اتفاقا به ما ربط داره
نحوه شهادت شهید محمود کاوه
حركت فرمانده تیپ 155 شهدا به سوی شهادت
در وضعیت فوق طاقت و شدت دشواری كه نیروهای عمل كننده خواه ناخواه با آن مواجه بودند و سبب شده بود پیروزی را نیز دور از دسترس ببینند، تیپ ویژه 155 شهدا، به خصوص فرمانده آن ، مؤمنانه و شجاعانه در عرصه درگیری وارد شدند. شهید امیری مقدم، راوی مركز مطالعات و تحقیقات جنگ در این تیپ، در گزارش خودش از عملیات كربلای 2، درباره حركت نیروها برای ادامه عملیات و سرانجام آن، چنین روایت كرده است: «تغییرات انجام شده در طرح مانور و عدم موفقیت كامل تیپ ویژه 155 شهدا در عملیات شب گذشته، موجب تردید در مسئولان، خصوصاً فرماندهان این تیپ شده بود. این تردید اگرچه در خود فرمانده تیپ (برادر محمود كاوه) نیز وجود داشت ولی وی با توجه به حساسیت زمان و مصلحت كُل عملیات، این تردید را بروز نمی داد و به همین دلیل تصمیم گرفت برای زدودن تردیدها و تقویت روحیه عملیاتی در افراد تیپ، به همراه نیروهای عمل كننده در منطقه درگیری حاضر شود. وقتی كه مسئولان تیپ از این تصمیم آگاه شدند درصدد برآمدند كه وی را از این عمل باز دارند. فرمانده یكی از گردان ها (برادر صلاحی) برای منصرف كردن وی، می گوید: «شما این كار را نكنید، آتش دشمن زیاد است، مسیر، بدمسیری است، خدای نكرده طوری می شود. «فرماندهی در جواب می گوید: «خب، اگر این طور است، ما هم شهید می شویم. اگر كار مثل شب گذشته بشود، ما هم حاضریم امشب شهید شویم.» به همان اندازه كه خود وی در رفتن به خط درگیری مصمم بود، سایر مسئولان تیپ مخالف بودند.مكالمه زیر كه در آخرین دقایق قبل از عزیمت برادر كاوه به منطقه و در هنگام پوشیدن پوتین، بین وی و قائم مقام تیپ (برادر منصوری) انجام گرفت، بیانگر این واقعیت است كه ایشان چه قدر به رفتن و دیگران چه اندازه در بازداری وی مصمم بوده اند. متن مكالمه این چنین است: منصوری: رفتن شما نه به نفع اسلام است و نه به نفع…
كاوه: نه
منصوری: اگر نظر شما این است كه نیروهای عمل كننده آدم قوی تری می خواهند، من قوی نیستم ولی می روم جلو و یكی دیگر را اینجا می گذارم.
كاوه: نه، من می خواهم امشب، شما اینجا باشید.
منصوری: من نمی خواهم.
كاوه: امشب كارها جور نمی شود.
منصوری: خب، اگر جور نمی شود با رفتن شما هم جور نمی شود.
كاوه: چه می گویم! جور می شود، ان شاءالله جور می شود.
منصوری: البته اگر خدا بخواهد جور می شود. شما هم این جا كلی كار دارید: مسئله قرارگاه، هماهنگی توپخانه و…
كاوه: اینها همهاش حل میشود، اینها مشخص است.
منصوری كه از بحث كردن نتیجه نمیگیرد، با پیش كشیدن تصمیم خودش برای رفتن به جلو، میگوید: حالا در هر صورت شما بروید، من كار ندارم. من هم برای انجام مأموریت، گردان امامحسین(ع) را برمیدارم و میروم.
كاوه: خُب، شما این كار را بكنید.
منصوری: ولی اینجا در مقر فرماندهی تیپ كارها میخوابد.
كاوه: مسئلهای نیست، شما همین اول درگیری كه من جلو هستم، اینجا باشید.
منصوری وقتی باز هم نتیجه نمیگیرد، بهطور جدیتری میگوید: آقای كاوه، میخواهید به زور متوسل بشویم؟ جلو رفتن شما اصلاً درست نیست، منطقی نیست.
كاوه: امروز با روزهای دیگر فرق میكند، من یك چیزهایی میدانم، یك چیزهایی هست، میدانم تردید هست.
منصوری: خُب، تردید طبیعی است، باید باشد.
كاوه: خُب اگر آدم خودش جلو باشد و یك وقت مسئلهای پیش آمد، میتواند هم پیش خدای خودش و هم پیش خلق خدا و….
برادر كاوه سكوت میكند و برای هدایت گردان امامحسین(ع) از سنگر فرماندهی خارج میشود.»
راوی تیپ ویژه155شهدا سپس افزوده است :«به هنگام اعزام گردان ها برای انجام ماموریت ، ابتدا گردان امام حسین (ع)، سپس گردان امام سجاد (ع) درحالی كه فر ماندهی تیپ ( محمود كاوه )پیشاپیش آنها قرار داشت ، حركت خود را برای تصرف ارتفاع 2519 آغازكردند. طبق طرح مانور قرار بود گردان امام حسین (ع) پایگاه های 1 و2 وگردان امام سجاد (ع) پایگاه های 3و4 را تصرف كنند . حساسیت دشمن نیز نسبت به شب اول كمتر شده بود .واحتمال جدی نمی داد در این محور مجددا عملیات شود ، از این رو اجرای آ تش وپرتاب منور آ نها نیز اندكی كاهش یافته بود . به هر ترتیب حدود ساعت یك بامداد كه نیروهای پیاده پس از پیمودن مسافت فاصله خط خودی تا دشمن به زیر اهداف مورد نظر رسیدند تا با هماهنگی آ تش خودی در گیری را شروع كنند در همین حین گلوله خمپاره كنار برادر كاوه به زمین اصابت كرد واو در جاشهید شد.»به دنبال شهادت فرمانده تیپ ویژه 155 شهدا (شهید محمود كاوه) در منطقه عملیاتی كربلای2، از مراسم تشییع وی در مشهد، روزنامه كیهان (16/6/1365) چنین گزارش دادهاست: در این مراسم كه با حضور مسئولان استان خراسان و نیروهای نظامی و انتظامی شهر مشهد برگزار شد، پیكر پاك این سردار اسلام بر دوش انبوهی از اقشار مختلف امت حزبالله مشهد تا بارگاه ملكوتی امامرضا(ع) تشییع و پس از طواف ضریح مطهر، طی مراسمی به خاك سپرده شد.» راوی قرارگاه حمزه ـع_ (اسدالله احمدی) به نقل از فرمانده لشكر 5 نصر (باقر قالیباف) نوشتهاست: «در مراسم تشییع جنازه شهید محمود كاوه، پدر وی درخواست حجتالاسلام طبسی تولیت آستان قدسرضوی را مبنیبر این كه پیكر شهید محمود كاوه در حرم مطهر حضرت رضا(ع) و یا در یكی از حجرههای مخصوص حرم دفن شود نپذیرفت و گفت: «پسرم از ابتدا با بسیجیها بوده و بهتر است در كنار آنها دفن شود.»
گوشه ای از وصیتنامه
دشمن باید بداند و این تجربه را كسب كرده باشد كه هر توطئهای را كه علیه انقلاب طرحریزی كند، امت بیدار و آگاه با پیروی از رهبر عزیز، آن را خنثی خواهد كرد. آینده جنگ هم كاملاً روشن است كه پیروزی نصیب رزمندگان اسلام خواهد شد و هیچگاه ما نخواهیم گذاشت كه خون شهیدانمان هدر رود.1
منابع:
1.سایت تبیان
خفتن سر پست اشتباهی است بزرگ
۱۱ شهریور، سالروز شهادت سردار شهید محمود کاوه فرمانده تیپ ویژه شهدا گرامی باد.
گذری کوتاه بر زندگی شهید:
به سال 1340 ه.ش در مشهد مقدس، در خانوادهای مذهبی و دوستدار اهل بیت عصمت و طهارت(ع) متولد شد. پدرش كه از كسبه متعهد به شمار میآمد، در دوران ستمشاهی و اختناق، با علماء و روحانیون مبارز، از جمله حضرت آیتالله خامنهای شهید هاشمینژاد و شهید كامیاب ارتباط داشت. وی كه برای تربیت فرزندش اهمیت زیادی قایل بود، محمود را همراه خود به مجالس و محافل مذهبی و نماز جماعت میبرد و از این راه فرزندش را با مكتب اهل بیت (ع) و تعالیم انسانساز اسلام آشنا میكرد.
ویژگی های اخلاقی
صفات ارزنده و ویژگیهای ایمانی كه این شهید داشت باعث شد كه خود را وقف انقلاب كند و با اهمیتی كه كردستان برای وی داشت خود را فرزند كردستان معرفی میكرد. روحیه والا و انساندوستی او به قدری در اطرافیان اثر میگذاشت كه با وجود تبلیغات سوء دشمنان و ایجاد جو مسموم علیه آن شهید و یگان تحت امرش، هنگامی كه به درجه رفیع شهادت نایل شد، مردم مهاباد با پای برهنه زیر پیكر پاك و مطهر سردار بزرگ خود بر سر و سینه میزدند و اشك میریختند و ضدانقلاب را نفرین میكردند. او با الهام از سخن خداوند كه در وصف مومنان بیان شده است: «اَشِدّاءُ عَلَی الكُفّار رُحَماء بَینَهم»، در قلب مردم و نیروها جای گرفته بود و هیچ انگیزهای جز خدمت به انقلاب و احیای ارزشهای الهی نداشت. شهید كاوه در عین حال كه تمام اوقاتش را برای مبارزه به كار میبست، از پرداختن به تكالیف دینی و انجام مستحبات نیز غافل نبود. او از مروجین قرآن كریم بود و با عشق خالصانه به اسلام و مكتب، آیات جهاد را تلاوت میكرد و در صحنه جنگ و مقاتله با دشمنان، آن را در عمل تفسیر مینمود. روحیه اطاعتپذیری و ولایتی، هوش سرشار و چابكی در عملیات، مسلح بودن به سلاح تقوا و اخلاق حسنه، شجاعت و بیباكی، ساده زیستی و صمیمیت با نیروها از جمله ویژگیهای شخصیتی آن شهید والامقام است.
با وجودی كه در مقابل ضدانقلاب سازشناپذیر، جسور و با شهامت بود، اما در داخل تیپ با نیروهای تحت امر خود برخوردی بسیار متواضعانه و باصفا و صمیمی داشت و همین تواضع او سبب شده بود كه محبوبیت خاصی در بین نیروها داشته باشد. شهید كاوه در قلب نیروهای بسیجی و سپاهی جای داشت. او مصداق بارز تلفیق محبت و قاطعیت در امر فرماندهی نظامی بود.
شهادت
دهم شهریور ماه 1365، روزی كه روح این سردار شجاع اسلام و سرباز وارسته حضرت بقیهالله الاعظم(عج) در عملیات كربلای 2 بر بلندای قله 2519 حاج عمران به پرواز درآمد، دل صخره و كوه، یاد و خاطره شجاعت او را در خود ثبت كرد. آن روز، كاوه مزد جهاد را كه شهات بود، دریافت كرد و به بارگاه عزالهی فراخوانده شد. خصال و ویژگیهای درخشنده او در تمام مدت خدمتش و در تصدی مسئولیتهای مختلف درسی است بس بزرگ برای همه سربازان اسلام و پاسداران انقلاب اسلامی، تا با به كارگیری آنها و آراسته شدن به آن سجایای اخلاقی، نمونه هایی از لشكریان مخلص حضرت بقیةالله العظم(عج) باشند و خود را برای دفاع از حریم اسلام و ارزشهای متعالی آن، همواره مهیا و آماده سازند.1
منابع:
1.سایت تبیان
تحویل پیکر شهید حججی را نمیتوان تایید کرد!
یک منبع مطلع در سفارت ایران در لبنان:
در حال حاضر نمیتوان اخبار منتشرشده مبنی بر تحویلِ پیکر شهید محسن حججی به حزب الله لبنان را تأیید کرد.
منبع خبر منتشر شده در فضای مجازی مشخص نیست.
هنوز نمیتوان تأیید کرد که پیکر شهید حججی تحویل داده شده است یا نه.
باید برای شناسایی شهدا روی پیکر آنها آزمایشDNA صورت گیرد و در همین چارچوب تعیین وضعیت شهدایی که تحویل گرفته میشوند، از جمله شهید حججی، زمانبر است.1
لازم بذکر است قبلا در یک مبادله، جیش حر یک جنازه ی ناشناس را به جای شهید عبداللهی به ما قالب کرده بودند!!2
منابع:
1.خبرگزاری تسنیم.
2.مصاف
یادواره شهدای دولت
در هفته دولت، یادواره شهدای دولت شهر شاهرود در گلزار شهدای این شهر برگزار شد
در حاشیه مراسم
گزارش تصویری یادواره بانوان شهید شهر شاهرود
یادواره بانوان شهیده شهر شاهرود
بسم رب الشهداء والصدیقین
شهدا شمع محفل بشریتند
سوختند و محفل بشریت را روشن ساختند (شهیدمحلاتی)
قابل توجه عموم ارادتمندان به شهدا
دومین یادواره 17 شهیده زن استان سمنان در شهر شاهرود برگزار می گردد
زمان : دوشنبه ۹۶/۶/۶
برابر با ششم ذالحجة الحرام
ساعت : ۱۷ الی ۱۹.۳۰
مکان : گلزار شهدای شهرک امام
سین برنامه های مراسم یادواره متعاقبا اعلام می گردد
بسیج جامعه زنان سپاه ناحیه شاهرود
راز کانال کمیل
تنها خون می تواند سال 61 هجری شمسی را به سال 61 هجری قمری پیوند دهد و چه افتخاری از این بالاتر که خون گردان دلاور کمیل، پیوند دهنده ی این ارتباط آسمانی باشد…1
روایت پنج روز مقاومت رزمندگان گردان کمیل در کانال دوم فکه 2
این جنگ آن قدر حرف گفتنی دارد که اگر ده ها سال هنرمندان ما و افراد خوش ذوق و با ابتکار بنشینند و در جزء جزء آن کار کنند، باز هم حرف های گفتنی خواهند داشت.3
برای پی بردن به مقاومت ها، ایثار و فداکاری ها و اینه چگونه نهال انقلاب به درخت تنومند جمهروی اسلامی ایران تبدیل شد، مطالعه این کتاب را از دست ندهید.
این کتاب را به دوستان و آشنایانتان هدیه دهید، با آگاهی از رشادت ها و ایستادگی تا پای جان رزمندگان اسلام بیشتر و بهتر از آنچه به دستمان سپرده شده حفاظت خواهیم کرد.
منابع:
1. راز کانال کمیل، ص 104.
2. راز کانال کمیل، نوشته روی جلد.
3. مقام معظم رهبری.
دلنوشته به محضر شهید محسن حججی
استاد پناهیان:
نگران هر چیزی باشی، خودت را فدای آن کردهای. برای چیزی خودت را قربانی کن که بیارزد. تنها چیزی که ارزش نگران شدن دارد، عدم رضایت خدا و ولیّ خداست.
شهید حججی، شهادتت مبارک، خوشا به سعادت شما که در برابر امام زمان عج روسفید گشتید. برای ما هم دعا بفرمایید، مرز بین عاقبت بخیری و شر از تار مو هم باریکتر است! دعا بفرمایید یادمان نرود تا ظهور مولایمان به شما مدیونیم، یادمان نرود دشمن ما تا ابد دشمن ما خواهد بود و اشدا علی الکفار بودن را!
آیا کسی هست با من هم ناله شود؟
بعد از اینکه خبر را خواندم و پیگیر ماجرا شدم، به نگاه تو رسیدم و امان از آن نگاه!
تمام روضه عاشورا با نگاهت روایت می شد. همه روضه ها که شنیدنی نیستند. آن دود و چادر سفید پشت سرت، آن حرامزاده کریه المنظر با آن دشنه کشیده و اقتدار و شجاعت مشهود در چهره ات، تمام روضه های چندین سال روز عاشورا برایم متصور شد. تازه فهمیدم معنای تل زینبیه را. این ابیات مدام در سرم رژه می روند:
او می برید و من می بریدم
او از حسین ع سر
من از حسین دل
وقتی به بند “اللهم العن اول ظالم ظلم…” زیارت عاشورا می رسیدم، اولین ظالم لعن شده شمر بود و بترتیب حرمله و …
و اکنون نمی دانم چگونه و با چه شدتی لعن کنم شمریان زمانه را. دلم راهپیمایی ای چون روز قدس می خواهد تا همه نفرت و انزجارم را در مشت گره کرده و طنین صدایم بر سر شمریان فرود آورم. آنقدر پایه گذاران این شجره ملعونه را نفرین می نمایم تا اثری از وجود نحسشان باقی نماند.
سردار جان بعد الطاف خداوند مهربان و عنایات امام زمان عج همه چشم امیدمان به وعده انتقامی ست که شما قول آن را داده اید.
لعنت به آنکه پایه گذار سقیفه شد
لعنت به آنکه به نا حق خلیفه شد
از ما بترس طایفه ای پر اراده ایم
ما مثل کوه پشت علی (ع) ایستاده ایم
شمشیر خشم شیعه پدیدار می شود
وقتی که صحبت کوچه و دیوار می شود
مرگ بر صهیونیست
مرگ بر اسرائیل
مرگ بر آمریکا
مرگ بر منافق
مرگ بر داعش
مرگ بر آل سعود خائنِ جنایتکار
در نگاهت خواندم این حرف را؛
مبادا عهدی که بین ماست فراموش کنید!
هل من معین فاطیل معه العویل و البکاء
پ.ن: آسمان، فرصت پرواز بلندی ست ولی!
قصه اینست چه اندازه کبوتر باشی! (فرمایش شهید محسن حججی)
تالیفی ب.ا بجز پی نوشت.