دلیل اصلی اهانتها به پیامبر اسلام
دلیل اصلی اهانتها به پیامبر اسلام
اگر امروز مشاهده میشود كه در ادبیات برخی از كشورهای غربی و در قلم و زبان سیاستزدگانی از اكناف دنیای غرب، نسبت به پیامبر اهانتی صورت میگیرد، مسئله همان مسئلهی جاهلیتِ دوران نخستین است. امروز هم آن كسانی كه با پیغمبر درمیافتند و نام و یاد آن بزرگوار را مورد اهانت قرار میدهند،
با پیام توحید او و با پیام عدل او و با پیام آزادگیای كه او برای انسانها آورد دشمن و مخالفاند. همهی كسانی كه با ظلم، با فریب، با زورگویی، با تحقیر انسانها و با به بردگی كشاندن انسانها برای خود قدرت و ثروت فراهم كردهاند،
با این پیام دشمنند؛ با پیام توحید مخالفند؛ پیام توحیدی كه مردم را به عبودیت خدای واحد فرامیخواند؛ هركس بندهی خدای واحد شد، بندهی خداوندان ثروت و مكنت و زور نخواهد شد. آن كسانی كه زندگی خود را بر اساس تبعیض میان ملتها و آحاد بشر تنظیم كردهاند، پیام عدل پیامبر را نمیپسندند و با آن دشمنی میكنند؛ این دشمنیها آن روز هم نشانهی ضعف و ترس بود، امروز هم نشانهی ضعف و ترس است. آن كسانی كه با پیامبر و با اسلام او مخالفت میكنند، كینهورزی میكنند،
اهانت میكنند، از موضع ضعف به این رفتار ناشایست دست میزنند، نه از موضع قدرت؛ آن روز از پیام توحید و عدل پیامبر ترسیدند و احساس خطر كردند، امروز هم ـ كه دل آحاد مردم در سراسر جهان تشنهی معنویت و متنفر از زورگویی زورمندان عالم است ـ از اسلام احساس خطر میكنند؛ اسلامی كه پرچم عدل و مساوات در دست دارد، اسلامی كه پرچم معنویت و عبودیت را در جهان برمیافرازد و بشر خسته شدهی از نظامهای مادی را به خود دعوت میكند.
امروز هم مستكبران عالم و مزدوران آنها از ترسشان به پیغمبر اهانت میكنند؛ این نشانهی شكست آنهاست، نه نشانهی قوّت و قدرت آنها. اشتباه است اگر كسی تصور كند كه در این قضایا، فقط كسی یا نویسندهی مزدوری مثل سلمان رشدی یا كاریكاتوریست قلمبهمزدی ـ
مثل آنچه كه در برخی از كشورهای اروپایی انجام دادند ـ طرف مقابل اسلام است؛ اینها پیاده نظامهای نگونبخت و روسیاه استكبار جهانی هستند. طرف قضیه، سیاستهاست. طرف قضیه، اعضای شبكهی استعماری و استكباری دنیا هستند؛ یعنی شبكهی صهیونیستهای غدار و خونخوار و سیاستمدارانی كه تحت نفوذ آنها قرار دارند. این است كه شما میبینید یك مقام از مقامهای اتحادیهی اروپا، صریحاً اعلام میكند كه باید همهی رسانههای غربی ـ دسته جمعی ـ به پیغمبر اسلام اهانت كنند! این رو كردن دست خود و رسوا كردن خود در اینگونه قضایاست.
پیداست اسلام با تسخیر دلهای مردم در سرتاسر جهان، مستكبران و زورگویان را بهشدت ترسانده است و آنها علاج را در این میبیینند كه با پیغمبر اسلام دشمنی كنند. آن روز شكست خوردند، امروز هم به حول و قوهی الهی به وسیلهی مسلمانان شكست خواهند خورد. ۸۷/۰۱/۰۱
چرا وجود مقدس رسول اکرمصلیاللهعلیهواله؟
ما عرض مىكنيم وجود مقدس نبى مكرم و رسول اعظم اسلام، مهمترين نقطهى ايجاد وحدت است. قبلاً هم اين را عرض كرديم كه دنياى اسلامى مىتواند در اين نقطه به هم پيوند بخورد؛ اينجا، جايى است كه عواطف همهى مسلمانها در آنجا متمركز مىشود؛ اين، كانون عشق و محبت و دنياى اسلام است. حالا شما ببينيد قلمهاى پول گرفتهى از صهيونيستها، همين كانون را مورد توجه قرار مىدهند و به آن اهانت مىكنند؛ براى اينكه اهميت اهانت به امت اسلامى و تحقير دنياى اسلام،
كمكم از بين برود. ۸۵/۰۱/۲۷ تصادفى نيست كه ما مشاهده مىكنيم در اين سالهاى اخير، مثل دوران قرون وسطى و دوران تحليلهاى مغرضانه مستشرقين،نسبت به ساحت مقدس نبىاكرم اهانت روا مىدارند. در دوران قرون وسطى كشيشان مسيحى در نوشتهها، گفتارها و كارهاى هنريشان و در دورانى كه تاريخ نويسى مستشرقين باب شد، همانها در آثارشان به شخصيت پيغمبر اكرم اهانت مىكردند. در قرن گذشته هم باز ديديم كه مستشرقين غيرمسلمانِ غربى يكى از نقاطى را كه مورد تشكيك و در مواردى مورد اهانت قرار دادند،
شخصيت مقدس و مبارك نبىاكرم بود! مدتها فاصله شده بود؛ ولى اخيراً باز شروع كردند. در چند سال اخير، انسان يك تهاجم مطبوعاتى و فرهنگى پليد و شومى را در اكناف عالم نسبت به شخصيت نبىاكرم صلّىاللَّهعليهوآلهوسلّم مشاهده مىكند. اين كار مىتواند حساب شده باشد؛ چون به اين نقطه توجّه شده است كه مسلمانان مىتوانند برگرد محور وجود مقدّس نبىاكرم و اعتقاد و محبت و عشق به او جمع شوند.
لذا آن مركز را مورد مناقشه قرار مىدهند. ۷۹/۰۳/۳۱ شما مىبينيد امروز كه جبههى استكبار جهانى درصدد تضعيف اسلام است، وجود مبارك پيامبر را هدف قرار ميدهد. صهيونيستها و دولتهایى كه زير نفوذ صهيونيسم هستند، دستگاه استكبار و در رأس آنها آمريكاى جنايتكار، وقتى ميخواهند با امت اسلامى دربيفتند و با اسلام معارضه كنند، آماج حملهى خودشان را نبى معظم و مكرم اسلام قرار ميدهند.
اين به چه معناست؟ اين به خاطر اين است كه ياد آن بزرگوار، نام آن بزرگوار، ولادت آن بزرگوار، هجرت آن بزرگوار، حكومت ده سالهى آن بزرگوار در مدينه و يكايك اقدام و تعليم و آموزش آن بزرگوار، امروز براى مسلمانها، اگر تدبر بكنند و تأمل بكنند، يك درس است؛ گشايشِ يك درِ بازى به سوى زندگى است. پيغمبر الهامبخش است براى امت اسلامى. چون اين را ميدانند؛ چون از بيدارى امت اسلامى ميترسند؛ چون از قدرت جامعهى يك ميليارد و پانصد ميليونى مسلمان در سرتاسر عالم وحشت دارند،
در مقابل پيغمبر صفآرائى ميكنند. رحمة للعالمين را، منشأ عظيمترين خيرات و بركات براى بشريت را در مطبوعاتشان، در زبان سياستمدارانشان، در كتاب نوشتنهايشان، به وسيلهى مزدورانشان مورد اهانت قرار ميدهند.