می دمد صبح و کله بسته سحاب
18 آذر 1395
بارالها
با اولین قدمهایم برجاده های صبح
نامت را خالصانه زمزمه می کنم
کوله بار تمنایم خالی
و موج سخاوت تو جاری
“بسم الله الرحمن الرحیم”
تمام پنجره ها رو به آسمان باز است
ببار حضرت باران که فصل اعجاز است
کجا قدم زده ای تا ببوسم آنجا را
که بوسه بر اثر پایت عین پرواز است
اللهم عجل لولیک الفرج
صبح ها لبخندی بچسبانید گوشه لبتان
دلیلش مهم نیست ؛ اصلا نیازی به دلیل ندارد !
لبخند است دیگر ، هفت خان رستم که نیست !