پیام ۱۲ گانه علامه حسن زاده آملی به حاضرین در فضای مجازی
پیام ۱۲ گانه حضرت علامه حسن زاده آملی به تمام حاضرین در دنیای مجازی را مطالعه بفرمایید :
1 - حق را با یاد کردن و تکرار کردنش زنده کنید.
2 - باطل را با ترک کردنش نابود کنید.
3 - از تصاویر حرام و غیرشرعی پرهیز کنید.
4 - از بحثهای بیهوده بپرهیزید.
5 - از جوکهایی که دین و عبادات و مقدسات و اشخاص و ملتها و قومیتها را مسخره میکند، بپرهیزید.
6- مصدر نقل شایعات نباشید و قبل از نقل و انتشار هر حدیث یا روایت یا داستان و خبری از صحت آن مطمئن شوید.
7- بگذارید آن کلامی که میفرستید بهنفع شما گواهی دهد نه علیهتان.
8- خودتان را کلید خیر و قفل شر قرار دهید.
9- هر متنی و پیامی که میفرستید بهمنزله تأیید و با امضای شماست. نگو که به من رسیده و کپی کردهام.
10- تمام سعی خودتان را برای استفاده بهینه از این تکنولوژی به کار بگیرید و از آن برای دعوت الی اللّه و امر به معروف و نهی از منکر و آموزش مسائل دینی و فرهنگی و علمی و آموزشی استفاده کنید یعنی بهعنوان یک اصلاحگر بهتمام معنا، و نیت خودتان را درست و خالصانه کنید.
11- برای بیان حق مجاملات و رودربایستی را کنار بگذارید٬ دین و حق بر هر چیز مقدم و شایستهتر هستند.
12- تصویر پروفایل شما و پیامهایتان معرف شخصیت شماست.
استفاده از شبکههای پیامرسان موبایلی و اجتماعی بهاندازهای رواج پیدا کرده که در واقع میتوان گفت به امر بیبدیل ارتباطات در جهان حاضر تبدیل شده است.
شاید دیری نباشد که هویت افراد با حضور در این شبکهها و براساس شناسه مجازی آنها ، شناخته شود ؛ لذا در چنین شرایطی باید به اصول و نحوه برقراری ارتباطات آگاه بود تا بتوان شرایط ارتباطات فیزیکی و چهره به چهره را به ارتباطات مجازی تعمیم داد.
قطعاً اصول تعامل و نحوه رفتار در این شبکهها، برای هرکس بهمقتضیات شخصیت وی تعریف میشود اما قطعاً پایدارترین نوع ارتباطات با تکیه بر پند و نصایح صاحبان علم و خرد حاصل میشود.1
1- خبرگزاری تسنیم
تلنگر
عجب !!!!
- تبریک کریسمس و ولنتاین و مناسبتهای غربی میشه با کلاسی! تبریک عید غدیر و مبعث و نیمه شعبان شد عرب پرستی!
- سفر مکه و کربلا و مشهد کسی بره، میگن چرا پولشو ندادی فقرا ! ولی از سفر تایلند و آنتالیای خودش که نمی گذره، بالاخره آدمیزاده تفریح هم لازم داره !
- شاهین نجفی و شارلی فحاشی می کنند شد آزادی بیان ! مسلمونا از چیزی انتقاد مودبانه کنن ، میشه دیکتاتوری دین !
- گلشیفته فراهانی برهنه شد خیلیا گفتن حجاب مسئله شخصیه! الهام چرخنده چادری شد؛ همون آدما گفتن ریا کار و متظاهر و نون خور حکومته !
- طرف علنا بر مقبره کورش کبیر سجده می کنه شد یکتا پرست! اما بوسه بر ضریح مبارک حضرت عباس(ع) میگن بت پرستی !
- دلسوزی برای هزاران کودک شهید فلسطین میشه بیگانه پرستی ؛ گل گذاشتن، پشت در سفارت فرانسه برای کشته شدن 12 نفر هتاک میشه انسانیت !
- دختره سرمای زمستون با یه ساپورت میاد خیابون سردش نمیشه ! اما گرمای تابستون اگه روسری سر داشته باشه از گرما هلاک میشه !
- خانمه با کفش پاشنه بلند داخل خیابون پیچ و تاب خورون، جولان میده! اما جمع کردن چادر یا مانتو بلند براش خیلی خیلی سخت شده !
- ته ریش گذاشتن برای مد و کلاس میشه خوشتیپی ! اما برای محرم و مسجد که باشه میگن اُمل و شلخته !
- چهارشنبه سوری نارنجک میزنه دیوار مردم ؛ نمی گه کسی مریض داره ! بعد در سال فقط سه روز هیئت بیرون بیاد میگن مریضا آسایش ندارن !
- برای برد باخت الکی فوتبال میاد آرژانتین و عراقو می بنده به بار فحش ناموسی ! بعد خودش رو از نژاد پاک آریایی و از نسل کوروش و باشخصیت پارسی میدونه !
- هر سال بدنش زیر سوزن و جوهر پر از تتو و خالکوبی میشه، هیچی نیست! اما یکی برای سید الشهدا سینه زنی می کنه ، میگن چرا به بدن ضرر می زنید !
- دسته ها و جشن های هالووین و شیطان پرستی شده افتخار و دسته های سینه زنی محرم شده خار رفته تو چشمش !
- برای نشر جملات جعلی و بی منبع کوروش سر و دست می شکنه و تازه خودشم میره مطالب نهج البلاغه رو به اسم کورش می زنه ! اما به نهج البلاغه پر از حکمت مولا علی علیه السلام که میرسه سکوت می کنه !
- امثال صادق هدایت و نیچه که به فجیح ترین شکل مُردند ، شده اند الگو!
بعد حضرت علی(ع) ، مولود کعبه و شهید محراب رو یه عرب می دونه !
استاد رائفی پور
مغرور نباش
با غرور وارﺩ ﺩﺍﺭﻭﺧﺎﻧﻪ ﺷﺪﻡ ﻭ ﻣﻨﺘﻈﺮ ﺑﻮﺩﻡ ﺗﺎ ﻧﺴﺨﻪ ﺍﻡ ﺭﺍﺗﺤﻮﯾﻞ ﺩﻫﻨﺪ .
ﻓﺮﺩﯼ ﻭﺍﺭﺩ ﺷﺪ ﻭ ﺑﺎ ﻟﻬﺠﻪ ﺍﯼ ﺳﺎﺩﻩ ﻭ ﺭﻭﺳﺘﺎﯾﯽ ﭘﺮﺳﯿﺪ :
ﮐﺮﻡ ﺿﺪ ﺳﯿﻤﺎﻥ ﺩﺍﺭﯾﻦ؟
ﻓﺮﻭﺷﻨﺪﻩ ﺑﺎ ﻟﺤﻨﯽ ﺗﻤﺴﺨﺮ ﺁﻣﯿﺰ ﭘﺮﺳﯿﺪ :
ﮐﺮﻡ ﺿﺪ ﺳﯿﻤﺎﻥ ؟ ﺑﻠﻪ ﮐﻪ ﺩﺍﺭﯾﻢ .
ﮐﺮﻡ ﺿﺪ ﺗﯿﺮ ﺁﻫﻦ ﻭ ﺁﺟﺮ ﻫﻢ ﺩﺍﺭﻡ ﺣﺎﻻ ﺍﯾﺮﺍﻧﯿﺸﻮ ﻣﯿ ﺨﻮﺍﯼ ﯾﺎ ﺧﺎﺭﺟﯽ؟ ﺍﻣﺎ ﮔﻔﺘﻪ ﺑﺎﺷﻢ ﺧﺎﺭﺟﯿﺶ ﮔﺮﻭﻧﻪ ﻫﺎ
ﻣﺮﺩ ﻧﮕﺎﻫﺶ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺩﺳﺘﺎﻧﺶ ﺩﻭﺧﺖ ﻭ ﺁﻧﻬﺎ ﺭﺍ ﺭﻭ ﺑﻪ ﺻﻮﺭﺕ ﻓﺮﻭﺷﻨﺪﻩ ﮔﺮﻓﺖ ﻭ ﮔﻔﺖ :
ﺍﺯ ﻭﻗﺘﯽ ﮐﺎﺭﮔﺮ ﺳﺎﺧﺘﻤﻮﻥ ﺷﺪﻡ ﺩﺳﺘﺎﻡ ﺯﺑﺮ ﺷﺪﻩ ، ﻧﻤﯽ ﺗﻮﻧﻢ ﺻﻮﺭﺕ ﺩﺧﺘﺮﻣﻮ ﻧﺎﺯ ﮐﻨﻢ !!!
ﺍﮔﻪ ﺧﺎﺭﺟﯿﺶ ﺑﻬﺘﺮﻩ، ﺧﺎﺭﺟﯽ ﺑﺪﻩ !!!
ﻣﺘﺼﺪﯼ ﺩﺍﺭﻭﺧﺎﻧﻪ ﻟﺒﺨﻨﺪ ﺭﻭﯼ ﻟﺒﺎﺵ ﯾﺦ ﺯﺩ …
خطاب به خودم :
ﭼــﻪ ﺣﻘﯿــﺮ ﻭ ﻛﻮﭼﮏ ﺍﺳــﺖ ﺁﻥ ﮐﺴــﯽ ﻛــﻪ ﺑــﻪ ﺧﻮﺩ ﻣﻐــﺮﻭﺭ ﺍﺳﺖ !
ﭼــﺮﺍ ﻛـــﻪ ﻧﻤﯽ ﺩﺍﻧــﺪ ﺑﻌــﺪ ﺍﺯ ﺑــﺎﺯﯼ ﺷﻄﺮﻧــﺞ ، ﺷــــﺎﻩ ﻭ ﺳـﺮﺑــﺎﺯ ﻫـﻤــﻪ ﺩﺭ ﯾﮏ ﺟﻌﺒــﻪ ﻗــــﺮﺍﺭ ﻣﯽ ﮔﯿﺮﻧـــﺪ.
جايگاه شاه و گدا
دارا و ندار قبر است
تقواست كه سرنوشت ساز است…
برای رسیدن به کبریا باید نه “کبر”داشت نه “ریا”….
مواظب باشیم که ” تقوا” ، با یک “تق” ، “وا” نرود…..
سحر خیز باش تا کامروا باشی
حضرت آیت اللہ العظمی جوادی آملی فرمودند:
اگر کسی سحرخیز بود، طرز فکر، گفتار، رفتار، نوشتار و مَنش او همه آموزندہ است؛ نه بیراهـه میرود و نه راہ کسی را میبندد.
شرف مؤمن در این است که در آن نشئهای که بسیاری از افراد خاموش هستند یا خواب میباشند و فضا آرام است، او با خدای خود گفتگو کند و سحرخیز باشد «شَرَفُ الْمُؤْمِنِ قِیَامُ اللَّیْلِ».1
این نماز شب خواندن و شبزندهداری راہ را برای گفتگو با «الله» باز میکند؛
اگر انسان در مواجهـه با مرگ، مرگ را میمیراند و تنهـا از پوست به در میآید ـ نه بپوسد ـ شرف جاودانه میطلبد و شرف جاودانه فقط در کنار سجادہ نماز شب به دست می آید که فرمود: «شَرَفُ الْمُؤْمِنِ قِیَامُ اللَّیْلِ».
این مضمون یکی از آیات قرآن کریم است که فرمود گرچه بامداد و شامگاه، نیمروز و آغاز روز و پایان روز فرصت برای عبادت هست؛ امّا نشئه شب، نماز شب و سَحر، حکم خاص خود را دارد که از بامداد بهتر است، از شامگاہ بهتر است و از نیمروز بهتر است،
فرمود : هیچ کدام از این نماز پنجگانه کار نماز شب را نمیکند. پاها استوارتر! دلها شفافتر! قلبها گوهربارتر!
اگر اشکی هست، بالأخرہ آن سوزِ دل را این اشک باید بنشاند، گرچه بعضی گفتند هرگز ممکن نیست که سوزِ دل با اشک چشم نشاندہ شود؛ ولے بالأخرہ کمک میکند. به قول حافظ: گریه شام و سحر، شکر ڪہ ضایع نگشت قطرہ ی باران ما، گوهر یک دانه شد
لذا حضرت فرمود که شرف مؤمن در سحرخیزی اوست!
اگر کسی سحرخیز بود، طرز فکر، گفتار، رفتار، نوشتار و مَنش او هـمه آموزندہ است؛ نه بیراهـه میرود و نه راہ کسی را میبندد.2
1. الکافی (ط - اسلامیه ) ج 2 ، ص 148 ، باب الاستغناء عن الناس و جامع الاخبار ( للشعیری ) ، ص 85 ، فصل 24 ( شناخت مؤمن و علامات آن )
2. برنامه تلویزیونی شمیم رحمت جلسه هجدهم
کلاس مکالمه عربی
دوستان و همراهان صمیمی
زمزمه هایی شنیده می شود ، از برگزاری کلاس مکالمه عربی توسط یک زوج اهل شادگان .
انشالله با استقبال دوستان عزیز این کلاس ها برگزار شود .
در صورت تمایل به حضور در این کلاس ها در اسرع وقت با مراجعه به معاونت فرهنگی اعلام آمادگی فرمائید .
امیدمان به خداست
اصلی ترین عنصر فرهنگ انتظار ، امید است .
انتظار یعنی امید به آمدن ، ساختن ، کامل شدن ، پاک شدن ، بهتر شدن و رسیدن به موفقیت .
همه این ها شاخه های امید است ؛ منبع امید ما خدا است .
قرآن کریم در چندین جا می فرماید :
اگر امید و ترس شما به کسی غیر از خدا باشد ، باخته اید .1
1. حجت الاسلام و المسلمین ماندگاری ، برنامه سمت خدا
دینداری به حرف نیست !
ما در زندگی به اندازه اعتقاداتمان به امور دنیوی رنگ و بوی خدایی می دهیم و هرچه این اعتقاد قوی تر باشد آثار آن در زندگی ما بیشتر نمایان می شود .
یعنی اگر من از پوشیدن لباس مورد قبول دین ، احساس کمبود شخصیت می کنم و می خواهم مدل غربی لباس بپوشم ، من به همین مقدار در بندگی ام افت دارم .
به عبارتی من به میزانی که عمل می کنم ، دین دار هستم نه به میزانی که می گویم و می خواهم .
حجت الاسلام ماندگاری ، برنامه سمت خدا
خدایا من دوست دارم - صوت زیبا
خدایا من یک وقت به گناه می گم نه !!
کی ؟!!
وقتی می فهمم تو عاشقمی ، تو دوسم داری
حتما حتما این فایل را دانلود فرمایید و با دقت و البته با هدفون یا هندزفری گوش دهید .
سیم ارتباطتون با اون بالایی وصل شد ، ما را از دعای خیرتان فراموش نفرمایید .
ماهتون عسل
سحرگاهان که از سمت بارگاهت خورشيد طلوع مي كند .
گويي عرش ، فرش سراي توست .
و شميم دلنواز مدفنت گواه مي دهد كه اين حريم از ملكوت است ..
و ضريحت نگين حلقه ي عشاق توست که مي درخشد چون ماه به زمين بارگاه تو ..
یا امام رضـــــ❤️ــــــا ..️
سلطان بي چون و چراي ملك عشقي ..
و چه خوب حكم ميراني بر دلهاي اسيرت ..
و چه شيرين است اسارت تو ..
درود خدا بر تو اي خورشيد خورشيد ها ..
اي دوست دار و غمخوار ضعفا ..
ای ابالحسن .. ای علے بن موسي ..
السلام علیک یا علی بن موسی الرضا ..
التماس دعا ..
❤️ماهتون عـــســـل❤️
زیاد به در خانه خدا برو
استاد فاطمی نیا:
از امام صادق(ع) نقل است روزي حضرت ابراهيم(ع) در نزديكي بيت المَقْدِس پيرمردي را ديد.
حضرت با پیرمرد مشغول صحبت شدند وپرسیدند منزلت كجاست؟
پاسخ داد كه منزلم پاي آن كوه است
حضرت ابراهيم فرمودند مهمان هم ميپذيري؟
پيرمرد تاملي كرد و گفت عيبي ندارد ولي مانعي در مسير هست كه آبي است كه عبور از آن مشكل است و قایق هم نداریم!
حضرت پرسيدند خودت چطور عبور ميكني؟
پيرمرد حضرت ابراهيم را نميشناخت ، جواب داد از روي آب رد ميشوم!
حضرت فرمودند شايد ما هم رد شديم.
به همراه هم به سمت آنجا رفتند تا به آب رسیدند.
پيرمرد عابد ازروي آب رد شد ، ناگهان ديد كه آن مهمان هم ازروي آب عبور كرد!
پیرمرد تعجب کرد ومهمان را احترام کردو به منزلش برد.
صبح روزبعد حضرت به عابد فرمودند دعايي كن كه من آمين بگويم.
پيرمرد درد دلش باز شد وخطاب به حضرت گفت:
چه دعايي بكنم!؟ دعاي من مستجاب نميشود! سي وپنج سال است حاجتی دارم اما مستجاب نمیشود!
حضرت پرسیدند حاجتت چیست؟
عابد پاسخ داد سی وپنج سال است از خدا ديدار ابراهيم خليل را ميخواهم اما مستجاب نميشود!
حضرت فرمودند ابراهيم خليل من هستم!
بله ! يك سري بوده است كه این عابد بايد سي وپنج سال منتظر اين خليل مي شد!
در اين سي وپنج سال ، ناله هايش او را به جايي رسانده بود كه از روي آب رد ميشد!
عزيز من يك وقت صلاح ومصلحت در اين است كه بنده خيلي به در خانه ي خدا رود