تدبر
گفتم: خدا آخه این همه سختی؟ چرا؟
گفت: « انّ مع العسر یسرا » ” قطعاً به دنبال هر سختی، آسانی است.” (انشراح/6)
گفتم: واقعاً؟!
گفت: « فانّ مع العسر یسرا » ” حتما به دنبال هر سختی، آسانی است. ” (انشراح/7)
گفتم: خب خسته شدم دیگه…
گفت: « لا تقنطوا من رحمة الله » ” از رحمت من نا امید نشو.” (زمر/53)
گفتم: انگار منو فراموش کردی!
گفت: « اذکرونی اذکرکم » ” منو یاد کن تا یادت باشم ."
گفتم” تا کی باید صبر کرد؟
گفت: « و ما یدریک لعلّ الساعة تکون قریبا » ” تو چه می دانی شاید موعدش نزدیک باشد.” ( احزاب/63)
« انی اعلم ما لا تعلمون » ” من چیزایی می دونم که شما نمی دونید.” (بقره/30)
گفتم: تو بزرگی و نزدیکیت برای من کوچک خیلی دوره، تا اون موقع چیکار کنم؟
گفت: « و اتبع ما یوحی الیک و اصبر حتی یحکم الله » ” حرفهایی که بهت زدمو گوش کن و صبر کن ببین چی حکم می کنم.” (یونس/109)
ناخواسته گفتم: الهی و ربّی من لی غیرک ( خدایا آخه من غیر تو کیو دارم؟)
گفت: « الیس الله بکاف عبده » ” من هم برای تو کافی ام.” (زمر/63)