سحر خیز باش تا کامروا باشی
حضرت آیت اللہ العظمی جوادی آملی فرمودند:
اگر کسی سحرخیز بود، طرز فکر، گفتار، رفتار، نوشتار و مَنش او همه آموزندہ است؛ نه بیراهـه میرود و نه راہ کسی را میبندد.
شرف مؤمن در این است که در آن نشئهای که بسیاری از افراد خاموش هستند یا خواب میباشند و فضا آرام است، او با خدای خود گفتگو کند و سحرخیز باشد «شَرَفُ الْمُؤْمِنِ قِیَامُ اللَّیْلِ».1
این نماز شب خواندن و شبزندهداری راہ را برای گفتگو با «الله» باز میکند؛
اگر انسان در مواجهـه با مرگ، مرگ را میمیراند و تنهـا از پوست به در میآید ـ نه بپوسد ـ شرف جاودانه میطلبد و شرف جاودانه فقط در کنار سجادہ نماز شب به دست می آید که فرمود: «شَرَفُ الْمُؤْمِنِ قِیَامُ اللَّیْلِ».
این مضمون یکی از آیات قرآن کریم است که فرمود گرچه بامداد و شامگاه، نیمروز و آغاز روز و پایان روز فرصت برای عبادت هست؛ امّا نشئه شب، نماز شب و سَحر، حکم خاص خود را دارد که از بامداد بهتر است، از شامگاہ بهتر است و از نیمروز بهتر است،
فرمود : هیچ کدام از این نماز پنجگانه کار نماز شب را نمیکند. پاها استوارتر! دلها شفافتر! قلبها گوهربارتر!
اگر اشکی هست، بالأخرہ آن سوزِ دل را این اشک باید بنشاند، گرچه بعضی گفتند هرگز ممکن نیست که سوزِ دل با اشک چشم نشاندہ شود؛ ولے بالأخرہ کمک میکند. به قول حافظ: گریه شام و سحر، شکر ڪہ ضایع نگشت قطرہ ی باران ما، گوهر یک دانه شد
لذا حضرت فرمود که شرف مؤمن در سحرخیزی اوست!
اگر کسی سحرخیز بود، طرز فکر، گفتار، رفتار، نوشتار و مَنش او هـمه آموزندہ است؛ نه بیراهـه میرود و نه راہ کسی را میبندد.2
1. الکافی (ط - اسلامیه ) ج 2 ، ص 148 ، باب الاستغناء عن الناس و جامع الاخبار ( للشعیری ) ، ص 85 ، فصل 24 ( شناخت مؤمن و علامات آن )
2. برنامه تلویزیونی شمیم رحمت جلسه هجدهم