در شب قدر به چه موضوعی فکر کنیم ؟
در شب قدر و مهمترین شب سال خودمان، باید درِ خانۀ خدا چهکار کنیم؟
امشب چه اتفاقی باید برای ما بیفتد؟
چرا شب اوج عبادت ما با شب اوج مظلومیت امیرالمؤمنین(ع) یکی شده است؟
چه حکمتی در تلاقی این دو مناسبت مهم وجود دارد؟
وقتی فکر کردن یکی از بهترین عبادتهاست، امشب دربارۀ چه چیزی باید فکر کنیم؟
امشب باید در موضوع عاقبت به خیر شدن فکر کرد و این مسألۀ اصلی امشب است .
امشب از دو جهت شب فکر کردن دربارۀ عاقبت بهخیری است:
یکی با دیدن ابن ملجمی که حداقل «علیالظاهر» یکی از وفاداران و معتمدین جدّی امیرالمؤمنین(ع) بود اما قاتل امیرالمؤمنین(ع) شد
و دیگر، از این جهت که وقتی رسول خدا(ص) خطاب به امیرالمؤمنین(ع) فرمود: در یک ماه رمضان محاسن تو به خون سرت خضاب میشود، بلافاصله امیرالمؤمنین(ع) پرسید: یا رسول الله(ص) آن موقع من دین دارم؟!
یعنی«آیا من عاقبت به خیر میشوم؟»
وقتی به سوابق خوب ابن_ملجم نگاه میکنیم باید نگران عاقبت بهخیری خودمان شویم .
ابن ملجم، یک آدم غافل نبود، عوام هم نبود. او قاری قرآن بود .
او مانند یک استاد قرآن و یک فقیه بود .
وقتی ابن ملجم به فرق مبارک امیرالمؤمنین(ع) شمشیر زد، و او را دستگیر کردند، حضرت به او فرمود: آیا من بیش از همۀ دوستانم به تو محبت نکردم به حدّی که دوستان من اعتراض میکردند و میگفتند: یا علی! چرا اینقدر به ابن ملجم محبت میکنی؟
و ابن ملجم بدبخت هم تأیید کرد .
من تنم به لرزه در میآید وقتی میشنوم که یک بچه مذهبی شبهای ماه مبارک رمضان در خانهاش میماند و به مسجد و مجلس دعا نمیرود که گریه کند و «الهی العفو» بگوید !!
این بچه مذهبیهایی که اهل ضجه زدن درِ خانۀ خدا نیستند، وضعیتشان خطرناک است.
من از کسانی که در خیابانها بی بند و باری میکنند آنقدر نمیترسم که از مذهبیها و مدّعیهایی که شبها درِ خانۀ خدا ضجه نمیزنند میترسم.
کسی انتظار نداشت ابن ملجم، امیرالمؤمنین(ع) را به قتل برساند چون او از دیگران به علی(ع) نزدیکتر بود.
حجت الاسلام پناهیان