که هر وقت یه کاری انجام می ده یا حرفی میزنه یا حرکتی ، که فکر میکنه طرف مقابلش رنجونده یا یکم ناراحت میشه یا در درجه بالاتر قلبشو شکونده ( که اصلا همچین چیزی نیست و فقط تو تصور خودشه ) ، بعد از دقایقی از طرف مقابل می پرسه ، الان از من بدت میاد ؟؟؟!!!!
حالا الان چند روزه به قول فیروز مشفق تو سریال دودکش ، تو آمپاسم !!! یهو به شخصیتی تبدیل شدم که تا حالا نبودم ، بچه ها تو بازی دورهمی منچ خانوادگی وقتی یکی چند دور پشت سرهم مهرش بیرون بود و شش نمیاورد ، میگفتن خشم اژدها !!!! تو همون مرحله خشم اژدها ، مثل کوه آتش فشان خاموش یهو فوران کردم و پس لرزه زیاد داشتم ، پس لرزه هام تا حدودی صدمات داشته ولی خداروشکر تلفات نداشته!!!
دوست دارم از همشون بپرسم :
الان از من بدتون میاد ؟؟؟!!
آتشفشان آدما رو یک لبخند ، یک شعر زیبا ، یک دعا ، یک تلفن ، یک صرف چای پنج دقیقه ای در جوار یک دوست ، یک هدیه کوچک و خیلی مواردی که شاید اصلا به چشم نیان ، می توونه خاموش کنه ، اگه خاموش نشه که میشه ، حداقلش اینه که جلوی تلفات رو میگیره !!
یه چیزه دیگه هم فهمیدم ؛ اونایی آتشفشان می شن که مدتها مدتها مدتها آروم بودن و فقط لبخند زدن ….
شاعر می فرماید :
ماه من…
غصه اگر هست بگو تا باشد
معنی خوشبختی
بودن اندوه است
اینهمه غصه و غم
اینهمه شادی و شور
چه بخواهی و چه نه
میوه یک باغند
همه را با هم و با عشق بچین
ولی از یاد مبر
پشت هر کوه بلند
سبزه زاریست پر از یاد خدا
و در آن باز کسی میخواند
که خدا هست
خدا هست
خدا هست هنوز
شاعر : قیصر امین پور