رضایت
05 شهریور 1393
روزی مردی از خدا دو چیز خواست؛ یک پروانه و یک گل.
اما چیزی که خدا به او بخشید یک کاکتوس و یک کرم بود!
مرد غمگین شد، با خود اندیشید: خدا بندگان زیادی دارد باید به همه آنها توجه کند و تصمیم گرفت در این باره سوالی نپرسد.
بعد از مدتی مرد در کمال ناباوری مشاهده کرد که از آن کاکتوس پر از خار، گلی بسیار زیبا روئیده است و آن کرم زشت تبدیل به پروانه ای زیبا شده است!
راه خدا همواره بهترین راه است، اگرچه به نظر ما غلط بیاید؛ آنچه می خواهید همیشه آنچه نیست که نیاز دارید!
اگر چیزی از خدا خواستید و چیز دیگری دریافت کردید به او اعتماد کنید…
“خارهای امروز گل های فردا خواهند بود”