یک حرف.....
27 مرداد 1391
یک حرف . . .
کهن شود همه کس را بروزگار ارادت…مگر مرا که همان عشق اولست و زیادت گرم جواز نباشد به پیشگاه قبولت….کجا روم که نمیرم بر آستان عبادت شنیدمت که نظر میکنی به حال ضعیفان…تبم گرفت و دلم خوش به انتظار عیادت الهی! بیاموز تا سرِّ دین بدانیم،بفروز تا در تاریکی نمانیم.تلقین کن تا آداب شرع بدانیم. تو نواز که دیگران ندانند.تو بساز که دیگران نتوانند.همه را از خودپرستی رهایی ده،همه را بخود آشنایی ده،همه را ازمکر شیطان نگاهدار،همه را از آفت نفس اگاه دار… به حقک و حرمتک یا عزیز و یا غفار الهی! ظاهری داریم شوریده..باطنی در خواب آلوده..سینه ای داریم پر آتش دیده ای داریم پر آب.گاه در آتش سینه میسوزیم گاه از اب چشم غرقاب الهی! بر رخ از خجالت گَرد داریم… و در دل از حسرت درد داریم… و روی از شرم گناه زرد داریم…