دو دوتا چهارتای خدا
حاج حسین یکتا:
بچه ها دو دوتا چهارتای خدا با دو دوتا چهارتای ما فرق داره؛
یه گناه ترک میشه،
همه چی به پات ریخته میشه،
یه جا حواست پرت میشه
صد سال راهت دور میشه
هیچ خبر دیگه ای تو عالم نیست جز...
حاج حسین یکتا:
توکل به خدا،
توسل به اهلبیت علیهمالسلام،
توجه به دو لبِ سیدعلی؛
والسلام.
هیچ خبری دیگه تو عالَم نیست! همه دنیا رو گشتیم، خبری نیست.
دل میزنم به دریا
دل میزنم به دریا
پا میذارم تو جاده
راهی میشم دوباره
با پاهای پیاده…
راهی شدم با پای دل، با پای پیاده. دستان خالی. چشمان بارانی.
اینجا کربلای ایران است.
اندیمشک محل ورود رزمندگان برای رسیدن به مناطق جنگی. اینجا بوی عشق می دهد. اینجا قدمگاه عشاق الحسین علیه السلام است. قطعا مهدی فاطمه برای بدرقه سربازانش اینجا سر زده است.
زائران گروه گروه در ساعات مختلف شب از شهرهای مختلف استان وارد اردوگاه می شوند. برخی شام میل نموده و به سمت استراحتگاه ها هدایت می شوند و برخی برای اقامه نماز و صرف شام راهی حسینیه اردوگاه.
از حسینیه که خارج می شوند، از سعادت ارتباط با مزار شهدای گمنام نمادین و معراج الشهدا بهره مند می شوند. نمادین البته، برای آنانکه با چشم سر آمده اند! چرا که جای جای خاک این مکان مقدس مملو است از حضور شهدا. چرا که ما ایمان داریم؛ شهدا در قهقهه مستانه شان و در شادی وصلشان “عند ربهم یزرقون” هستند.
لحظات آخر شب نواهای پخش شده از کاروان های استان های مختلف در تاریکی و سوسو نور چراغ ها از دور، تو را به شب های عملیات و زمزمه های شبانه شهدا با معشوق حقیقی، می برد. آری اینجا قطعه ای از بهشت است که لابلای روزمره گی ها و زیبای های ظاهری دنیایمان به فراموشی سپرده شده است.
چه خوب خواهد بود سالی که با جذبه نگاه شما و آتش عشقتان آغاز گردد.
ای شهدا
ای شهدا
اگه که قلبمو شیدا کردم
اگه که چشمامو دریا کردم
من با هزار امید اینجا هستم
گمشدمو شاید پیدا کردم
سفرنامه راهیان نور به قلم بنت الهدی اشرفی، قسمت دوم.
عشق هم صاحب فتواست اگر بگذارند
پنجره زیباست اگر بگذارند
چشم مخصوص تماشاست اگر بگذارند
من از اظهار نظرهای دلم فهمیدم
عشق هم صاحب فتواست اگر بگذارند
به کربلای جبهه ها خوش آمدید؛
اندیمشک
توصیف مکان با آب و هوا، منظره دل انگیز، درختان درهم تنیده و سر به فلک کشیده، جویبارها، دشت ها، کوه ها، دریاها، دریاچه ها، بهارنارنج ها و ترنج ها و … بسیار دلچسب و سهل خواهد بود!
اما توصیف قطعه ای از زمین خاکی که هیچ یک از زیبای های ظاهری دنیا را دربر ندارد و شامل نمی شود کار بسیار دشواری خواهد بود اگر پای دل در میان نباشد!
امان از دل که وقتی پادرمیانی می کند همه چیز را زیر و رو می کند. غوغایی به پا می کند. وصف می کند و شرح می دهد و با خود می برد.
من میخواهم دلی صحبت کنم. دلی توصیف کنم. می خواهم دلتان را با دلم همراه کنم و ببرم به دیاری که جز عشق در آن نخواهید یافت.
کربلای ایران، مناطق جنگ، که سال ها با گوشت، پوست و خون عزیزترین هایمان متبرک شد و اکنون این معجون عاشقی به ما رسیده تا با آن قلب زنگار گرفته خود را جلا دهیم.
سفر من با اندیمشک شروع شد. صحرایی سراسر نور و عشق. با شعرخوانی خادمان:
خوش اومدید آی زائرا به کربلای جبهه ها …
چای خانه و تمثال حضرت ابوفاضل لحظه ای که آب را بر آب ریخت.
خوابگاه هایی به نام شهدای بزرگوار: مهدی زین الدین، محسن حججی و دانشگر.
معراج الشهدا و مزار نمادین شهید گمنام و نوای دلنشینی که تو را به آن سوی جاده دل می برد.
چندین درخت تزئین شده با سربندهای یا فاطمه الزهرا، یا لثارت الحسین، یا اباعبدالله و یا ابوالفضل.
و تابلوهایی که نوشته های دو سطریآن تو را عاشق تر از پیش می کند.
زیارت چشم هایتان قبول.
سفرنامه راهیان نور به قلم بنت الهدی اشرفی، قسمت اول.
عملیات دفاع مقدس غرب 7
عملیات آفندی تپه سرخ (نصر8) - 3 مهر 1364
تپه سرخ واقع در منطقه عملیاتی سومار در مورخ سوم مهرماه 1364 و آغار پنجمین سال جنگ بین ایران و عراق شاهد یک نبرد محدود توسط رزمندگان تیپ سوم لشکر 81 زرهی کرمانشاه بود. هدف تعیین شده در این عملیات بیشتر اهمیات منطقه ای داشته و عمدتاً افزایش روحی نیروهای خودی و وارد آوردن ضایعات و تلفات به دشمن را هدف قرار داده بود. بر خلاف غالب عملیات های محدود که برای آن کلمه رمز انتخاب نمی شد، این عملیات ساعت یک بعد از نیمه شب سوم مهرماه 1364 با رمز (یا سرور شهیدان اردکنی) آغاز گردید و در همان ساعات اولیه این حمله محدود ، شمار قابل توجهی از نفرات عراقی کشته شدند. از مشخصات یگان های عراقی اطلاعاتی ثبت نشده است.
نتیجه:
- بیش از 13سنگر انفرادی به همراه دو انبار مهمات عراق به آتش کشیده شد و منهدم گردید.
- حدود یکصد نفر از نفرات عراقی کشته و زخمی شدند.
- 4 دستگاه تانک، 4 قبضه خمپاره انداز، 21 عراده توپ و 2 دستگاه خودرو ضایعات عراق بود.
عملیات دفاع مقدس غرب 3
عملیات آفندی مطلع الفجر (شیاکوه) – 20 آذر 1360
اولویت و اهمیت فوق العاده و حیاتی عقب راندن عراق از منطقه جنوبی نبرد، فرماندهان نظامی ایران را وادار ساخته بود تا تلاش اصلی خود را در این منطقه متمرکز کند و حتی رهبران سیاسی جمهوری اسلامی ایران نیز امکانات عمومی را به سوی منطقه عملیاتی جنوب گسیل داشته بودند و در این صورتی بود که عملیات هایی در دیگر مناطق (غرب و شمال غرب) با حداقل امکانات اداره و انجام می شد و تقریباً در هیچ رده ای در منطقه ی غرب و شمالغرب، نبروی احتیاط وجود نداشت. یگان هی عراق در پیشوری اولیه خود در جبهه های غرب ایران ارتفاعات سرکوب منطقه را اشغال کردند و مواضع پدافندی را متکی به این ارتفاعات سازمان داده و با اشغال نقاط سرکوب و دیده بانی مناسب، هرگونه حرکات خودی را در مسافات درو زیر نظر داشتند و با طولانی شدن جنگ مواضع پدافندی خود را نیز با میادین مین متراکم ، مستحکم نموده و نفوذ به آن را بسیار مشکل ساختند، بطوریکه اکثر حملات با ناکامی مواجه شده و نگهداری هدف های کوچک با پاتک های مکرر عراق روبرو می گشت و بسیار سخت می نمود.
پشتیبانی از عملیات های منطقه جنوب ایجاب می کرد سکون و آرامشی که به نفع نیروهای خودی نبود در منطقه غرب برهم زده شود ، لذا در راستای تبدیل نیروی زمینی ارتش ایران و به منظور تقلیل فشار دشمن، از اوایل مهرماه تلاش جهت یافتن منطقه ای برای انجام عملیات آغاز گردید. برای اجرای عملیات تیپ58 ذوالفقار طرح ذوالفقار 1 را تهیه و منتشر نمود و برای اولین بار در منطقه غرب، هدف در عمق 10کیلومتری پشت دشمن انتخاب گردید و سرانجام در 20آذرماه 1360 عملیات مطلع الفجر در مناطق چرمیان و شیاکوه ، تنگ قاسم آباد و دشت گیلانغرب (منطقه عمومی گیلان غرب) با فرماندهی و هدایت قرارگاه مقدم نیروی زمینی ارتش ایران با رمز یامهدی ادرکنی آغاز شد و به مدت 27روز ادامه یافت. خلبانان هوانیروز با بکارگیری 20فروند بالگرد و 575ساعت پرواز توانستند 599نفر مجروح را تخلیه و 1467 نفر را هلی برن و 40تن بار و مهمات را جابجا نمایند.
نتیجه:
ارتفاعات شیاکوه توسط نیروهای ایرانی آزادشد و علیرغم استقامت و تلاش یگان های تیپ58 ذوالفقار و گردان 191 پیاده شیراز به علت اتش انبوه شدید دشمن، پاتک های مکرر و سخت بودن پشتیبانی از یگان ها ، سرانجام مواضع قبل از حمله تثبیت گردید. بیش از 1700نفر از نفرات دشمن کشته و زخمی شده و 140 نفر اسیر به عقب جبهه منتقل گردید. تیپ های 2 و36 و 412 و 425 و 503 پیاده و تیپ 32 نیروی مخصوص دشمن همراه با گردان 4 تانک و گروهان های کماندویی خسارات سنگین و قابل ملاحظه ای را متحمل شدند. شهید عبدالحمید انشایی از افسران شجاع ارتش در این منطقه به شهادت رسید و این جمله از او به یادگار مانده است : «به امام بگویید شیاکوه لرزید اما انشایی نلرزید»
عملیات دفاع مقدس در غرب 2
مشروحی از عملیات مشترک و غرور آفرین بازی دراز (1) - 2 اردیبهشت 1360
ارتفاعات معروف بازی دراز در منطقه غرب کشور جمهوری اسلامی دارای قلل 1050متری تا 1150متری با شیب تند و بریدگی های ممتد در همه جهات می باشد. این ارتفاعات یک مانع مهم طبیعی و استراتژیک برای هرگونه عملیات نظامی است که محور سرپل ذهاب به قصرشیرین را از محور گیلانغرب- چم امام حسن به قصرشیرین جدا می نماید. علی رغم صعب العبور بودن این ارتفاعات صرفاً بدلیل موقعیت بسیار برتر و مناسب دیده بانی در تمامی منطقه ابتدا نیروهای عراقی بصورت پایگاههای موقت و سپس با احداث جاده آسفالت قله 1150متری را اشغال و یک تیپ پیاده و یگ گردان تانک را روی ان مستقر کرده و دیدگاه واقع بر روی قله که دارای تسهیلات ارتباطی قابل توجه بود بنام دیدگاه صدام نامگذاری نموده در آن فعالیت می کردند. طرح عملیات محسن در تاریخ 28فروردین 1360 با هماهنگی سپاه پاسداران توسط تیپ سوم لشکر81 زرهی کرمانشاه از نیروی زمینی ارتش تهیه و با تدبیر و هدایت قرارگاه مقدم این نیرو در تاریخ دوم اردیبهشت 1360 به اجرا در آمد. در این عملیات عقاب تیزپرواز ارتفاعات بازی دراز و جبهه های غرب شهید سرلشکر خلبان علی اکبر شیرودی به شهادت رسید. شهید سرلشکر حسین ادبیان فرمانده گردان تکاور عمل کننده ، نیز در این عملیات به شهادت رسید و همچنان از شهدای جاوید الاثر جنگ تحمیلی محسوب می گردد.
نتیجه:
-آزاد سازی اهداف در روزهای اولیه نبرد واز دست دادن قله 1150 متری در روزهای پایانی عملیات.2- بیش از 1500 نفر از نیروهای عراقی کشته و زخمی شده و458 نفر نیز به اسارت در آمدند.3- تیپ3 کوهستانی عراق منهدم گردیدوتلفات وضایعاتی به تیپ 22 کوهستانی وارد آمد.4- 7 فروند هواپیما و 5 فروند بالگرد به اضافه تعدادی تانک و نفربر وخودرو و ادوات جنگی ازجمله ضایعات عراقی ها بوده است.
عملیات آفندی بازی دراز (2) – 12 شهریور 1360
به دنبال تحرکات قابل توجهی که در نیمه اول سال 1360 و قبل از اولین سالگرد تجاوز دشمن در منطقه جنوب و شمالغرب توسط نیروهای ایرانی انجام گردید، به نظر می رسید انجام تحرک مناسبی در منطقه غرب نیز ضروری باشد. براین اساس و با عنایت به عدم موفقیت کامل عملیات بازی دراز در مرحله اول (2/2/60) با تدبیر مناسب و طرح ریزی دقیق ، مرحله دوم عملیات بازی دراز توسط قرارگاه مقدم نیروی زمینی ارتش طراحی و اجرا گردید. جدا از آزادسازی مناطق غرب کشور که هدف عملیات های این منطقه بوده است، تمرکز دشمن در منطقه جنوب باعث نکرانی از ادامه حمله دشمن شده و مانع از موفقیت اساسی و آزادسازی مناطق اشغالی می شد. لذا با تصور عدم موفقیت هرگونه اقدامی در این منطقه لازم بود تا جهت جلب توجه دشمن عملیات محدودی طراحی و اجرا گردد. مرحله دوم عملیات بازی دراز طراحی و اجرا گردید و هرچند به موفقیت کامل منجر نشد ولی تیپ32 نیروی مخصوص عراق که در بغداد مشغول آموزش و تمرین عبور از رودخانه جهت عبور از بهمنشیر برای اشغال آبادان بود توسط سرفرماندهی عراق در منطقه غرب به کار گرفته شد و از اشغال احتمالی آبادان نیز بدین شکل ممانعت بعمل آمد . راه برای شکستن محاصره آبادان تسعیل شد. چند روز قبل از این عملیات امیر سرلشکر علیداد همتی توسط منافقین در اتومبیل مورد سوء قصد قرارگرفت و به شهادت رسید.
نتیجه:
- در روز اول ودوم ارتفاعات قراویز، شیرین آب و داربلوط آزاد شد ولی در 13/6 و 14/6 با فشار فوق العاده دشمن و انجام پنج پاتک ، نیروهای خودی به مواضع قبل از حمله مراجعه نمودند.
- 1000نفر کشته و زخمی و 79نفر اسیر از عراق نتیجه انهدام نفرات تیپ های 3 و 39 پیاده کوهستانی و 32 نیروی مخصوص بود.
- وسایل و تجهیزات یگان های قید شده منهدم گردید.
عملیات دوران دفاع مقدس در غرب 1
عملیات آفندی چغالوند – 26 اسفند 1359
میزان تمرکز نیروها و استعداد و نوع یگانهای به کار گرفته شده و شیوه کاربرد نیروها توسط عراق در ابتدای جنگ از دالامپرداغ در مرز ترکیه و تا دهانه اروند در خلیج فارس موید این نکته بود که دشمن در نظر داشت استان خوزستان را کاملاً اشغال نموده و سریعاً با ایجاد حکومت دست نشانده نسبت به جداسازی این استان اقدام نماید در حالیکه در استان های ایلام و کرمانشاه اشغال زمین های پدافندی مناسب و در استان کردستان و آذربایجان غربی تصرف ارتفاعات مرزی جهت سهولت پشتیبانی از گروهک های ضد انقلاب را درنظر داشته است. مقابله با این اهداف نیز به فراخور وضعیت پیش آمده صورت پذیرفت و در این راستا در جبهه های غرب عمدتاً بعد از سد پیشروی عراق ، عملیات آفندی محدود جهت تصرف ارتفاعات و عوارض حساس در نزدیکی خطوط تماس اجرا گردید. ارتفاعات چغالوند با قله 1118متری بلندترین قله رشته ارتاع چرمیان در محورغرب گیلانغرب به قصرشیرین را تشکیل می دهد. و بهترین موقعیت را برای دیده بانی و کنترل دشت گیلانغرب و محور گیلانغرب ، کوه سفید و تنگ حاجیان فراهم می کند. برای تصرف این ارتفاعات قرارگاه لشکر81زرهی کرمانشاه با یگانهایی از سپاه پاسداران در منطقه عملیات آفندی خود را در صبحگاه 26اسفند1359 آغاز نمود و رزمندگان اسلام بعد از 48ساعت با تصرف تمامی اهداف پیش بینی شده دشمن را از منطقه بیرون راندند.
نتیجه:
- 2ساعت بعد از شروع عملیات ارتفاعات چغالوند آزاد گردید و تا قبل از ظهر، عملیات پاکسازی محورها انجام گرفت و هدف تثبیت شد.
- کشته و زخمی نمودن بیش از 200نفر و اسارت 70نفر از تلفات انسانی عراق بود.
- 4دستگاه تانک، یکدستگاه خودرو، یکدستگاه جرثقیل و یک عراده توپ همراه مقدار قابل توجهی تجهیزات و سلاح سبک از موارد ضایعات عراق بود.
نحوه شهادت شهید محمود کاوه
حركت فرمانده تیپ 155 شهدا به سوی شهادت
در وضعیت فوق طاقت و شدت دشواری كه نیروهای عمل كننده خواه ناخواه با آن مواجه بودند و سبب شده بود پیروزی را نیز دور از دسترس ببینند، تیپ ویژه 155 شهدا، به خصوص فرمانده آن ، مؤمنانه و شجاعانه در عرصه درگیری وارد شدند. شهید امیری مقدم، راوی مركز مطالعات و تحقیقات جنگ در این تیپ، در گزارش خودش از عملیات كربلای 2، درباره حركت نیروها برای ادامه عملیات و سرانجام آن، چنین روایت كرده است: «تغییرات انجام شده در طرح مانور و عدم موفقیت كامل تیپ ویژه 155 شهدا در عملیات شب گذشته، موجب تردید در مسئولان، خصوصاً فرماندهان این تیپ شده بود. این تردید اگرچه در خود فرمانده تیپ (برادر محمود كاوه) نیز وجود داشت ولی وی با توجه به حساسیت زمان و مصلحت كُل عملیات، این تردید را بروز نمی داد و به همین دلیل تصمیم گرفت برای زدودن تردیدها و تقویت روحیه عملیاتی در افراد تیپ، به همراه نیروهای عمل كننده در منطقه درگیری حاضر شود. وقتی كه مسئولان تیپ از این تصمیم آگاه شدند درصدد برآمدند كه وی را از این عمل باز دارند. فرمانده یكی از گردان ها (برادر صلاحی) برای منصرف كردن وی، می گوید: «شما این كار را نكنید، آتش دشمن زیاد است، مسیر، بدمسیری است، خدای نكرده طوری می شود. «فرماندهی در جواب می گوید: «خب، اگر این طور است، ما هم شهید می شویم. اگر كار مثل شب گذشته بشود، ما هم حاضریم امشب شهید شویم.» به همان اندازه كه خود وی در رفتن به خط درگیری مصمم بود، سایر مسئولان تیپ مخالف بودند.مكالمه زیر كه در آخرین دقایق قبل از عزیمت برادر كاوه به منطقه و در هنگام پوشیدن پوتین، بین وی و قائم مقام تیپ (برادر منصوری) انجام گرفت، بیانگر این واقعیت است كه ایشان چه قدر به رفتن و دیگران چه اندازه در بازداری وی مصمم بوده اند. متن مكالمه این چنین است: منصوری: رفتن شما نه به نفع اسلام است و نه به نفع…
كاوه: نه
منصوری: اگر نظر شما این است كه نیروهای عمل كننده آدم قوی تری می خواهند، من قوی نیستم ولی می روم جلو و یكی دیگر را اینجا می گذارم.
كاوه: نه، من می خواهم امشب، شما اینجا باشید.
منصوری: من نمی خواهم.
كاوه: امشب كارها جور نمی شود.
منصوری: خب، اگر جور نمی شود با رفتن شما هم جور نمی شود.
كاوه: چه می گویم! جور می شود، ان شاءالله جور می شود.
منصوری: البته اگر خدا بخواهد جور می شود. شما هم این جا كلی كار دارید: مسئله قرارگاه، هماهنگی توپخانه و…
كاوه: اینها همهاش حل میشود، اینها مشخص است.
منصوری كه از بحث كردن نتیجه نمیگیرد، با پیش كشیدن تصمیم خودش برای رفتن به جلو، میگوید: حالا در هر صورت شما بروید، من كار ندارم. من هم برای انجام مأموریت، گردان امامحسین(ع) را برمیدارم و میروم.
كاوه: خُب، شما این كار را بكنید.
منصوری: ولی اینجا در مقر فرماندهی تیپ كارها میخوابد.
كاوه: مسئلهای نیست، شما همین اول درگیری كه من جلو هستم، اینجا باشید.
منصوری وقتی باز هم نتیجه نمیگیرد، بهطور جدیتری میگوید: آقای كاوه، میخواهید به زور متوسل بشویم؟ جلو رفتن شما اصلاً درست نیست، منطقی نیست.
كاوه: امروز با روزهای دیگر فرق میكند، من یك چیزهایی میدانم، یك چیزهایی هست، میدانم تردید هست.
منصوری: خُب، تردید طبیعی است، باید باشد.
كاوه: خُب اگر آدم خودش جلو باشد و یك وقت مسئلهای پیش آمد، میتواند هم پیش خدای خودش و هم پیش خلق خدا و….
برادر كاوه سكوت میكند و برای هدایت گردان امامحسین(ع) از سنگر فرماندهی خارج میشود.»
راوی تیپ ویژه155شهدا سپس افزوده است :«به هنگام اعزام گردان ها برای انجام ماموریت ، ابتدا گردان امام حسین (ع)، سپس گردان امام سجاد (ع) درحالی كه فر ماندهی تیپ ( محمود كاوه )پیشاپیش آنها قرار داشت ، حركت خود را برای تصرف ارتفاع 2519 آغازكردند. طبق طرح مانور قرار بود گردان امام حسین (ع) پایگاه های 1 و2 وگردان امام سجاد (ع) پایگاه های 3و4 را تصرف كنند . حساسیت دشمن نیز نسبت به شب اول كمتر شده بود .واحتمال جدی نمی داد در این محور مجددا عملیات شود ، از این رو اجرای آ تش وپرتاب منور آ نها نیز اندكی كاهش یافته بود . به هر ترتیب حدود ساعت یك بامداد كه نیروهای پیاده پس از پیمودن مسافت فاصله خط خودی تا دشمن به زیر اهداف مورد نظر رسیدند تا با هماهنگی آ تش خودی در گیری را شروع كنند در همین حین گلوله خمپاره كنار برادر كاوه به زمین اصابت كرد واو در جاشهید شد.»به دنبال شهادت فرمانده تیپ ویژه 155 شهدا (شهید محمود كاوه) در منطقه عملیاتی كربلای2، از مراسم تشییع وی در مشهد، روزنامه كیهان (16/6/1365) چنین گزارش دادهاست: در این مراسم كه با حضور مسئولان استان خراسان و نیروهای نظامی و انتظامی شهر مشهد برگزار شد، پیكر پاك این سردار اسلام بر دوش انبوهی از اقشار مختلف امت حزبالله مشهد تا بارگاه ملكوتی امامرضا(ع) تشییع و پس از طواف ضریح مطهر، طی مراسمی به خاك سپرده شد.» راوی قرارگاه حمزه ـع_ (اسدالله احمدی) به نقل از فرمانده لشكر 5 نصر (باقر قالیباف) نوشتهاست: «در مراسم تشییع جنازه شهید محمود كاوه، پدر وی درخواست حجتالاسلام طبسی تولیت آستان قدسرضوی را مبنیبر این كه پیكر شهید محمود كاوه در حرم مطهر حضرت رضا(ع) و یا در یكی از حجرههای مخصوص حرم دفن شود نپذیرفت و گفت: «پسرم از ابتدا با بسیجیها بوده و بهتر است در كنار آنها دفن شود.»
گوشه ای از وصیتنامه
دشمن باید بداند و این تجربه را كسب كرده باشد كه هر توطئهای را كه علیه انقلاب طرحریزی كند، امت بیدار و آگاه با پیروی از رهبر عزیز، آن را خنثی خواهد كرد. آینده جنگ هم كاملاً روشن است كه پیروزی نصیب رزمندگان اسلام خواهد شد و هیچگاه ما نخواهیم گذاشت كه خون شهیدانمان هدر رود.1
منابع:
1.سایت تبیان
خفتن سر پست اشتباهی است بزرگ
۱۱ شهریور، سالروز شهادت سردار شهید محمود کاوه فرمانده تیپ ویژه شهدا گرامی باد.
گذری کوتاه بر زندگی شهید:
به سال 1340 ه.ش در مشهد مقدس، در خانوادهای مذهبی و دوستدار اهل بیت عصمت و طهارت(ع) متولد شد. پدرش كه از كسبه متعهد به شمار میآمد، در دوران ستمشاهی و اختناق، با علماء و روحانیون مبارز، از جمله حضرت آیتالله خامنهای شهید هاشمینژاد و شهید كامیاب ارتباط داشت. وی كه برای تربیت فرزندش اهمیت زیادی قایل بود، محمود را همراه خود به مجالس و محافل مذهبی و نماز جماعت میبرد و از این راه فرزندش را با مكتب اهل بیت (ع) و تعالیم انسانساز اسلام آشنا میكرد.
ویژگی های اخلاقی
صفات ارزنده و ویژگیهای ایمانی كه این شهید داشت باعث شد كه خود را وقف انقلاب كند و با اهمیتی كه كردستان برای وی داشت خود را فرزند كردستان معرفی میكرد. روحیه والا و انساندوستی او به قدری در اطرافیان اثر میگذاشت كه با وجود تبلیغات سوء دشمنان و ایجاد جو مسموم علیه آن شهید و یگان تحت امرش، هنگامی كه به درجه رفیع شهادت نایل شد، مردم مهاباد با پای برهنه زیر پیكر پاك و مطهر سردار بزرگ خود بر سر و سینه میزدند و اشك میریختند و ضدانقلاب را نفرین میكردند. او با الهام از سخن خداوند كه در وصف مومنان بیان شده است: «اَشِدّاءُ عَلَی الكُفّار رُحَماء بَینَهم»، در قلب مردم و نیروها جای گرفته بود و هیچ انگیزهای جز خدمت به انقلاب و احیای ارزشهای الهی نداشت. شهید كاوه در عین حال كه تمام اوقاتش را برای مبارزه به كار میبست، از پرداختن به تكالیف دینی و انجام مستحبات نیز غافل نبود. او از مروجین قرآن كریم بود و با عشق خالصانه به اسلام و مكتب، آیات جهاد را تلاوت میكرد و در صحنه جنگ و مقاتله با دشمنان، آن را در عمل تفسیر مینمود. روحیه اطاعتپذیری و ولایتی، هوش سرشار و چابكی در عملیات، مسلح بودن به سلاح تقوا و اخلاق حسنه، شجاعت و بیباكی، ساده زیستی و صمیمیت با نیروها از جمله ویژگیهای شخصیتی آن شهید والامقام است.
با وجودی كه در مقابل ضدانقلاب سازشناپذیر، جسور و با شهامت بود، اما در داخل تیپ با نیروهای تحت امر خود برخوردی بسیار متواضعانه و باصفا و صمیمی داشت و همین تواضع او سبب شده بود كه محبوبیت خاصی در بین نیروها داشته باشد. شهید كاوه در قلب نیروهای بسیجی و سپاهی جای داشت. او مصداق بارز تلفیق محبت و قاطعیت در امر فرماندهی نظامی بود.
شهادت
دهم شهریور ماه 1365، روزی كه روح این سردار شجاع اسلام و سرباز وارسته حضرت بقیهالله الاعظم(عج) در عملیات كربلای 2 بر بلندای قله 2519 حاج عمران به پرواز درآمد، دل صخره و كوه، یاد و خاطره شجاعت او را در خود ثبت كرد. آن روز، كاوه مزد جهاد را كه شهات بود، دریافت كرد و به بارگاه عزالهی فراخوانده شد. خصال و ویژگیهای درخشنده او در تمام مدت خدمتش و در تصدی مسئولیتهای مختلف درسی است بس بزرگ برای همه سربازان اسلام و پاسداران انقلاب اسلامی، تا با به كارگیری آنها و آراسته شدن به آن سجایای اخلاقی، نمونه هایی از لشكریان مخلص حضرت بقیةالله العظم(عج) باشند و خود را برای دفاع از حریم اسلام و ارزشهای متعالی آن، همواره مهیا و آماده سازند.1
منابع:
1.سایت تبیان