چرا گل ها خار دارند ؟!
جواب شازده کوچولو :
- گل ها ضعیفند ، بی شیله پیله اند ، سعی می کنند یک جوری ته دل خودشان را قرص کنند . این است که خیال می کنند با آن خارها چیزِ ترسناکِ وحشت آوری می شوند …..
اخترکی را سراغ دارم که یک آقا سرخ رویه توش زندگی می کند . او هیچ وقت یک گل را بو نکرده ، هیچ وقت یک ستاره را تماشا نکرده ، هیچ وقت کسی را دوست نداشته ، هیچ وقت جز جمع زدن عددها کاری نکرده ، صبح تا شب کارش همین است که بگوید : ” من یک آدم مُهمَم! من یک آدم مُهمَم! “….
اگر کسی گلی را دوست داشته باشد که تو کرور کرور ستاره فقط یک دانه ازش هست برای احساس خوشبختی همین قدر بس است که نگاهی به آن ستاره بیندازد و با خودش بگوید :
« گل من یک جایی میان آن ستاره هاست » …..1
این بخش از متن رو دوست داشتم و خواستم ، لذت و حس زیبایش را با دوستانم به اشتراک بذارم ، گاهی وقت ها یک متن کوچک یا یک شعر یا حتی تیزر تبلیغاتی و یک پیام کوتاه رادیویی ، تلنگری می شود برای اینکه آدمی را از توهمی که در آن فرو رفته است و یا احساس کاذبی که دارد و یا غرور بیجا و خیلی موارد اشتباه دیگری که به چشم خودش حسن حساب می شود ، بیرون بکشد و به جای اصلی و مسیر درست برگرداند ، گاهی اینقدر درگیر حواشی میشیم که موضوع اصلی را فراموش می کنیم ، مثل مسافری که اونقدر فکر رسیدن به مقصد ذهنشو درگیر کرده از لذت تماشای مناظر کنار جاده غافل میشه و وقتی به مقصد میرسه میبینه انتظاراتش برآورده نشده ! شاید هدف همون مسیر بوده ! اینها همگی لطف خداست ، گر نیک بنگریم ! از این الطاف یهویی خدای وهربون غافل نشیم ، جدیشون بگیریم .2
بنده همان به که ز تقصیر خویش عذر به درگاه خدای آورد
ورنه سزاوار خداوندیش کس نتواند که به جای آورد 3
1. شازده کوچولو ، ترجمه احمد شاملو ، مؤسسه انتشارات نگاه
2. دستنوشته
3. گلستان سعدی