سرویس آشپزخانه جهیزیه من
قسمت دوم: سرویس آشپزخانه
بعد از انتخاب و خرید سرویس آرکوپال نوبت به سرویس آشپزخانه رسید. طبق تحقیقات انجام گرفته از سوی آبجی جان به کمک استاد گوگل، مارک انتخاب شده برای سرویس آشپزخانه “لیمون” بود، که از با کیفیت ترین تولیدات داخلی است، پیشنهاد فروشنده ها مارک “جی فینی” به اظهار خودشان ایتالیایی و با کیفیت تر بود. خیلی جالبه بدونید که علت تفاوت قیمت سرویس ایرانی با نوع ایتالیایی فقط و فقط بخاطر دیده شدن محفظه داخل قوطی ها و همچنین محکم تر بودن درب اونا بود (البته به اظهار فروشنده و نه نظر مشتریهایی که قبلا از این نوع سرویس استتفاده کرده بودند).
حالا این تفاوت قیمت تا چه حد بود؟! چیزی نزدیک به دو برابر همتای ایرانیش! آبجی جان با نهایت افتخار نوع ایرانی با مارک لیمون را انتخاب کرد. فروشنده مغازه که موفق نشده بود مارک ایتالیایی رو غالب کنه! قصد داشت چند بطری شیشه ای برای آب داخل یخچال رو به بهانه بالا بودن کیفیت و زیبایی ظاهری در سبد خریدمون بچپونه! که موفق نشد. وقتی از نام کشور وارد کننده بطری- به خاطر نوشته های انگلیسی روش و مدلش که مشکوک به جایگیری آب شنگولی بود- پرسیدیم و با نام ترکیه روبرو شدیم، گفتیم ما اصلا آب تو یخچال نگه نمی داریم پس آب سرد کن یخچال به چه کار آید! ناگفته نماند که از فروشگاه خانه و آشپزخانه شهر زیبایمان شاهرود بطری های بسیار زیبا و با کیفیت ایرانی خریداری نمودیم.
گل دخترهایی که قصد خرید جهیزیه دارین، باور کنید همتای ایرانی اجناس خیلی خیلی با کیفیت تر از نوع خارجی اونه و البته در هزینه های شما و خانواده صرفه جویی می کنه.
اون پول اضافه که شما صرف خرید مارک می کنید رو برای خرید یک بخش دیگه از جهیزیه تون مثلا اطو کنار بذارید.
همینطور وسایلی بخرید که غنی از فرهنگ ایرانی باشن. مثلا به جای نوشیدن و سرو آب و شربت در جام، از پارچ و لیوان های رنگی و با طراحی های بسیار زیبای بلورجات کاوه اضفهان و تولید داخلی استفاده نمایید. مگر چینی طوس با همان ظرافت، زیبایی و تنوع محصول و صد البته قیمت مناسب چه کم از ظروف چینی ساخت چین دارد؟!
کافیه لحظاتی پدر، برادر و همسر خودتون رو در حال کار کردن در یکی از کارخونه های تولید داخلی تصور کنید و لحظاتی رو مجسم کنید که اون کارخونه به خاطر رکود اقتصادی تعطیل شده و عناصر ذکور خوونواده شما بیکار و رویاهاتون فنا!
کمپین جمع آوری درب بطری پلاستیکی
بیایید تا سر بطری هایمان کمکی باشیم برای آسایش نیازمندان
یک پیشنهاد عالی برای سال تحصیلی جدید
سال تحصیلی جدید نزدیک است. میگویند طبق آمار رسمی، امسال حدود ۲۰ میلیون دانش آموز و دانشجو به کسب دانش مشغول خواهند شد.
اگر این 20 میلیون، اول مهر امسال هرکدام 20 هزار تومان لوازم التحریر خارجی خریداری کنند، مبلغی معادل ۴۰۰ میلیارد تومان ارز از کشور خارج می شود.
اما اگر بجای آن نوشت افزار ایرانی خریداری کنیم علاوه بر اینکه هزاران جوان تحصیلکرده ایرانی مشغول به کارخواهندشد، از تعطیلی واحدهای تولیدی کشور که در معرض هجوم اجناس قاچاق و بی کیفیت چینی هستند جلوگیری می شود.
پس بیاییم با هم به وظیفه ملی خود عمل کنیم و به عنوان یک ایرانی وطن دوست، دست در دست هم دهیم و با آغاز فصل مدارس فقط لوازم التحریر ساخت وطن با نمادهای ایرانی بخریم.
موافقید؟
اگر موافقید از باب حمايت از توليد داخلي برای دوستانتون بفرستید
چرا پیامبران الهی از خاورمیانه مبعوث شدند؟
اگر دقت کنيم و با مطالعه کتب در ميابيم که محل اکثر پيامبران به خصوص پيامبران الوالعزم در نواحي غرب آسيا و نواحي شمالي آفريقا مي باشند. و در ديگر نواحي بسيار اندک هستند و در بعضي نواحي اصلا نشانه اي از خدا شناسي موجود نيست.
سوالات:
1- آيا خدا بقيه کشورها را فراموش کرده؟
2- چگونه است که تمامي پيامبران نزديک به يکديگرند؟
3- چرا دقيقا همين کشورها درحال حاضر عقب مانده ترين و بيچاره ترين کشورها هستند.
4- چرا باوجود اينکه پيشينه تمدن در آمريکاي جنوبي به بيش از 5000 سال مي رسد؛ در آن جا پيامبري نازل نشده است؟
5- مگر دين پيامبر اسلام (ص) نبايد به تمام نقاط دنيا معرفي مي شد؟ آيا آن زمان مبلغاني براي قاره آمريکا فرستاده شده است؟ (قاره آمريکا در چند صده اخير کشف شده است) آيا آن مردم نياز به ارشاد نداشتند؟ چرا آن ها براي اسلام آوردن و حد اقل شناخت اسلام در نظر گرفته نشدند؟
نکات:
نکته اول : یکی از نکاتی که به آن توجه کنیم این است که اصولا فلسفه بعثت پیامبران چیست و چرا پیامبران باید ظهور کنند؟
شرحی در پاسخ نکته اول : بر اساس برخی از آیات قرآن و با توجه به نظر بزرگانی چون علامه طباطبایی و شهید مطهری، اصولا در ادوار اولیه، نیازی به ارسال پیامبران نبوده است.1 در زمانی که انسان ها بر اساس آموزه های پیامبران ابتدایی همانند حضرت آدم(ع)، به زندگی خویش ادامه می دادند و اختلاف آن چنانی در میان آن ها بروز نمی یافته، نیازی به ارسال پیامبر نبوده است.
علامه طباطبایی در این رابطه می فرماید:« قرآن كريم خبر داده كه اولين بارى كه بشر متوجه منافع اجتماع شد، و به طور تفصيل (و نه ناخودآگاه) به مصالح آن پى برد و در صدد حفظ آن مصالح بر آمد. زمانى بود كه براى اولين بار پيغمبرى در ميان بشر مبعوث شد و آنان را راهنما گشت… اين مطلب را از آيات زير استفاده مىكنيم كه مى فرمايد:
« وَ ما كانَ النَّاسُ إِلَّا أُمَّةً واحِدَةً فَاخْتَلَفُوا»2 و نيز مى فرمايد: «كانَ النَّاسُ أُمَّةً واحِدَةً، فَبَعَثَ اللَّهُ النَّبِيِّينَ مُبَشِّرِينَ وَ مُنْذِرِينَ، وَ أَنْزَلَ مَعَهُمُ الْكِتابَ بِالْحَقِّ، لِيَحْكُمَ بَيْنَ النَّاسِ فِيمَا اخْتَلَفُوا»3
چون اين دو آيه، چنين خبر مى دهد كه انسان در قديم ترين عهدش امتى واحده و ساده و بى اختلاف بوده، سپس اختلاف در بين افرادش پيدا شد و اختلاف هم به مشاجره و نزاع انجاميد، لذا خداى تعالى انبيا را بر انگيخت و با آنان كتاب فرستاد، تا به وسيله آن كتاب، اختلاف ها را بر طرف كنند، و دو باره به وحدت اجتماعي شان برگردانند، و اين وحدت را به وسيله قوانينى كه تشريع فرموده حفظ كنند.4
شاید موید نظر آیت الله طباطبایی آیه ای است که خداوند در آن می فرماید:« وَ لَوْ شِئْنا لَبَعَثْنا فی كُلِّ قَرْیَةٍ نَذیراً »5 و اگر مى خواستیم، در هر شهر و دیارى بیم دهندهاى برمى انگیختیم. (ولى این كار لزومى نداشت)
نکته دوم: به این نکته نیز باید توجه داشت که آدم و حوا(علیهماالسلام) در منطقه خاور میانه(آسیا) هبوط یافتند و نسل ایشان بیشتر در این منطقه تکثیر شده است. در قرآن کریم آمده است: «وَ بَثَّ مِنْهُما رِجالاً کَثِیراً وَ نِساءً»5 از آن دو نفر، مردان و زنان فراوانی گسترش پیدا کردند. ازاین رو، بیشتر پیامبران و به ویژه پیامبران اولوالعزم، در این مناطق، که دارای جمعیت بوده، مبعوث شده اند. خاورمیانه، محل تلاقی سه قاره بزرگ آسیا، اروپا و آفریقا و مشتمل بر قلمروها و آب راه هایی است که در زمره پراهمیت ترین مناطق استراتژیک جهان می باشد. این منطقه به لحاظ مجاورت با دو اقیانوس اطلس و هند و وجود دریاهایی مانند دریای مدیترانه، دریای احمر، دریای خزر، دریای سیاه و هم چنین خلیج فارس، از مهم ترین مناطق کره زمین است. علاوه بر این، وجود کانال ها و تنگه های استراتژیکی چون تنگه هرمز (محل اتصال خلیج فارس و دریای عمان)، تنگه های بسفر و داردانل (در شمال غرب ترکیه)، تنگه باب المندب (محل اتصال دریای سرخ به خلیج عدن در جنوب غربی عربستان)، تنگه جبل الطارق (محل اتصال دریای مدیترانه با اقیانوس اطلس)، نقش برجسته خاورمیانه را دو چندان کرده است و به همین جهت، خاورمیانه از نخستین خاستگاه های تمدن جهان و به تبع آن نخستین تجمع گاه اصلی بشر بوده است.
آیت الله مکارم شیرازی در خصوص علل ظهور پیامبران از خاور میانه می نویسد: «با توجّه به وضع پیدایش جوامع بشرى، و ظهور تمدّن انسانى، این مسأله جاى شگفتى نیست; زیرا مورّخان بزرگ جهان تصریح مى کنند که مشرق زمین( مخصوصاً شرق خاورمیانه) گهواره تمدّن انسانى است و منطقه اى که به نام هلال خصیب،زادگاه تمدّن هاى بزرگ جهان است. تمدّن مصر باستان که قدیمى ترین تمدّن شناخته شده جهان است، و تمّدن بابل در عراق، و تمدن یمن در جنوب حجاز، و هم چنین تمّدن ایران و شامات، همه نمونه تمدن هاى معروف بشرى هستند. آثار تاریخى مهمى که در این مناطق باقى مانده، و سنگ نوشته ها، همه شاهد و گویاى این مدّعا است. از یکسو قدمت تمدّن انسانى در این منطقه به هفت هزار سال یا بیشتر باز مى گردد; و از سوى دیگر، رابطه نزدیکى میان تمدن انسانى و ظهور پیامبران بزرگ است; زیرا انسان هاى متمدّن، نیاز زیادترى به آیین هاى الهى دارند; تا هم قوانین حقوقى و اجتماعى را تضمین کرده، جلو تعدّیات و مفاسد را بگیرد و هم فطرت الهى آنها را شکوفا سازد، به همین دلیل مى گوییم نیاز بشر امروز مخصوصاً کشورهایى که از تمدن صنعتى سهم بیشترى دارند، به مذهب،از هر زمانى بیشتر است.
اقوام وحشى، یا نیمه وحشى، آمادگى زیادى براى پذیرش مذاهب ندارند، و اگر هم مذهب را پذیرا شوند، قدرت نشر آن را ندارند. ولى هنگامى که مذهب در مراکز تمدّن آشکار شود، به سرعت از آن جا به نقاط دیگر نشر پیدا مى کند;زیرا مردم مناطق دیگر، براى حل مشکلاتشان دائماً در این مناطق رفت و آمد دارند، به علاوه وسائل نشر هرچه باشد، در این مراکز بیشتر است.» ایشان می نویسد:« اگر مىبینیم اسلام از محیط عقب ماندهاى هم چون مكه و مدینه آن روز برخاست به خاطر این بود كه: این منطقه به سر راه چند تمدن بزرگ آن زمان قرار داشت، تمدن ایران و باقى مانده تمدن بابل در شمال شرقى جزیرة العرب، تمدن روم در شمال، تمدن مصر باستان در شمال غربى، و تمدن یمن در جنوب. در واقع مركز ظهور اسلام، مركز دایرهاى است، كه تمام تمدن هاى مهم آن زمان در اطراف آن جاى مى گیرند.
نکته سوم : هر چند از نظر تاریخی کسی نمی تواند اثبات کند در همه نقاط دنیا پیامبران ظهور کرده اند، اما از طرفی هم نمی توان اثبات کرد که فلان نقطه زمین پیامبری نبوده است. شهید مطهری در این رابطه اشاره دارد:« اما اين كه آيا بعضى سرزمين ها به كلى(از پیامبران) عارى بوده و فقط يك نقطه دنيا [محل ظهور پيامبران] بوده كه همان سرزمين فلسطين و حجاز و اين ها باشد، سرزمين هاى ديگر دنيا پيغمبر پرورش نداده؟ اين را ما با تاريخ نمىتوانيم اثبات كنيم كه همه جا بوده و نمىتوانيم اثبات كنيم كه بعضى جاها قطعا نبوده.
قرآن مى گويد: «وَ إِنْ مِنْ أُمَّةٍ إِلَّا خَلا فِيها نَذِيرٌ»6 در تمام ملت ها نذيرى وجود داشته. تاريخ هم نمىتواند ثابت كند كه حتما نبوده. ولى قرآن مى گويد همه جا بوده. منتها ما با تاريخ نمىتوانيم اثبات كنيم كه در فلان سرزمين پيغمبرى ظهور كرده، اما(با توجه به آیات قرآن) نمىتوانيم نفى هم بكنيم كه نبوده.
نکته چهارم : دیگری که باید به آن توجه شود این است که بر اساس روایات، ما124000 داشته ایم. بدون شک این پیامبران در همه جای دنیا پراکنده بودند، اما چون خاورمیانه و بین النهرین و مصر و ایران و هند و…. مهد تمدن بودند و از همه مهم تر مخترع و صاحب خط بودند، کتاب و اثری از دین پیامبرانشان مانده و اگر سایر مناطق هم صاحب خط و تمدن بودند، شاید امروزه شاهد آثاری از پیامبرانشان بودیم. علاوه براین خدای سبحان می فرماید: «منهم من قصصنا علیك و منهم من لم نقصص علیك»7؛ ای پیامبر! ما پیش از تو رسولانی فرستادیم، سرگذشت گروهی از آنان را برای تو باز گفته و گروهی را برای تو بازگو نكرده ایم.
شاید در سایر مناطق نیز انبیایی بوده اند كه در قرآن قصه آنان نیامده است. توجه به این نکته لازم است که از تعداد 124 هزار پیغمبر، فقط نام حدود 25 نفر از آنان در قرآن کریم ذکر شده است. بنابراین هیچ دلیلی وجود ندارد که برای سایر اقوام، نبی و هدایت کنندهای ارسال نشده است.
البته به طور قطع می توان گفت که خداوند متعال، هیچ گروه و امتی را عذاب نخواهد کرد؛ مگر این که پیام وحی برای آنان قابل دسترسی باشد؛ چنان که در قرآن مجید می خوانیم: «وَ ما کانَ رَبُّکَ مُهْلِکَ الْقُری حَتَّی یَبْعَثَ فِی أُمِّها رَسُولاً یَتْلُوا عَلَیْهِمْ آیاتِنا وَ ما کُنَّا مُهْلِکِی الْقُری إِلاَّ وَ أَهْلُها ظالِمُونَ؛»8 و پروردگار تو [هرگز] ویران گر شهرها نبوده است؛ تا [پیشتر] در مرکز آنها پیامبری برانگیزد که آیات ما را بر ایشان بخواند. هم چنین آیه «ما کُنَّا مُعَذِّبِینَ حَتَّی نَبْعَثَ رَسُولاً»[19] ما هرگز عذاب نمی کنیم؛ مگر این که رسولی را بفرستیم. به همین جهت اگر افرادی به جهت سلطه سران شرک و کفر، از وحی الهی محروم باشند، از مستضعفان به شمار خواهند آمد و در قیامت، مشمول رحمت الهی قرار خواهند گرفت؛ چنان که در قرآن مجید می خوانیم:«إِلاَّ الْمُسْتَضْعَفِینَ مِنَ الرِّجالِ وَ النِّساءِ وَ الْوِلْدانِ لا یَسْتَطِیعُونَ حِیلَةً وَ لا یَهْتَدُونَ سَبِیلاً»9 مگر آن مردان و زنان و کودکان فرودستی که چاره جویی نتوانند و راهی نیابند.
7- در بخشی از سوالات، به سابقه تمدنی چندین هزار ساله برخی از مناطق اشاره شده که بیشر در حد فرضیه است و قطعی نیست. علاوه بر این احتمال دارد این سابقه تمدنی، به ادوار پیشین آفرینش مربوط باشد که در برخی از روایات به این امر اشاره شده است.
هدیه روز تولد
کمپین رهروان بانوی کرامت
در آستانه سال 1375 که مقارن با اول ذی القعده 1416 ه.ق ، کریمه اهل بیت نور را در دل زایرین با صفای خود تابانید و برای زایر دل خسته و دل شکسته خود که دخترک یازده ساله ای از اهالی مازندران بود، از خدای متعال طلب شفا کرد.
زایری در نهایت پاک دلی و خلوص مدت ها گلو درد داشت و در حالت تهوع به سر می برد و سرانجام مبتلا به فلج در ناحیه پای راست گردیده بود. پس از معالجات مکرر نزد اطبای متعدد، مأیوس شد و در حالی که در هاله ای از غم فرو رفته و به آینده تاریک خود فکر می کرد، به زیارت این بانوی مکرمه دعوت می شود.
در شب جمعه 3/12/1374 به همراه خانواده خود به حرم مطهر مشرف می شوند. مادر مهربان و ل سوخته او نیز از سر شب تا به صبح در کنار فرزند دردمند خود بیدار می ماند و با خدای بزرگ راز و نیاز می نماید و حضرت فاطمه معصومه (علیها السلام) را به شفاعت می خواند.
نزدیک اذان صبح مشاهده می کند بیمار او که مدت ها توان ایستادن و حرکت نداشت، از خواب برخاسته و روی پا می ایستد. مادر با تعجب از حال او می پرسد و او را ، راه می برد و متوجه می شود که سلامت فرزندش بازگشته و مورد لطف و کرامت کریمه اهل بیت قرار گرفته است. پس از دو روز از این واقعه ، سلامتی این بیمار تحقیق و تثبیت شد و در دفتر کرامات حضرت فاطمه معصومه سلام الله علیها ثبت گردید.
برگرفته از کتاب مهتاب اهل بیت (علیهم السلام) ، به قلم سید حسین اسحاقی.
واحد تبلیغات آستانه مقدسه قم، 1375.
من رشته محبت ز تو پاره نخواهم کرد
# شاگردان ـ مکتب ـ امام ـ جعفر ـ صادق ـ علیه السلام
حق نور است ؛ روشن و واضح. هرچه بیشتر به آن نزدیک شوی ، برایت پر نورتر می شود. آن وقت، راحت تر می توانی به دنبالش بروی.
خداوند، نور را را در ظلمتکده این دنیا قرار داده است تا انسان گمراه نشود، تا پی نور را بگیرد و برسد به سرچشمه نور.
امام هم نور است و هم آیینه ، آیینه ای که می توان خدا را در آن دید با تمام صفات و اسمائ حسنی اش.
امام صادق ( علیه السلام ) می فرمایند: به خدا قسم ، ما آن اسمائ حسنی هستیم که خداوند هیچ عملی را از بندگان نمی پذیرد مگر با شناخت و معرفت ما.
خواهرای گلم؛ هم مکتبان بسم الله…
آغاز میکنیم فعالیت خود را در کمپین با ذکر یا علی علیه السلام
فضائل حضرت معصومه (س)
سرچشمه دانش
حضرت معصومه (س) در خانداني که سرچشمه علم و تقوا و فضايل اخلاقي بود، پرورش يافت. پس از آنکه پدر بزرگوار آن بانوي گرامي به شهادت رسيد، فرزند ارجمند آن امام، يعني حضرت رضا (ع) عهده دار امر تعليم و تربيت خواهران و برادران خود شد و مخارج آنان را نيز بر عهده گرفت. در اثر توجهات زياد آن حضرت، هر يک از فرزندان امام کاظم (ع) به مقامي والا دست يافتند و زبانزد همگان گشتند. ابن صباغ ملکي در اين باره ميگويد: ?هر يک از فرزندان ابي الحسن موسي معروف به کاظم، فضيلتي مشهور دارد?. بدون ترديد بعد از حضرت رضا (ع) در ميان فرزندان امام کاظم (ع)، حضرت معصومه (س) از نظر علمي و اخلاقي، والامقام ترين آنان است. اين حقيقت از اسامي، لقب ها، تعريف ها و توصيفاتي که ائمه اطهار (ع) از ايشان نموده اند، آشکار است و اين حقيقت روشن مي سازد که ايشان نيز چون حضرت زينب (س) ?عالمه غير معلمه? بوده است.
مظهر فضايل حضرت فاطمه معصومه (س)
مظهر فضايل و مقامات است. روايات معصومان (ع) فضيلت ها و مقامات بلندي را به آن حضرت نسبت مي دهد. امام صادق (ع) در اين باره مي فرمايند: ?آگاه باشيد که براي خدا حرمي است و آن مکه است؛ و براي پيامبر خدا حرمي است و آن مدينه است. و براي اميرمؤمنان حرمي است و آن کوفه است. بدانيد که حرم من و فرزندانم بعد از من، قم است. آگاه باشيد که قم، کوفه کوچک ماست، بدانيد بهشت هشت دروازه دارد که سه تاي آن ها به سوي قم است. بانويي از فرزندان من به نام فاطمه، دختر موسي، در آن جا رحلت مي کند که با شفاعت او، همه شيعيان ما وارد بهشت مي شوند.?
فاطمه معصومه (س)
نگاهي گذرا بر زندگينامه حضرت معصومه (س)
حضرت فاطمه معصومه (س) در روز اول ذيقعده سال 173 هجري، در شهر مدينه چشم به جهان گشود. اين بانوي بزرگوار، از همان آغاز، در محيطي پرورش يافت که پدر و مادر و فرزندان، همه به فضايل اخلاقي آراسته بودند. عبادت و زهد، پارسايي و تقوا، راستگويي و بردباري، استقامت در برابر ناملايمات، بخشندگي و پاکدامني و نيز ياد خدا، از صفات برجسته اين خاندان پاک سيرت و نيکو سرشت به شمار مي رفت. پدران اين خاندان، همه برگزيدگان و پيشوايان هدايت، گوهرهاي تابناک امامت و سکان داران کشتي انسانيت بودند.
سرچشمه دانش حضرت معصومه (س)
در خانداني که سرچشمه علم و تقوا و فضايل اخلاقي بود، پرورش يافت. پس از آنکه پدر بزرگوار آن بانوي گرامي به شهادت رسيد، فرزند ارجمند آن امام، يعني حضرت رضا (ع) عهده دار امر تعليم و تربيت خواهران و برادران خود شد و مخارج آنان را نيز بر عهده گرفت. در اثر توجهات زياد آن حضرت، هر يک از فرزندان امام کاظم (ع) به مقامي والا دست يافتند و زبانزد همگان گشتند. ابن صباغ ملکي در اين باره ميگويد: ?هر يک از فرزندان ابي الحسن موسي معروف به کاظم، فضيلتي مشهور دارد?. بدون ترديد بعد از حضرت رضا (ع) در ميان فرزندان امام کاظم (ع)، حضرت معصومه (س) از نظر علمي و اخلاقي، والامقام ترين آنان است. اين حقيقت از اسامي، لقب ها، تعريف ها و توصيفاتي که ائمه اطهار (ع) از ايشان نموده اند، آشکار است و اين حقيقت روشن مي سازد که ايشان نيز چون حضرت زينب (س) ?عالمه غير معلمه? بوده است.