چرا پیامبران الهی از خاورمیانه مبعوث شدند؟
اگر دقت کنيم و با مطالعه کتب در ميابيم که محل اکثر پيامبران به خصوص پيامبران الوالعزم در نواحي غرب آسيا و نواحي شمالي آفريقا مي باشند. و در ديگر نواحي بسيار اندک هستند و در بعضي نواحي اصلا نشانه اي از خدا شناسي موجود نيست.
سوالات:
1- آيا خدا بقيه کشورها را فراموش کرده؟
2- چگونه است که تمامي پيامبران نزديک به يکديگرند؟
3- چرا دقيقا همين کشورها درحال حاضر عقب مانده ترين و بيچاره ترين کشورها هستند.
4- چرا باوجود اينکه پيشينه تمدن در آمريکاي جنوبي به بيش از 5000 سال مي رسد؛ در آن جا پيامبري نازل نشده است؟
5- مگر دين پيامبر اسلام (ص) نبايد به تمام نقاط دنيا معرفي مي شد؟ آيا آن زمان مبلغاني براي قاره آمريکا فرستاده شده است؟ (قاره آمريکا در چند صده اخير کشف شده است) آيا آن مردم نياز به ارشاد نداشتند؟ چرا آن ها براي اسلام آوردن و حد اقل شناخت اسلام در نظر گرفته نشدند؟
نکات:
نکته اول : یکی از نکاتی که به آن توجه کنیم این است که اصولا فلسفه بعثت پیامبران چیست و چرا پیامبران باید ظهور کنند؟
شرحی در پاسخ نکته اول : بر اساس برخی از آیات قرآن و با توجه به نظر بزرگانی چون علامه طباطبایی و شهید مطهری، اصولا در ادوار اولیه، نیازی به ارسال پیامبران نبوده است.1 در زمانی که انسان ها بر اساس آموزه های پیامبران ابتدایی همانند حضرت آدم(ع)، به زندگی خویش ادامه می دادند و اختلاف آن چنانی در میان آن ها بروز نمی یافته، نیازی به ارسال پیامبر نبوده است.
علامه طباطبایی در این رابطه می فرماید:« قرآن كريم خبر داده كه اولين بارى كه بشر متوجه منافع اجتماع شد، و به طور تفصيل (و نه ناخودآگاه) به مصالح آن پى برد و در صدد حفظ آن مصالح بر آمد. زمانى بود كه براى اولين بار پيغمبرى در ميان بشر مبعوث شد و آنان را راهنما گشت… اين مطلب را از آيات زير استفاده مىكنيم كه مى فرمايد:
« وَ ما كانَ النَّاسُ إِلَّا أُمَّةً واحِدَةً فَاخْتَلَفُوا»2 و نيز مى فرمايد: «كانَ النَّاسُ أُمَّةً واحِدَةً، فَبَعَثَ اللَّهُ النَّبِيِّينَ مُبَشِّرِينَ وَ مُنْذِرِينَ، وَ أَنْزَلَ مَعَهُمُ الْكِتابَ بِالْحَقِّ، لِيَحْكُمَ بَيْنَ النَّاسِ فِيمَا اخْتَلَفُوا»3
چون اين دو آيه، چنين خبر مى دهد كه انسان در قديم ترين عهدش امتى واحده و ساده و بى اختلاف بوده، سپس اختلاف در بين افرادش پيدا شد و اختلاف هم به مشاجره و نزاع انجاميد، لذا خداى تعالى انبيا را بر انگيخت و با آنان كتاب فرستاد، تا به وسيله آن كتاب، اختلاف ها را بر طرف كنند، و دو باره به وحدت اجتماعي شان برگردانند، و اين وحدت را به وسيله قوانينى كه تشريع فرموده حفظ كنند.4
شاید موید نظر آیت الله طباطبایی آیه ای است که خداوند در آن می فرماید:« وَ لَوْ شِئْنا لَبَعَثْنا فی كُلِّ قَرْیَةٍ نَذیراً »5 و اگر مى خواستیم، در هر شهر و دیارى بیم دهندهاى برمى انگیختیم. (ولى این كار لزومى نداشت)
نکته دوم: به این نکته نیز باید توجه داشت که آدم و حوا(علیهماالسلام) در منطقه خاور میانه(آسیا) هبوط یافتند و نسل ایشان بیشتر در این منطقه تکثیر شده است. در قرآن کریم آمده است: «وَ بَثَّ مِنْهُما رِجالاً کَثِیراً وَ نِساءً»5 از آن دو نفر، مردان و زنان فراوانی گسترش پیدا کردند. ازاین رو، بیشتر پیامبران و به ویژه پیامبران اولوالعزم، در این مناطق، که دارای جمعیت بوده، مبعوث شده اند. خاورمیانه، محل تلاقی سه قاره بزرگ آسیا، اروپا و آفریقا و مشتمل بر قلمروها و آب راه هایی است که در زمره پراهمیت ترین مناطق استراتژیک جهان می باشد. این منطقه به لحاظ مجاورت با دو اقیانوس اطلس و هند و وجود دریاهایی مانند دریای مدیترانه، دریای احمر، دریای خزر، دریای سیاه و هم چنین خلیج فارس، از مهم ترین مناطق کره زمین است. علاوه بر این، وجود کانال ها و تنگه های استراتژیکی چون تنگه هرمز (محل اتصال خلیج فارس و دریای عمان)، تنگه های بسفر و داردانل (در شمال غرب ترکیه)، تنگه باب المندب (محل اتصال دریای سرخ به خلیج عدن در جنوب غربی عربستان)، تنگه جبل الطارق (محل اتصال دریای مدیترانه با اقیانوس اطلس)، نقش برجسته خاورمیانه را دو چندان کرده است و به همین جهت، خاورمیانه از نخستین خاستگاه های تمدن جهان و به تبع آن نخستین تجمع گاه اصلی بشر بوده است.
آیت الله مکارم شیرازی در خصوص علل ظهور پیامبران از خاور میانه می نویسد: «با توجّه به وضع پیدایش جوامع بشرى، و ظهور تمدّن انسانى، این مسأله جاى شگفتى نیست; زیرا مورّخان بزرگ جهان تصریح مى کنند که مشرق زمین( مخصوصاً شرق خاورمیانه) گهواره تمدّن انسانى است و منطقه اى که به نام هلال خصیب،زادگاه تمدّن هاى بزرگ جهان است. تمدّن مصر باستان که قدیمى ترین تمدّن شناخته شده جهان است، و تمّدن بابل در عراق، و تمدن یمن در جنوب حجاز، و هم چنین تمّدن ایران و شامات، همه نمونه تمدن هاى معروف بشرى هستند. آثار تاریخى مهمى که در این مناطق باقى مانده، و سنگ نوشته ها، همه شاهد و گویاى این مدّعا است. از یکسو قدمت تمدّن انسانى در این منطقه به هفت هزار سال یا بیشتر باز مى گردد; و از سوى دیگر، رابطه نزدیکى میان تمدن انسانى و ظهور پیامبران بزرگ است; زیرا انسان هاى متمدّن، نیاز زیادترى به آیین هاى الهى دارند; تا هم قوانین حقوقى و اجتماعى را تضمین کرده، جلو تعدّیات و مفاسد را بگیرد و هم فطرت الهى آنها را شکوفا سازد، به همین دلیل مى گوییم نیاز بشر امروز مخصوصاً کشورهایى که از تمدن صنعتى سهم بیشترى دارند، به مذهب،از هر زمانى بیشتر است.
اقوام وحشى، یا نیمه وحشى، آمادگى زیادى براى پذیرش مذاهب ندارند، و اگر هم مذهب را پذیرا شوند، قدرت نشر آن را ندارند. ولى هنگامى که مذهب در مراکز تمدّن آشکار شود، به سرعت از آن جا به نقاط دیگر نشر پیدا مى کند;زیرا مردم مناطق دیگر، براى حل مشکلاتشان دائماً در این مناطق رفت و آمد دارند، به علاوه وسائل نشر هرچه باشد، در این مراکز بیشتر است.» ایشان می نویسد:« اگر مىبینیم اسلام از محیط عقب ماندهاى هم چون مكه و مدینه آن روز برخاست به خاطر این بود كه: این منطقه به سر راه چند تمدن بزرگ آن زمان قرار داشت، تمدن ایران و باقى مانده تمدن بابل در شمال شرقى جزیرة العرب، تمدن روم در شمال، تمدن مصر باستان در شمال غربى، و تمدن یمن در جنوب. در واقع مركز ظهور اسلام، مركز دایرهاى است، كه تمام تمدن هاى مهم آن زمان در اطراف آن جاى مى گیرند.
نکته سوم : هر چند از نظر تاریخی کسی نمی تواند اثبات کند در همه نقاط دنیا پیامبران ظهور کرده اند، اما از طرفی هم نمی توان اثبات کرد که فلان نقطه زمین پیامبری نبوده است. شهید مطهری در این رابطه اشاره دارد:« اما اين كه آيا بعضى سرزمين ها به كلى(از پیامبران) عارى بوده و فقط يك نقطه دنيا [محل ظهور پيامبران] بوده كه همان سرزمين فلسطين و حجاز و اين ها باشد، سرزمين هاى ديگر دنيا پيغمبر پرورش نداده؟ اين را ما با تاريخ نمىتوانيم اثبات كنيم كه همه جا بوده و نمىتوانيم اثبات كنيم كه بعضى جاها قطعا نبوده.
قرآن مى گويد: «وَ إِنْ مِنْ أُمَّةٍ إِلَّا خَلا فِيها نَذِيرٌ»6 در تمام ملت ها نذيرى وجود داشته. تاريخ هم نمىتواند ثابت كند كه حتما نبوده. ولى قرآن مى گويد همه جا بوده. منتها ما با تاريخ نمىتوانيم اثبات كنيم كه در فلان سرزمين پيغمبرى ظهور كرده، اما(با توجه به آیات قرآن) نمىتوانيم نفى هم بكنيم كه نبوده.
نکته چهارم : دیگری که باید به آن توجه شود این است که بر اساس روایات، ما124000 داشته ایم. بدون شک این پیامبران در همه جای دنیا پراکنده بودند، اما چون خاورمیانه و بین النهرین و مصر و ایران و هند و…. مهد تمدن بودند و از همه مهم تر مخترع و صاحب خط بودند، کتاب و اثری از دین پیامبرانشان مانده و اگر سایر مناطق هم صاحب خط و تمدن بودند، شاید امروزه شاهد آثاری از پیامبرانشان بودیم. علاوه براین خدای سبحان می فرماید: «منهم من قصصنا علیك و منهم من لم نقصص علیك»7؛ ای پیامبر! ما پیش از تو رسولانی فرستادیم، سرگذشت گروهی از آنان را برای تو باز گفته و گروهی را برای تو بازگو نكرده ایم.
شاید در سایر مناطق نیز انبیایی بوده اند كه در قرآن قصه آنان نیامده است. توجه به این نکته لازم است که از تعداد 124 هزار پیغمبر، فقط نام حدود 25 نفر از آنان در قرآن کریم ذکر شده است. بنابراین هیچ دلیلی وجود ندارد که برای سایر اقوام، نبی و هدایت کنندهای ارسال نشده است.
البته به طور قطع می توان گفت که خداوند متعال، هیچ گروه و امتی را عذاب نخواهد کرد؛ مگر این که پیام وحی برای آنان قابل دسترسی باشد؛ چنان که در قرآن مجید می خوانیم: «وَ ما کانَ رَبُّکَ مُهْلِکَ الْقُری حَتَّی یَبْعَثَ فِی أُمِّها رَسُولاً یَتْلُوا عَلَیْهِمْ آیاتِنا وَ ما کُنَّا مُهْلِکِی الْقُری إِلاَّ وَ أَهْلُها ظالِمُونَ؛»8 و پروردگار تو [هرگز] ویران گر شهرها نبوده است؛ تا [پیشتر] در مرکز آنها پیامبری برانگیزد که آیات ما را بر ایشان بخواند. هم چنین آیه «ما کُنَّا مُعَذِّبِینَ حَتَّی نَبْعَثَ رَسُولاً»[19] ما هرگز عذاب نمی کنیم؛ مگر این که رسولی را بفرستیم. به همین جهت اگر افرادی به جهت سلطه سران شرک و کفر، از وحی الهی محروم باشند، از مستضعفان به شمار خواهند آمد و در قیامت، مشمول رحمت الهی قرار خواهند گرفت؛ چنان که در قرآن مجید می خوانیم:«إِلاَّ الْمُسْتَضْعَفِینَ مِنَ الرِّجالِ وَ النِّساءِ وَ الْوِلْدانِ لا یَسْتَطِیعُونَ حِیلَةً وَ لا یَهْتَدُونَ سَبِیلاً»9 مگر آن مردان و زنان و کودکان فرودستی که چاره جویی نتوانند و راهی نیابند.
7- در بخشی از سوالات، به سابقه تمدنی چندین هزار ساله برخی از مناطق اشاره شده که بیشر در حد فرضیه است و قطعی نیست. علاوه بر این احتمال دارد این سابقه تمدنی، به ادوار پیشین آفرینش مربوط باشد که در برخی از روایات به این امر اشاره شده است.