ذکر مصیبت امام جواد علیه السلام از زبان شهید مطهری
سیاست خلفای عباسی با سیاست ها اموی ها فرق داشت و اموی ها خشن تر بودند ولی اینها موذی تر بودند یعنی سیاستمدارانه تر عمل می کردند که فقط عده قلیلی می توانستند دست سیاست اینها را بخوانند .
یکی از کارهایی که اینها می کردند این بود که چون می خواستند ائمه علیهم السلام را تحت نظر داشته باشند ، به زور و اجبار یکی از دخترهایشان را به ایشان می چسباندند که باید با این ازدواج کنی ! بعد که ازدواج می کردند می گفتند ، دختر و داماد ما باید همین جا کنار خودمان باشند ! برای اینکه به یک شکلی که مردم نفهمند ، ایشان را تحت نظر و تحت مراقبت شدید و اذیت شدید داشته باشند .
یا باب المراد
شَمَمتُ ریحَکَ مِن مرقدِک، فَجَنَّ مشامی*
به کاظمین رسیدم برای عرض سلامی
تو آن همیشه امامی، من آن همیشه غلامم
من آن همیشه غلامم، تو آن همیشه امامی
مرا خیال نمازت شبی کشید به رویا
عجب رکوع و سجودی عجب قعود و قیامی
چه اشتراک قشنگیست بین طوس و مزارت
که از تو و پدرت هست در دو صحن مقامی
نوشته اند به باب الرضا تمامیِ جودی
نوشته اند به باب المراد جود تمامی
دوباره بوی حرم می آید
کاش می شد که شبی
در حرمت سر می شد
”شب جمعه” اگرم بود
چه بهتر می شد
و همان شب دل ما در حرم کرببلا
فرش راه قدم
حضرت مادر می شد
حسین جان
عبد ماتم زده ات باز هوایی شده است
ذکر شیرین لبش نوحه سرایی شده است
بی سبب نیست اگر گوشه چشمش شده خیس
شب جمعه ست دلش کرب و بلایی شده است
کاش می شد ...
ﮐﺎﺵ ﺗﺎ ﺩﻝ می گرفت ﻭ می شکست
ﺩﻭﺳﺖ ﻣﯽ ﺁﻣﺪ ﮐﻨﺎﺭﺵ ﻣﯽ ﻧﺸﺴﺖ !
ﮐﺎﺵ می شد ﺭﻭﯼ ﻫﺮ ﺭﻧﮕﯿﻦ ﮐﻤﺎﻥ
ﻣﯽ ﻧﻮﺷﺘﻢ ﻣﻬﺮﺑﺎﻥ ﺑﺎ ﻣﻦ ﺑﻤﺎﻥ !!!
ﮐﺎﺵ ﻣﯽ ﺷﺪ ﻗﻠﺐ ﻫﺎ ﺁﺑﺎﺩ ﺑﻮﺩ
ﮐﯿﻨﻪ ﻭ ﻏﻢ ﻫﺎ ﺑﻪ ﺩﺳﺖ ﺑﺎﺩ ﺑﻮﺩ
ﮐﺎﺵ ﻣﯽ ﺷﺪ ﺩﻝ ﻓﺮﺍﻣﻮﺷﯽ ﻧﺪﺍﺷﺖ
ﻧﻢ ﻧﻢ ﺑﺎﺭﺍﻥ ﻫﻢ ﺁﻏﻮﺷﯽ ﻧﺪﺍﺷﺖ
ﮐﺎﺵ ﻣﯽ ﺷﺪ ﮐﺎﺵ ﻫﺎﯼ ﺯﻧﺪگی
ﺗﺎ ﺷﻮﺩ ﺩﺭ ﭘﺸﺖ ﻗﺎﺏ ﺑﻨﺪﮔﯽ
ﮐﺎﺵ می شد ﮐﺎﺵ ﻫﺎ ﻣﻬﻤﺎﻥ ﺷﻮﻧﺪ
ﺩﺭ ﻣﯿﺎﻥ ﻏﺼﻪ ﻫﺎ ﭘﻨﻬﺎﻥ ﺷﻮﻧﺪ
ﮐﺎﺵ ﻣﯽ ﺷﺪ ﺁﺳﻤﺎﻥ ﻏﻤﮕﯿﻦ ﻧﺒﻮﺩ
ﺭﺩ ﭘﺎﯼ ﮐﯿﻨﻪ ﻫﺎ ﺭﻧﮕﯿﻦ ﻧﺒﻮد..
ﮐﺎﺵ می شد ﺯﻧﺪﮔﯽ
ﺗﮑﺮﺍﺭ ﺩﺍﺷﺖ . . .
ﻻﺍﻗﻞ ﺗﮑﺮﺍﺭ ﺭﺍ ﯾﮑﺒﺎﺭ ﺩﺍﺷﺖ . . .
ﺳﺎﻋﺘﻢ ﺑﺮﻋﮑﺲ
می چرخید ﻭ ﻣﻦ . . .
ﺑﺮﺗﻨﻢ می شد ﮔﺸﺎﺩ ﺍﯾﻦ
ﭘﯿﺮﻫﻦ . . .
ﺁﻥ ﺩﺑﺴﺘﺎﻥ ، ﮐﻮﺩﮐﯽ ، ﺳﺮﻣﺸﻖ
ﺁﺏ . . .
ﭘﺎﯼ ﻣﺎﺩﺭ ﻫﻢ ﺑﺮﺍﯾﻢ ﺟﺎﯼ
ﺧﻮﺍﺏ . . .
ﺧﻮﺩ ﺑﺮﻭﻥ ﻣﯿﮑﺮﺩﻡ
ﺍﺯ ﺩﻟﻮﺍﭘﺴﯽ . . .
ﺩﻝ نمی دادم ﺑﻪ ﺩﺳﺖ
ﻫﺮ ﮐﺴﯽ . . .
ﻋﻤﺮ ﻫﺴﺘﯽ ، ﺧﻮﺏ ﻭ ﺑﺪ
ﺑﺴﯿﺎﺭ ﻧﯿﺴﺖ . . .
ﺣﯿﻒ ﻫﺮﮔﺰﻗﺎﺑﻞ ﺗﮑﺮﺍﺭ ﻧﯿﺴﺖ ! ! !
نیمایوشیج
️ به سه چیز نیاز داریم، مخصوصا به پند پذیری ..
امام جواد عليه السلام :
المُؤمِنُ يَحتاجُ إلى تَوفِيقٍ مِنَ اللّه ِ و واعِظٍ مِن نَفسِهِ و قَبولٍ مِمَّن يَنصَحُهُ ؛
امام جواد عليه السلام :
مؤمن به توفيق از جانب خدا ،
پند دهنده اى از درون خويش
و پذيرش خيرخواهىِ آن كه خيرخواه اوست ، نيازمند است .1
نیازهای ما فقط نیاز پولی و مادی نیست، گاهی یک نصیحت، یا امر به معروفی که دیگران از سر خیر خواهی نسبت به ما می کنند نیاز روح ماست برای بزرگ شدن، برای پر ظرفیت شدن، … ما به عنوان مومن نیاز داریم جلسات معنوی و دینی شرکت کنیم، و با اهل ایمان بیشتر دوست باشیم، همه اینها توفیقی از جانب خداست، اگر نداریم! اگر با مسجد با عالم دین، ارتباط نداریم، کم توفیقی ماست … به دنبال رفع این نیازها باشیم!
1. تحف العقول، ص 457 .
هشت سنت غلط ازدواج - بخش آخر
۷. لباس عروس گرانقیمت
بعضیها لباس عروس گرانقیمت میخرند. نه! چه لزومی دارد. حالا لباس عروس میخواهند، بعضیها لباس عروس را میروند کرایه میکنند. چه مانعی دارد؟ ننگ دارد؟ نه! چه ننگی؟ چه مانعی دارد؟ بعضیها این را ننگ میدانند. ننگ این است که انسان یک پول گزافی بدهد، یک چیزی بخرد که یک بار آن را مصرف کند، بعد بیندازد دور. یک بار مصرف! آن هم با این وضعی که بعضی مردم دارند.
خطبهی عقد ۱۳۷۴/۱۰/۴
۸. به رخ کشیدن ثروتها
اگر چنانچه در ازدواج بحث مادیات عمده شد، این معاملهی عاطفی و روحی و انسانی تبدیل خواهد شد به معاملهی مادی. این معاملههای گران، این جهیزیههای سنگین، این چشم و همچشمیها و این به رخ کشیدن ثروتها و پولها – که برخی از افراد غافل و بیخبر میکنند – ازدواج را در واقع خراب میکنند. لذاست که در شرع مقدس مستحب است مهریه کم گرفته شود که «مَهرُ السّنّة» مورد نظر است.
خطبهی عقد ۱۳۷۷/۱۲/۱۳
* ازدواج را آسان کنید
من به همهی مردم در سراسر کشور توصیه میکنم که ازدواجها را آسان کنند. بعضیها ازدواج را مشکل میکنند. مهریههای گران و جهیزیههای سنگین ازدواج را مشکل میکند… خانوادهی پسرها توقع جهیزیههای سنگین بکنند. خانوادهی دخترها برای چشم همچشمی دیگران جهیزیهها را و تشریفات را و مجالس عقد و عروسی را رنگینتر بکنند. چرا؟ اثر این را میدانید چیست؟ اثر این کارها این است که دخترها و پسرها بدون ازدواج در خانهها میمانند، کسی جرئت نمیکند به ازدواج نزدیک شود.
خطبهی عقد ۱۳۷۳/۹/۲
استفاده از تهدید بجا
فرمانده کل قوا، روز گذشته در دیدار مسئولان و متخصصان وزارت دفاع:
درشرایطی که قدرتهای زورگو، چتر قدرت خود را گسترانیده و هیچ رحمی در وجود آنها به چشم نمی خورد و علناً مجلس عروسی و بیمارستان را به بهانه مبارزه با تروریسم بمباران می کنند و به هیچ نهادی هم پاسخگون یستند، باید توان دفاعی و تهاجمی را افزایش داد تا این قدرتها احساس تهدید کنند.
مراقب حرف هایی که می زنیم باشیم
حرف هايي كه مي زنيم،،،، دست دارند!!!
دست های بلندی كه گاهی،
گلويی را می فشارند
و نفس فرد را می گيرند !!!
حرف هايي كه مي زنيم،،،پا دارند !!!
پاهای بزرگی كه گاهی،
جايشان را روی دلی مي گذارند
و برای هميشه مي مانند !!!
حرف هايي كه مي زنيم ،،، چشم دارند !!!
چشم های سياهی كه،
گاهی به چشم های دیگران نگاه می كنند،
و آنها را در شرمی بی کران فرو مي برند !!!
پس
مراقب حرفهايي كه مي زنيم باشيم
زيرا
سنجیده سخن گفتن از سکوت هم دشوار تر است !!!
اولین شهدای دفاع مقدس چه کسانی بودند؟
در بین مزار شهدای دفاع مقدس خیلی اتفاقی چشمم خورد به این نوشته روی سنگ یکی از شهدای گرانقدر:
شهید محمد حسین دامغانی
سمت راست سنگ مزار ایشان ؛ اولین شهید دفاع مقدس
تا حالا به این قضیه فکر نکرده بودم ! اولین شهید دفاع مقدس !!
اولین پدرانی که دیگر به خانه برنگشتند …
مرا به تحقیق راجع به ایشان واداشت و نتیجه تحقیق من :