امام صادق(ع) خیلی مهربون بودن
برید از امام صادق(ع) امروز تقاضا کنید آقا کمکمون کنن
یک نفر سر راه امام صادق(ع) گریه میکرد
حالا من دل رحمی امام صادق(ع) رو بگم :
یک خانمی بود نشسته بود بالا سر گاو مردش گریه می کرد
گاوش در راه تلف شده بود .
آقا امام صادق(ع) مثل یک رهگذر ناشناس داشتن عبور می کردن
برگشتن فرمودن: خانم چرا گریه می کنی؟
خدا نکنه کسی متأثر و دلشکسته سر راه امام صادق(ع) بشینه
مگه همینجوری امام صادق از کنارش رد می شه
گفت: همه هستی من این گاو بود که از دنیا رفته
راوی می گه من داشتم ایشون رو نگاه می کردم
آقا برگشتن فرمودن: خب یعنی مشکلت همین یک گاوه
گفت: آره
فرمود: اگه این گاوت زنده بشه دیگه گریه نمی کنی؟
گفت: تو ما رو مسخره کردی؟ این که دیگه زنده نمی شه
آقا هی دنبال دل اونه که دلش شکسته
گفت: حالا اگه گاوت زنده بشه دیگه گریه نمی کنی؟
راوی میگه: من دیدم آقا یک پایی به اون گاو زدن و گاو به اذن خدا بلند شد
آقا فرمود: دیگه مشکلات حل شدن؟
گفت: آقا خیلی ممنون
راوی میگه آقا یک دفعه خودش رو در جمعیت گم کرد و رفت
دیگه طرف پیدا نکرد که از آقا بخواد زیاد تشکر کنه
اینجوریه امام صادق (ع) اگه کسی پیشش بیاد دلش شکسته باشه
آقا دلش رو شفا میده
آقا امام صادق (ع) یک اشاره ای هم به دل من بکن
مگه یک مال و دارایی چقدر ارزش داره؟
دل ما رو بیدار کن
از امروز ما آدم بشیم
ما هم دوست داریم بچه خوبی بشیم
بنده خوبی بشیم
در پرونده اعمال ما بنویسن از اون روز شهادت،دیگه این عوض شد
چی میشه ما هم آدم بشیم؟
ما هم دل داریم
حال من یک چیزی بگم که شستشو میده روح انسان رو !
امیدوارم استفاده کنید ؛
خیلی اثرش عجیبه خیلی :
یک کسی از دوستان امام صادق ( ع ) ازشون پرسید
آقا امام صادق (ع) اخلاقشون اینجوری بود
هر کسی رو می دید
من اینجوری برداشت کردم از بیش از هفتاد روایت
اصلا احساس می کنم امام صادق اینجوری بودن
برداشتم اینجوریه
هر کسی از دوستانشون رو می دیدن
می فرمودن: خب از کربلا چه خبر؟
یکی از دوستان امام صادق(ع) اهل بصره بود
آقا فرمودن خب نزدیکی شما، کربلا می ری؟
گفت:آره آقا گاهی می رم
آقا فرمود: چرا زیاد نمی ری؟
گفت: آقا نمیشه دشمنان مانع اند
فرمود: عیبی نداره
یادی از حسین (ع) ما می کنی یا نه؟
گفت: بله آقا
اصلا تربیت کننده شیعه ست
بعد فرمودن: جزئیات مصیبت عاشورا رو یادت میاری؟
گفت: آره آقا
آقا فرمود: گریه هم می کنی؟
گفت: آره آقا انقدر گریه می کنم خانوادم می فهمن دوباره یاد کربلا افتادم
بعد میگه امام صادق (ع) خودش افتاد به گریه
انقدر گریه کرد
بعد فرمودن خدا رحمت کنه اشک چشمت رو که برای امام حسین (ع) ریختی
اصلا امام صادق (ع) ما رو روضه ای بار آوردن !! 1
1 - حجت الاسلام پناهیان
شناخت بیشتر ابعاد شخصیتی امام جعفر صادق (علیه السلام)
امام صادق ( علیه السلام ) مرد مبارزه بود، مرد علم و دانش بود و مرد تشکیلات بود :
۱) مرد علم و دانش بودنش را همه بسیار شنیده اید؛ علم و دانش امام (ع ) : محفل درس امام صادق و میدان آموزشی که آن بزرگوار به وجود آورد هم قبل از او و هم بعد از او در تاریخ زندگی امامان شیعه بی نظیر بود، همه حرف های درست اسلام و مفاهیم اصیل قرآن که در طول یک قرن و اندی تحریف شده بود به وسیله مغرضان و مفسدان یا جاهلان،همه آن ها را امام صادق به شکل درست بیان کرد و همین موجب شد دشمن از او احساس خطر کند.
۲) مبارزه امام : اما مرد مبارزه بودنش را کمتر شنیده اید. امام صادق (ع) مشغول یک مبارزه دامنه دار و پیگیر بود؛ مبارزه برای قبضه کردن حکومت و قدرت و به وجود آوردن حکومت اسلامی و علوی.
۳) تشکیلات امام : اما بعد سوم را اصلا بسیاری نشنیده اند، مرد تشکیلات. امام صادق (ع) یک تشکیلات عظیمی از مومنان به خود و از طرفداران جریان حکومت علوی در سراسر عالم اسلام از اقصای خراسان و ماوراء النهر تا شمال آفریقا به وجود آورده بود.
یعنی اینکه وقتی امام صادق (ع) اراده می کند آنچه را که او می خواهد بدانند، نمایندگان او در سراسر آفاق به مردم می گویند تا بدانند. امام صادق (ع) یک چنین تشکیلات عظیمی را به وجود آورده بود و با این تشکیلات و با کمک مردمی که در این تشکیلات بودند با دستگاه بنی امیه مبارزه می کرد.1
1- انسان ۲۵۰ساله ، صفحه ۲۶۲
عامل بیشتر مرگ و میرها چیست ؟
امام صادق عليه السلام :
يَعيشُ النّاسُ بِاِحْسانِهِمْ اَكْثَرَ مِمّا يَعيشونَ بِاَعْمارِهِمْ وَ يَموتون بِذُنوبِهِمْ اَكْثَرَ مِمّا يَموتونَ بِآجالِهِمْ؛
مردم، بيشتر از آنكه با عمر خود زندگى كنند، با احسان و نيكوكارى خود زندگى مى كنند و بيشتر از آنكه با اجل خود بميرند، بر اثر گناهان خود مى ميرند .1
نکته: این حدیث اشاره دارد که گناه عمر را کوتاه می کند!
1- دعوات الراوندى ، ص 291 ، ح 33 .
اخلاق از منظر امام صادق علیه السلام
امام صادق عليه السلام :
اَلا اُحَدِّثُكَ بِمَكارِمِ الاَْخْلاقِ؟ الصَّفْحُ عَنِ النّاسِ وَ مُواساةُ الرَّجُلِاَخاهُ فى مالِهِ وَ ذِكْرُ اللّه ِ كَثيرا؛
آيا به شما بگويم كه مكارم اخلاق چيست؟
گذشت كردن از مردم، كمك مالى به برادر (دينى) خود و بسيار به ياد خدا بودن.1
این قد و قامت افتاده درخت طوبی است
این محاسن بخدا آبروی دین خداست
این حرم،خانه ی زهراست،نسوزانیدش
این حسینیه ی دنیاست،نسوزانیدش
شعله پشت حرم فاطمه زاده نبرید
پسر فاطمه را پای پیاده نبرید
آی مردم!بگذارید عبا بردارد
پیرمرد است،خمیده است،عصا بردارد
هم عصا نیست که او تکیه به جایی ببرد
هم عبا نیست که سر زیر عبایی ببرد
ببریدش،ببرید،از وسط مردم نه!
هر چه خواهید بیارید ولی هیزم نه!
بگذارید لبش یاد پیمبر بکند
وسط شعله کمی..مادر،مادر…بکند
از مسیری ببریدش که تماشا نشود
چشمی از این در و همسایه به او وا نشود
اصلا این مرد مگر پای دویدن دارد؟
پیرمردی که خمیده است کشیدن دارد؟
اگر آهسته نیارید تنش می افتد
بارها پشت سواره بدنش می افتد
شعله ی تازه به چشمان غمینش نزنید
آسمان است و در این کوچه زمینش نزنید
شاید این کوچه همان کوچه ی زهرا باشد
شاید آن کوچه ی باریک همین جا باشد
شاید این کوچه همان جاست که زهرا افتاد
گرچه هم دست به دیوار شد اما افتاد
این قبیله همگی بوی پیمبر دارند
در حسینیه ی خود روضه ی مادر دارند 2
1- معانى الأخبار، ص 191، ح 2
2- علی اکبر لطیفیان
خودت برای رضای خدا زمین خوردی
کشید بند طناب و شما زمین خوردی
شبیه مادرتان بی هوا زمین خوردی
تمام آینه ها ناگهان ترک خوردند
مگر چقدر شما با صدا زمین خوردی؟
چه عاشقانه سر کوچه بنی هاشم
به یاد حضرت خیرالنساء زمین خوردی
شتاب مرکب و زانوی خسته باعث شد
طی مسیر، شما بارها زمین خوردی
صدای ناله زهرا (س) مدینه را لرزاند
به دست بسته، غریبانه تا زمین خوردی
دلت شکست و به یاد رقیه افتادی
خودت برای رضای خدا زمین خوردی
وحید قاسمی
کبوترم هوایی شدم ، ببین عجب گدایی شدم ...
ای جَرَس این همه فریاد زِ دلتنگی چیست ؟!
شُکرها کن که دِلت جایِ تپیدن دارد
امام صادق ( علیه السلام ):
هیچ کس نیست در روز قیامت مگر اینکه آرزو می کند ای کاش امام حسین (علیه السلام) را زیارت کرده بود، آن هنگامی که می بیند که با زوار امام حسین ( علیه السلام ) چه می کنند . 1
سلام آقا
این جمعه که
در عزای جد غریبتان
کبوتر دل را
راهی قبرستان بقیع می کنیم
قطره های اشک ما را هم
ببر با خود بقیع
ای حجت و صاحب زمان
1- وسائل الشیعه، ج14، ص424
شرح روایتی از امام جعفر صادق(ع) از زبان آیت الله جوادی آملی
نه یک روز و دو روز و یک ماه و چند سال که اگر دوران او را درک می کردم همه زندگانی ام را به خدمتش می ایستادم .
و ما اکنون در زمان اوئیم …
چه کرده ایم برای او ؟!
به مناسبت سالروز ايام شهادت مؤسس مذهب جعفري :
امام صادق(ع) فرمودند: «علم يک بال است و دين بال ديگر و جامعه بايد با اين دو بال پرواز بکند چرا که يکي انديشه خوب و ديگري انگيزه خوب بهمراه مي آورد.» لذا انسان بايد با انديشه و انگيزه جمعاً حرکت کند تا نه راه کسي را ببندد و نه بيراهه برود.
عدهاي دين دار بي عقل و بي علم بودند که ديروز گاليله را تهديد به سوزاندن کردند و امروز قرآن کريم را در کليسا مي سوزانند اين نتيجه دينِ بي عقل است. براستي چه کسي گاليله را به جُرم اينکه گفت زمين حرکت مي کند تهديد به سوزاندن کرد؟ قرآن کريم که نور طيّب و طاهر است را چه کسي مي سوزاند؟ همين کليسا مي سوزاند. اگر دين باشد ولي خردمداري، عقل، درايت و هوش نباشد اين يا تفتيش عقايد تشکيل مي دهد يا قرآن را مي سوزاند يا آن دانشمند را تهديد به سوزاندن مي کند. بنابراين علمِ بيعقل و دين يا جنگ جهاني اول را راه اندازي مي کند يا جنگ جهاني دوم را. فاصله جنگ جهاني اول و دوم تقريباً سي، چهل سال بود که حدود هشتاد ميليون نفر را به قتل رساندند.
مرحوم کليني(رضوان الله عليه) در روایتی نقل می کند که در عصر امام صادق علیه السلام دو گروه با هم مشغول جنگ بودند و در زمان جنگ خريد و فروش اسلحه هم بازار سودآوري دارد و هر دو هم اهل باطل بودند؛ شيعه اي آمد حضور امام صادق(سلام الله عليه) و عرض کرد: يابن رسول الله! اينها هر دو اهل باطل اند و خريد و فروش سلاح هم الآن سودآور است ما به اينها اسلحه بفروشيم يا نفروشيم؟
حضرت با يک جمله کوتاه سه مطلب فرمودند: «بعهما ما يَکنُّهُما» بله بفروشيد (يک) به هر دو گروه بفروشيد (دو) اما فقط سلاح دفاعي بفروشيد (سه).
يعني شمشير، نيزه، دشنه و خنجر نفروشيد بلکه خُود و سپر و چکمه و اينها که سلاح دفاعي است بفروشيد. اين دين است که نمي گذارد کشتن و خونريزي رواج پيدا کند. مگر خونريزي فضيلت است؟
مگر آدم کشي به جايي مي رسد؟
اينکه حقد و کينه را بيشتر مي کند! لذا اين مي شود دين، اين مي شود رئيس مذهب، اين جلوي خونريزي را مي گيرد اين حرف جهاني است.
چگونه ایمانمان را محکم نگه داریم؟
تقویت ایمان به واسطه ترک محرمات و طمع
…قُلْتُ مَا اَلَّذِي يُثْبِتُ اَلْإِيمَانَ فِي اَلْعَبْدِ قَالَ اَلَّذِي يُثْبِتُهُ فِيهِ اَلْوَرَعُ وَ اَلَّذِي يُخْرِجُهُ مِنْهُ اَلطَّمَعُ .
ابان بن سويد گويد: از امام صادق(ع) سوال کردم: آنچه ايمان را در دل بنده استوار مي سازد چيست؟
امام علیه السلام فرمود: آنچه ايمان را در او پا برجا (محکم) مي كند
◀️پرهيز از گناه است .
و آنچه آن را از دل او بيرون مي كند:
◀️طمع است.
اصول کافی،(ط-الاسلامیه) ج2، ص320-خصال، ج 2، ص 9
سوگنامه_امام_ششم (١)
خبر نزدیک شدن شهادت حضرت
▪️امام به منصور دوانیقی فرمودند:
«با من مدارا كن، به خدا سوگند كه روزهای زيادی از مصاحبت من و تو باقی نمانده است»
سپس آن حضرت از نزد منصور بيرون رفت
▪️منصور به عيسي بن علي گفت: “برو از او بپرس آيا مرگ من نزديك شده است يا او؟”
▪️عيسی سخن منصور را برای ایشان بازگو كرد؛ امام عليه السلام به او فرمودند: «مرگ من نزديك شده است…
ناراحتی منصور از وجود حضرت
▪️محمّد بن عبدالله اسكندري گويد: “بر منصور وارد شدم و او را غمگين يافتم؛ به او گفتم: در چه فكري هستي ؟”
پاسخ داد: ای محمّد! از اولاد فاطمه صد و اندی كشته شده اند، امّا آقا و امامشان هنوز باقي مانده است.”
گفتم: “منظور تو چه كسي است؟”
منصور پاسخ داد: “جعفربن محمّد صادق”
▪️منصور دوانيقی دايرهی فشار را بر امام صادق عليه السلام تنگ تر كرد…
وصیت های امام ششم
▪️آن حضرت وصيّت كردند كه به حسن به علی معروف به افطس هفتاد دينار بپردازند؛
شخصي به آن حضرت گفت: “آيا بر مردي كه با شمشير به شما حمله كرده پول میبخشی؟"…
▪️ایشان در وصیت دیگری امر امامت مردم را به پنج نفر واگذار کردند که عبارتند از: منصور دوانیقی، محمد بن سلیمان، عبدالله، فرزند بزرگوارشان امام موسی بن جعفر علیه السلام و همسر گرامی آن حضرت بانو حمیده…
▪️امام وصایای اصلی خود را به فرزندشان امام کاظم علیه السلام نموده و ایشان را به عنوان امام بعد از خود منصوب کردند و به دنبال عده ای از خواص شیعه فرستادند و آن ها را به اطاعت و پیروی از آن حضرت دستور دادند…
شهادت و تشییع جنازه
▪️شهادت امام صادق علیه السلام از مهمترین حوادثی بود که عالم اسلام در آن زمان به آن امتحان شد؛ شهادت آن حضرت سرتاسر دیار اسلامی را به لرزه انداخت؛ از خانه ی هاشمیان صدای شیون و ناله برخاست و مردم با عجله به سمت خانه ی امام علیه السلام حرکت کردند …
▪️امام موسی کاظم علیه السلام با قلبی مجروح شروع به تجهیز جسد مطهّر پدر نمود؛ ایشان جنازهی پدر را غسل داده و او را با دو پارچه ی شَطَوی و پیراهن و عمّامهای که از امام زین العابدین علیه السلام بود کفن نمودند…
برای مطالعه مطلب روی لینک کلیک کنید:
yon.ir/Sadeghie01
ویژه شهادت پیشوای مکتب شیعه علیه السلام - بخش اول
مَن قالَ فِينا بَيتَ شِعرٍ بَنَى اللّه ُ تعاليى لَهُ بَيتا فِي الجَنَّةِ؛
امام صادق علیه السلام فرمودند :
هر کس درباره ما یک بیت شعر بگوید ، خداوند در بهشت برای او خانه ای می سازد .1
خلاصه ای از مشخصات صادق آل محمد
اسم : جعفر
لقبها : صادق- مصدق - محقق - کاشف الحقایق - فاضل - طاهر - قائم - منجی - صابر
كنیه : ابوعبدالله - ابواسماعیل - ابوموسی
نام پدر : حضرت امام محمد باقر ( علیه السلام )
نام مادر : فاطمه ( ام فروه ) دختر قاسم بن محمد بن ابی بكر
زمان تولد : هفدهم ربیع الاول سال 83 هجری
در روز جمعه یا دوشنبه ( بنا بر اختلاف ) در هنگام طلوع فجر مصادف با میلاد حضرت رسول . بعضی ولادت ایشان را روز سه شنبه هفتم رمضان و سال ولادت ایشان را نیز برخی سال 80 هجری ذكر كرده اند .
محل تولد : مدینه منوره
عمر شریفش : 65 سال
مدت امامت : 34 سال
زمان رحلت ( شهادت ) : 25 شوال سال 148 هجری درباره زمان شهادت نیز گروهی ماه شوال و دسته ای دیگر 25 رجب را بیان كردند .
قاتل : منصور دوانیقی بوسیله زهر
محل دفن : قبرستان بقیع
زنان معروف حضرت : حمیده دختر صاعد مغربی ، فاطمه دختر حسین بن علی بن الحسین بن علی بن أبی طالب( علیهم السلام )
فرزندان پسر : موسی ( علیه السلام ) - اسماعیل - عبدالله - افطح - اسحاق - محمد - عباس - علی
فرزندان دختر : ام فروه - فاطمه - اسما كه اسماعیل ، عبدالله وام فروه مادرشان فاطمه دختر حسین بن علی بن حسین ( علیهما السلام )( نوه امام سجاد ) است . وامام موسی كاظم (علیه السلام) ، اسحاق و محمد كه مادرشان حمیده خاتون می باشد . وعباس ، علی ، اسماء و فاطمه كه هر یك از مادری به دنیا آمده اند .
نقش روی انگشتر حضرت : ما شاء الله لا قوة إلا بالله ، أستغفرالله .
اصحاب معروف امام صادق (علیه السلام) : ابان بن تغلب - اسحاق بن عمار- برید - صفوان بن مهران - ابوحمزه ثمالی – حریر بن عبدالله سجستانی زراره بن اعین شیبانی - عبدالله بن ابی یعفور-عمران بن عبدالله اشعری قمی .
روز زیارت ایشان : روزهای سه شنبه می باشد .
رخسار حضرت : بیشتر شمایل آن حضرت مثل پدرشان امام باقر (علیه السلام) بود . جز آنكه كمی لاغرتر و بلند تر بودند .
مردی میانه بالا ، سفید روی ، پیچیده موی و پیوسته صورتشان چون آفتاب می درخشید . در جوانی موهای سرشان سیاه و در پیری سفیدی موی سرشان بر وقار و هیبتشان افزوده بود . بینی اش كشیده و وسط آن اندكی برآمده بود وبر گونه راستش خال سیاه رنگی داشت .
ریش مبارك آن جناب نه زیاد پرپشت و نه زیاد كم پشت بود . دندانهایش درشت و سفید بود ومیان دو دندان پیشین آن گرامی فاصله وجود داشت . بسیار لبخند می زد و چون نام پیامبر برده می شد رنگ از رخسارش تغییر می كرد .2
عيون أخبار الرضا عليه السلام ، ج 2 ، ص 15.