اعتراف مخالفان به فضل، شجاعت و استقامت امام حسن عسکری علیه السلام
امامی که موافقان، شیعیان، مخالفان، غیرمعتقدان، همه، شهادت دادند و اعتراف کردند به فضل او، به علم او، به تقوای او، به طهارت او، به عصمت او، به شجاعت او در مقابل دشمنان، به صبر و استقامت او در برابر سختیها، این انسان بزرگ، این شخصیت باشکوه، وقتی به شهادت رسید، فقط بیست و هشت سال داشت.
در تاریخ پرافتخار شیعه، این نمونهها را کم نداریم. پدر امام زمان عزیز ما با آن همه فضیلت، با آن همه مقامات، با آن همه کرامات، وقتی با سم و ج نایت دشمنان از دنیا رفت، فقط بیست و هشت سال داشت؛ این میشود الگو؛ جوان احساس میکند یک نمونهی عالی در مقابل چشم دارد.
آن امام بزرگوار، جوادالائمه (علیهالسّلام) است که در بیست و پنج سالگی شهید شده است؛ این امام عسکری (علیهالصّلاةوالسّلام) است که در بیست و هشت سالگی به شهادت رسیده است؛ و این همه فضیلت، این همه مکرمت، این همه عظمت، که نه فقط ما به آنها قائلیم و مترنّمیم، بلکه دشمنانشان، مخالفانشان، کسانی که اعتقاد به امامت آنها نداشتند، همه اعتراف کردند.۱
۱. بخشی از بیانات مقام معظم رهبری دام ظله در دیدار جمعی از مردم و خانواده شهدا و ایثارگران ۱۳۹۰/۱۲/۱۰
حواستون به مهربونا باشه !!!
در جمله :
«اگر از حال ما پرسیده باشى ملالى نیست جز دورى شما»
نه حال نویسنده مهم است، نه احوالپرسى خواننده. نه ملال، نه دورى.
تنها، «اگر» مهم است !!!
مهربونا رو اذیت نکنید
مهربونا ، به اندازه کافی ، خودشون ،خودشون رو اذیت می کنن!
دنیا گرایی مانع رشد و کمال
یا أَیهَا الَّذِینَ آمَنُوا ما لَکمْ إِذا قِیلَ لَکمُ انْفِرُوا فِی سَبِیلِ اللَّهِ اثَّاقَلْتُمْ إِلَی الْأَرْضِ أَرَضِیتُمْ بِالْحَیاةِ الدُّنْیا مِنَ الْآخِرَةِ فَما مَتاعُ الْحَیاةِ الدُّنْیا فِی الْآخِرَةِ إِلَّا قَلِیلٌ ۱
ای کسانی که ایمان آورده اید! چرا وقتی به شما گفته می شود در راه خدا حرکت کنید، سنگین و زمین گیر می شوید؟ آیا به جای آخرت، به زندگی دنیا راضی شده اید؟ پس بدانید بهرۀ زندگی دنیا در آخرت، جز اندکی نیست.
نکته ها
این آیه اشاره به جنگ تبوک دارد که برخی از شرکت در آن سستی نشان می دادند. عوامل و بهانه های سستی، فاصلۀ زیاد مدینه تا تبوک (حدود 600 کیلومتر)، گرمی هوا، فصل برداشتِ محصول و تبلیغات منافقان نسبت به عظمت و قدرت سپاه روم بود.
پیام ها
1-مؤمنان نیز باید گاهی مورد انتقاد و مؤاخذه قرار گیرند.
2- دلبستگی به دنیا و مادیات، مانع جداشدن انسان از زمین وخاک و رسیدن به کمال و افلاک می شود.(دنیا طلب، کوتاه همّت است)
3-ارزش و جایگاه انسان تا حدّی است که دنیا برای او ناچیز است.
4- دنیاپرستی علما و زراندوزی ثروتمندان، سبب قهر الهی است.
5- کسی که آخرت را برتر از دنیای اندک بداند، به جبهۀ جنگ نمی رود.۲
۱. سوره توبه ، آیه ۳۸
۲. تفسیر نور، ج ۳، ص ۴۲۰ و تفسیر نمونه، ج ۷، ص ۴۱۲
پ . ن : در مسیر پیاده روی کربلا ، صاحبدلی میگفتند : این راه شبیه قیامته ، هرکی وابستگیش به دنیا کمتره ، کوله پشتی سبکتری داره و مسیر را راحت تر طی می کنه ! اما اونیکه وابستگیش به دنیا زیاده ، بارش سنگین و با مشقت طی طریق می نماید !
یه جورایی حس می کنم ، درست می گفتن !
باید امشب بروم
مهدى بیا كه رفتنیَم، راهِ چاره نیست
جُز تو، به آسمان ولایت ستاره نیست
آبى به كامِ خُشكِ منِ تشنه لب رسان
در كارِ خِیر، حاجتِ هیچ اِستخاره نیست
بِنشین كنارِ بسترم اى میوه ى دِلَم
فُرصت به قَدرِ دیدنِ رویت دوباره نیست
آه از دَمى كه حضرتِ حیدر به خانه دید
در گوشِ مادرم اثر از گوشواره نیست
مهدى بِدان كه بِینِ مُصیباتِ كربلا
جانسوزتر زِ حَلقِ پاره ى آن شیرخواره نیست
جَدّ غَریبِ من، بَدَنَش پاره پاره شُد
امّا بِه گِردِ من خَبَرى از سَواره نیست
سعید خرازی
یا اباالمهدی
به حلقه های ضریحی که نیست در حرمت
دل «شکسته» زائر «دخیل» می گردد
به تلاشت ادامه بده !!!
تفاوت زنان و مردان در هنگام عصبانیت چیست ؟
وقتی مردها عصبانی میشوند، قدرت جسمیشان بالاتر می رود …
مردها در عصبانیت فقط دوست دارند از موضوع فرار کنند!
آنها به حل مسئله فکر نمیکنند،
تلاش نکنیم تا متقاعدشان کنیم.
مردها در عصبانیت شخصیتی بد بین، بددهن و نامهربان دارند.
فقط یک راه دارد…
سکوت کنید…
وقتی سکوت کنید، زودتر آرام میشوند وقتی آرام شدند راحتتر متقاعد میشوند.
زنها وقتی عصبانی میشوند، قدرت جسمیشان از بین میرود، اما به همان ترتیب قدرت زبانی بالایی دارند!!
یک زن در عصبانیت تمام بدی هایی که در طول عمرش به او کردید را در پنج دقیقه طوری جلوی چشمانتان میآورد، که باور نمی کنید.
غُرزدن از ویژگی های بارز همه زنان است.
یک زن را وقتی عصبانی کردید عواقبش را تا یک هفته و گاهی تا یک ماه باید بپذیرید.
زنها ماجرای عصبانیتشان را در تمام این مدت با خود حمل می کنند.۱
۱.حامد مسگری
آجرک الله یا بقیة الله
خستهام از راه، میپرسم خدایا پس کجاست
شهر… آن شهری که می گویند:«سُرَّمَن رَءا»ست
تابلوهای کنار جاده میگویند نیست
چند فرسخ بیشتر از راه ما، تا راه راست…
رو به رویم ناگهان درهای بازِ خانهات
بر لبم نام کریمی، چون امامِ مجتباست
احتمال ریزش یکریز باران قطعی است
در دلم اندوه عصر جمعههای کربلاست
آسمان یک کاشی از محراب تو، دریا فقط
گوشهٔ سجادهات در نیمهشبهای دعاست
از کراماتت چه باید گفت وقتی با تو است
آنچه یک حرفش فقط با آصف بن برخیاست
از کبوترهای شهرم نامهای آوردهام
حالشان خوب است اما روحشان اینجا رهاست
راستی! حال کبوترهای بامت خوب شد؟
در صدای من طنین انفجار گریههاست
سکّهها جاریست از چشمانم اما باز هم
دستهایم رو به سویت کاسههای سامراست
اعظم سعادتمند
می دمد صبح و کله بسته سحاب
بارالها
با اولین قدمهایم برجاده های صبح
نامت را خالصانه زمزمه می کنم
کوله بار تمنایم خالی
و موج سخاوت تو جاری
“بسم الله الرحمن الرحیم”
تمام پنجره ها رو به آسمان باز است
ببار حضرت باران که فصل اعجاز است
کجا قدم زده ای تا ببوسم آنجا را
که بوسه بر اثر پایت عین پرواز است
اللهم عجل لولیک الفرج
صبح ها لبخندی بچسبانید گوشه لبتان
دلیلش مهم نیست ؛ اصلا نیازی به دلیل ندارد !
لبخند است دیگر ، هفت خان رستم که نیست !
پیشنهاد تماشای فیلم
فیلم بسیارجالب یتیم خانه ایران پنجشنبه کانون بسیج .سانس 9تا11——12تا14——و15تا17بهای بلیط برای هرنفر 3000تومان.
یک سامرا اندوه کنج سینه ماست
یک سامرا اندوه کنج سینۀ ماست
دانی که عمری غصۀ دیرینۀ ماست
از غربتت آیین غم آیینۀ ماست
بغض عدویت بغض ما و کینۀ ماست
دارد غبار بی کسی کوی حریمت
گرد عزا بنشسته بر روی حریمت
دشمن به جرم عاشقی کشته شما را
چون جلوه گاه خالقی کشته شما را
چون نور فجر صادقی کشته شما را
پرپر چو یاس و رازقی کشته شما را
چشم زمین و آسمان بر تو بگریند
جانا تمام عاشقان بر تو بگریند
زهر جفا در قتلتان باشد بهانه
جان داده اید از غصه هایی بی کرانه
کوی مدینه، کربلا، این دو نشانه
شام بلا و کوفه و جور زمانه
اینها همه بر جانتان گردیده قاتل
گر چه جهان زهر جفا را دیده قاتل
نامت حسن، خلقت حسن، خویت حسن بود
جمع خصال و خلق نیکویت حسن بود
ذکر خوش و زیبا و دلجویت حسن بود
قلبت حسینی، نقش بازویت حسن بود
ذکر تو را گفتن به لب اوج سخن شد
مهدی به نام اطهرت، یابن الحسن شد
یابن الحسن یعنی که مهدی زادۀ توست
شمشیر مانده در غلاف آمادۀ توست
نام خوشش زیبایی سجادۀ توست
او میوهٔ قلب تو و دلدادۀ توست
برگو بیاید دیده ها چشم انتظارند
آقا بیا که یاس ها دل بی قرارند
آقا بیا که فاطمه چشم انتظار است
با مادرت قلب همه چشم انتظار است
هستی به اشک و زمزمه چشم انتظار است
بشتاب امیر علقمه چشم انتظار است
زیبا شود گر که به رجعت آخر ای یار
آید امیر علقمه گردد علمدار
محمد مبشری