بزرگ مردی که دشمنان بهتر از ما شناختندش
دکتر مجید شهریاری در سال ۱۳۴۵ و در زنجان متولد گردید. ایشان متاهل و دارای دو فرزند به نامهای محسن و زهرا بودند. خانم بهجت قاسمی عضو هیات علمی دانشگاه شهید بهشتی میباشد.
شهید مجید شهریاری تحصیلات ابتدایی و دبیرستان را در زنجان، دوره کارشناسی را در رشته مهندسی الکترونیک در دانشگاه صنعتی امیر کبیر (از سال ۱۳۶۳ تا سال ۱۳۶۸)، دوره کارشناسی ارشد را در رشته مهندسی هستهای در دانشگاه صنعتی شریف (از سال ۱۳۶۹ تا سال ۱۳۷۱) و دوره دکتری در رشته مهندسی هستهای را در دانشگاه امیر کبیر از سال ۱۳۷۲ تا ۱۳۷۷) گذارندهاند. بدین تربیت، ایشان تمام تحصیلات خود را در کشور جمهوری اسلامی ایران گذراندهاند.
سرانجام این دانشمند فرزانه واستاد فیزیک هستهای دانشگاه شهید بهشتی ایران در تهران درتاریخ ۸ آذر ۱۳۸۹ توسط رژیم صهیونیستی و باهمکاری اطلاعاتی منافقین دریک عملیات تروریستی به درجه رفیع شهادت نائل گردید.
کتاب «گزارش یک راز» توسط سازمان بسیج اساتید دانشگاهها و مراکز آموزش عالی و پژوهشی تهیه و گردآوری شده است.
بخشی از کتاب گزارش یک راز….
ایشان آدم غیر عادی نبود. انسان معمولی بود که تلاش می کرد علم کسب کند و متقی باشد. دعا می خواند، نماز شب می خواند تظاهر هم نمی کرد.
فرار از گناه - قسمت پنجم
عصمت از گناه
لازم است برای رسیدن به مقام عصمت در برابر هر گناهی شرایطی متناسب با آن را فراهم آورد که امکان گناه به صفر یا به حداقل امکان برسد. برای رسیدن به مقام عصمت باید به دستورات اسلام جامعه عمل بپوشانیم که بخشی مربوط به مومنین و بخشی دیگر مربوط به علماء و نخبگان است.
مثلا برای از بین بردن شراب خواری لازم است علماء به عنوان طبیبان خلق و نخبگان پزشکی به عنوان طبیبان جسم و مسئولین حکومتی به عنوان قانون گذار با این گناه کبیره قاطعانه مبارزه نمایند تا ریشه های آن در حدّ امکان خشکانده شود.
امیر مومنان علی علیه السلام فرموده:
“ألا اُخبِرُ کُم بالفیهِ حقِّ الفقیه: مَن لَم یُقَنِّط النّاسَ مِن رَحمةِ الله و لم یُؤَمِّنهُم مِن عَذابِ اللهِ و لم یُرَخِّص لهم فی مَعاصی اللهِ”
آیا از آنکه به حقیقت فقیه است به شما خبر ندهم؟ او کسی است که مردم را از رحمت خدا نا امید نکند و از عذاب خدا ایمن نسازد و به آنها رخصت گناه ندهد. (۱)
عصمت از گناه امری دشوار است و می طلبد انسان خود و جامعه را با انواع سنگرها و دژهای مستحکم و سلاح های کارآمد در برابر انواع هجوم بی وقفه شیاطین و هواهای نفسانی مجهز نماید و از بهترین روش ها برای فراز از گناهان بهره مند گردد.
امام علی علیه السلام در این باره فرموده:
“أحسَنُ الآدابِ ما کفَّکَ عنِ المحارم”
بهترین روش ها آن است که تو را از ارتکاب گناه باز دارد و حفظ نماید. (۲)
“مِن العِصمةِ تَعَذُّرُ المعاصی”
ناتوانی بر گناه خود نوعی عصمت است. (۳)
“مَن اُلهِمَ العصمةَ أمِنَ الزَّلَلَ”
به هرکس روح عصمت و پاکدامنی الهام شود، از لغزش و اشتباه محفوظ خواهد ماند. (۴)
از امام صادق علیه السلام نقل شده است :
“لمّا سألَهُ هشامُ عَن مَعنَی المَعصومِ: المعصومُ هوَ المُمتَنِعُ باللهِ مِن جمیعِ محارِمِ اللهِ وقالَ اللهُ تبارَکَ و تعالی: ( و مَن یَعتَصِم بِاللهِ فقَد هُدِیَ إلی صراطِِ مُستقیمِِ)”
در پاسخ به سوال هشام از معنای معصوم، فرمود: معصوم کسی است که به کمک خدا از همه محرومات الهی خود را نگه دارد. خدای تبارک و تعالی فرموده است : ( و هرکه به خدا عصمت و پناه جوید، هر آینه به راه راست هدایت شده است. ) (۵)
۱. اصول کافی ج ۱ ص ۴۴
۲. غررالحکم ج ۲ ص ۴۹۲
۳. نهج البلاغه حکمت ۳۴۵
۴. غرر الحکم ج ۵ ص ۳۰۰
۵. معانی الاخبار ص ۱۳۲
کمال گرایی خوب یا بد ؟!
اگر همیشه به دنبال کمال و بی عیب بودن
بگردی، دچار ترس می شوی!
ترس همیشه خودش را پشت کمال گرایی پنهان می کنه.
با ترس هایت روبرو شو،
اینطوری هم شادتر زندگی می کنی،
و هم مفیدتر هم با احساس تر …
علت گریه پیامبر (ص) در آخرین روزهای حیاتشان چه بود؟
امام حسن(ع) در ضمن مناظره با معاویه و یارانش گفت: شما را به خدا قسم میدهم آیا نمیدانید که علی(ع) در همان مریضی که رسول خدا(ص) در آن وفات فرمود، بر رسول خدا(ص) وارد شد، پس رسول خدا(ص) گریه کردند. علی(ع) پرسید: یا رسول الله چرا گریه میکنید؟ رسول خدا(ص) فرمودند: به خاطر اینکه میدانم که در قلبهای برخی از مردان امت من نسبت به تو کینههایی هست که تا وقتی از تو جدا نشوم، آنها را آشکار نمیکنند.
… أَنْشُدُكُمْ بِاللَّهِ أَ تَعْلَمُونَ أَنَّهُ دَخَلَ عَلَى رَسُولِ اللَّهِ ص فِي مَرَضِهِ الَّذِي تُوُفِّيَ فِيهِ فَبَكَى رَسُولُ اللَّهِ ص فَقَالَ عَلِيٌّ مَا يُبْكِيكَ يَا رَسُولَ اللَّهِ؟ فَقَالَ يُبْكِينِي أَنِّي أَعْلَمُ أَنَّ لَكَ فِي قُلُوبِ رِجَالٍ مِنْ أُمَّتِي ضَغَائِنَ لَا يُبْدُونَهَا لَكَ حَتَّى أَتَوَلَّى عَنْكَ.۱
۱. احتجاج طبرسی، ج۱، ص۲۷۳
بیست و هشتم صفر
سلام بر خاتم مهربانى و عشق! سلام بر او که گامهای مهتابیاش شبهای جهل بشر را به جادههای راستى کشاند!
در شب رحلت خاتم انبیا، محمد مصطفی (ص) فرشتگان عرش می گریند. عاشقانش با چشمانی اشک آلود، مرثیه غم می سرایند. ما نیز در شب رحلت آسمانی اش در سوگ می نشینیم.
هماکنون سال ۱۱هجري است، سكوت مرگباري مدينة النَّبی رافراگرفته و وجود ملكوتی پيامبر اكرم(صلیالله عليه واله) در بستر بيماري آرميده است. لحظات آخرين به سرعت سپری میشد، پیامبر،چشمان مبارك راگاهی میبست وگاهی بهسختی بازمیکرد و بعد از مدت كوتاهي دوباره پلكهاي مبارك را برروي چشمان خود مي كشيد. عرق سردي برجبين مبارك پيامبرنشسته است، دراین هنگام حالت احتضار در وجود مقدس پيامبر نمايان گشت و درحالی که سرمبارکشان درآغوش حضرت علي(علیهالسلام) بود.
تاریخنگاران و سيره نويسان شيعه به پيروى از اهل بيت علیهمالسلام، تاريخ رحلت پيامبر صلیالله علیه و آله را روز دوشنبه 28 صفر سال يازدهم هجرى قمرى دانستهاند.
نقل کردهاند وقتی علی(ع) بر طبق وصیت پیامبر (ص) پس از رحلت آن حضرت مشغول غسل و کفن رسول خدا(ص) شدند، درحالیکه اشک از دیدگانشان جاری بود با این جملهها درد فراق پیامبر را تسکین میبخشید:
پدر و مادرم فدای تو ای رسول خدا! با مرگ تو رشتهای بریده شد که جز در مرگ تو چنان گسستنی دیده نشده است. با مرگ تو رشته پیامبری و فرود آمدن پیامهای آسمانی از هم گسست.
عمر آن حضرت شصتوسه سال بود. در چهلسالگی به پیغمبری مبعوث شد و پس از بعثت، سیزده سال در مکه زیست و بعد از هجرت ده سال در مدینه زندگی کرد.
اي اهل مدينه، فتنه بنيان مکنيد
بر آل علي، اینهمه عصيان مکنيد
گر لاله نريزيد به تابوت حسن
شرمي ز رسول، تیرباران نکنيد!!!
در نیمه ماه رمضان سوم هجری، اولین فرزند علی علیهالسلام و فاطمه سلامالله علیها به دنیا آمد. پس از ولادت، نامگذاری از جانب مادر به پدر، و از او به رسول خدا محوّل شد و آن حضرت هم منتظر نامگذاری پروردگار ماند.تا اینکه جبرئیل ،امین وحی، فرود آمد و گفت: “خدایت سلام میرساند و میگوید نام فرزند خود را حسن بگذار.”
امام حسن مجتبی علیهالسلام از مظلومترین امامان معصوم هستند هنوز هفت سال از عمر شریف ایشان نگذشته بود که جد بزرگوارش پیامبر صلیالله علیه و آله از دنیا رحلت کردند. با وفات پیامبر(ص) مظلومیت و غربت او و خاندانش نیز آغاز شد. دوران کودکی را با غم از دست دادن مادر به سر رساند و دوران جوانی را با غم خانهنشینی پدر و مشاهده مظلومیتهای آن امام خار در چشم و استخوان در گلو و شهادت مظلومانهاش به پایان رساند. امام حسن مجتبی علیهالسلام دوران امامت خود را با از دست دادن حکومتی که حق مسلم او بود تحمل کرد.
تلاش موفق امام حسن برای به کرسی نشاندن اهداف صلح باعث شد که معاویه طرح قتل حضرت را پیگیری نماید تا بتواند به خواسته دیرین خود یعنی تبدیل خلافت اسلامی به سلطنت موروثی، جامهی عمل بپوشاند. بهاینترتیب سمی مهلک تهیه کرد و آن را توسط همسر آن حضرت به او خوراند.
مظلومیت آن بزرگوار بهاندازهای بود که در هنگام دفن بدن مطهرش نیز جنازه مبارکش را تیرباران کردند.
مهدی کرمی
خورشید عشق را زوال نیست
کربلا بهشت است جای سخن ندارد
اما چه حیف آنجا باب الحسن ندارد
هرسال میشود پرصحن وسرای ارباب
اماحسن هنوزم یک سینه زن ندارد
امام حسن مجتبی علیه السلام:
إِنَّ أَبْصَرَ الأَبصارِ ما نَفَذَ فِى الخَیرِ مَذْهَبُهُ، وَ أَسْمَعُ الاْسماعِ ما وَعَى التَّذْكیرَ وَ انْتَفَعَ بِهِ، أَسْلَمُ الْقُلُوبِ ما طَهُرَ مِنَ الشُّبُهاتِ.
همانا بیناترین دیده ها آن است كه در طریق خیر نفوذ كند، و شنواترین گوشها آن است كه پند و اندرز را در خود فرا گیرد و از آن سود برد، سالمترین دلها آن است كه از شبهه ها پاك باشد.
تحف العقول ص 235
رفته بودی که بیایی ، چقدر طول کشید !
استاد دفتر را روی میز گذاشت…
سعیدی…. حاضر
محمدی…حاضر
فرامرزی…حاضر
مجاهد…حاضر
حسینی…!!!
حسینی…!!!
استاد امروز هم غایبه…
استاد نگاهی کرد…
_چهار روز هستش که حسینی نیومده…
ازش خبر ندارین!؟
بچه ها همگی سکوت کردند…
استاد ناراحت شد…
سرخی گونه اش تا پیشانیش کشیده شد…
ناگهان فریاد زد…
خجالت نمیکشید که چهار روز…
چهار روز…
از رفیقتون بی خبرین!؟
نگرانش نشدین!؟
چهار روز بی خبر!!!
به شما هم میگن دوست!!!؟
رفیق…!؟
صد رحمت به دشمن…چشمهایمان…
به زمین دوخته…
توان بالا آمدن نداشت…
شرم و خجالت میسوزاندمان…
اما واقعا… از حسینی چه خبر!؟
محمد چهار روز نیامده!!!
نگران شدیم… واقعا نگران…استاد سکوت کرده بود…
کتاب را ورق میزد…
زیر لب چه میگفت…خدا میداند!کار او به من هم سرایت کرد…
الکی کتاب را ورق میزدم…
آشوبی در دل…
نگرانی موج میزد…
واقعا محمد کجاست!؟
چه شده!؟
چهار روز…!!!
چقدر بی فکرم…لحظه ها به سکوت گذشت…
شکست… با صدای استاد…
حسین … امروز نوبت کنفرانس تو هست!
منتظریم…
فیشهای خلاصه کنفرانسم را برداشتم…
بلند شدم…
پای تخته رفتم…
بااجازه استاد…
با علامت سر ، اجازه داد…
ذهنم …
قلبم…
فکرم…
روحم…
روانم…
پیش محمد هست…
چهار روز غیبت کرده!
کجاست!؟
چرا بی خبرم!؟
وای بر من…
چطوری کنفرانس بدم!؟
چی بگم!!!
با کدام زبان!؟
سرم را بالا آوردم…
نگاهم به انتهای کلاس افتاد…
به آن تابلوی خوشنویسی …
دلم دوباره لرزید…
مثل همان لحظه ای که استاد فریاد زد…
فیش های خلاصه را در دستم مچاله کردم…
شروع کردم…
بسم الله الرحمن الرحیم…
بنده حقیر …
حسین …
دوست محمد هستم…
کسی که چهار روز غایب است
و از او بی خبریم…استاد با تعجب به من نگاه کرد…
دقیقا عین نگاه همکلاسیها…آری … من حسینم…
دوست رفیق غایبمان…
کسی که چهار روز غیبت کرده…
و بخاطر بی خبری از او…
….موأخذه شدیم…
شرمسارم…
خجالت زده ام…
حرفی ندارم…
که انقدر بی تفاوت…اشکهایم جاری شد…
بغض تارهای گلویم را…
زیر و بم میکرد…
حرف زدن برایم…
سختتر از نفس کشیدن در آب بود!!!به هر زحمتی بغض و اشکم را خوردم…
ادامه دادم…
فرار از گناه - قسمت سوم
اهمیت ترک گناه
۲.کنترل نفس
منشاء تمام اعمال انسان نفس است. اگر نفس به حال خود رها نشود دنیا و آخرت انسان را زیبا و آباد می گرداند وگرنه منشاء بسیاری از مفاسد و گناهان خواهد شد و انسان را در پرتگاه سقوط معنوی قرار می دهد. لذا ترک گناه از این جهت دارای اهمیت است که عامل بسیار موثری در کنترل نفس است.
امیر مومنان علی علیه السلام در این رابطه می فرمایند:
” توقَّوَ المعاصی و احبِسوا أنفُسَکم عنها، فَاِنَّ الشَّقیِّ مَن أطلَقَ فیها عِنانَهُ “
از گناهان باز ایستید و نفس های خود را از آن ها باز دارید، زیرا بدبخت کسی است که عنان خود را در عرصه گناهان رها سازد. (۱)
و در حدیث دیگری آن حضرت فرموده:
” غالِبوا أنفُسَکم علی ترکِ المَعاصی تَسهُل علیکم مَقادَتُها الیَ الطّاعاتِ “
بر نفس خودتان مسلط شوید و او را از معاصی باز دارید تا کشیدن او به سوی طاعات سهل و آسان گردد. (۲)
بنابراین تهذیب و کنترل نفس باید در دو مرحله انجام گردد.
۱. تحصیل علوم و معارف حقه و فضائل و مکارم اخلاق و عمل صالح
۲. دوری و اجتناب از گناه
۱. غرر الحکم ج ۳ ص ۲۸۶
۲. غرر الحکم ج ۴ ص ۳۸۲
سالروز تشکیل بسیج مستضعفین
5 اذر سالروز فرمان امام رحمه الله در خصوص تشکیل بسیج مستضعفین
حرکت بسیجی قطعا پیروز است ؛
تقوا و حسن عمل دو شرط تحقق این پیروزی است.
رهبر انقلاب ۹۵/۰۹/۰۳
پیام تسلیت ویژه
سانحه برخورد دو قطار و جان باختن هموطنانمان در ایران و شهادت تعدادی دیگر از عزیزانمان در عراق را تسلیت عرض می نماییم .
برای خانواده های داغدار از خداوند متعال صبر جمیل و اجر جزیل خواستاریم .