رویای صادقه یک دوست !
خواب دید با شوهرش تو صحن و سرای آقا علی ابن موسی الرضا (علیه السلام ) ست ، اینقدر خوابش براش ملموس بود که اصلا فکر نمی کرد خوابه ! به شوهرش گفت : خیلی عجیبه تا حالا اینقدر حرم و اینقد خلوت ندیده بودم !
جملش تموم نشده بود که چشمش افتاد به دوتا از دوستاش ، سادات و دخترِ مهربون !
یهو دخترِ مهربون شروع کرد به خووندن شعری در وصف امام رئوف !
می گه : شعر اصلا یادم نیست ولی می دونم اینقدر زیبا و تأثیر گذار بود که من فقط اشک می ریختم و شدت گریه من اونقدر زیاد شده بود که برگه شعر دخترِ مهربون خیس شد !
و بعد از خواب بیدار شد ……
بی تو مهتاب کجا ، کوچه کجا ....
به استاد خطم میگم : استاد میشه لطفا این شعر رو با خط زیبای خودتون برام بنویسید بزنم دیوار اتاقم ؛
بی تو مهتاب کجا
کوچه کجا
پنجره باز کجا
بی تو از باقی این عمر گذشتم ……
استاد میفرمان : می نویسم برات ولی این تو کی هس حالا ؟؟؟؟!!!!
می گم : تو یِ من همون او ِِِِ شماست !!!
می فرمان : زیر دیپلم حرف بزن !!!!
می گم : تو ِِِِ من همون پدر مهربون همون سایه سر ، دست خداست که خیلی وقته بالا سرمونه ولی نمی شه بگیریمش !!! یا شاید می شه ، شاید که نه حتما می شه ولی نمی خوام ! هی امروز ، فردا !!! امروز ، فردا ……
و وقتی اون نباشه ، می خوام دنیا نباشه …….
یک زندگی می خوام بیزحمت جنسِ خوبش!
کاش یه مغازه بود
آدم میرفت
میگفت
بی زحمت یه کم “خیال خوش” میخوام
ببخشید این “خنده ها از ته دل” چندن؟
آقا!
این “آرامشا” لحظه ای چند؟
این"بی خیالیا” که میپاشن رو زندگی مشتی چند؟
ازین “روزایی که بی بغضن” دارین؟
ازین “سالایِ بی رنج” اندازه دل ما دارین؟!
این “شادیا” دوام دارن؟!
نه…
کاش یه جایی بود میشد رفت و بگی آقا یه “زندگی” میخوام
بی زحمت جنس خوبش …
مالِ من هم شکست ! دیدی؟!
بی تو ای آرام جان
شعله دارم بر زبان
روز و شب سوزم ز داغ زندگی
تا بیفروزی چراغ زندگی
من جدا از کاروان
مانده ام از همرهان……
یک ، یه دوستی داشتم
دو ، دوسش می داشتم ….
می داشتم ، گذشته استمراری که به ماضی بعید تبدیل شد !!!
دوستی که تمام لحظات غم و شادیشو پُر کنی و براش بشی ، فرشته آرزوها و یهو تنهات بذار و بی هیچ حرفی ، دیگه رازاشو بهت نگه ، باهات قراره بستنی عصر تابستون و چای غروب زمستون رو نذاره ، تبریک تولدت یادش بره و …….. هزاران نقطه ….
اون دیگه دوست نیست ، غریبه ای ست بی هیچ خاطره و نقطه مشترک ………….
پ.ن: برود از دل من و ز دل من آن نرود ……
بر سراب آرزو دلبسته ام
در غبار بی کسی بنشسته ام
همچو برگی در خزان افتاده در راهم خدایا
با دلی افسرده در طوفانی از آهم خدایا
کو مرا حالی که در هستی تو را خوانم خدایا
کو مرا مستی که تا دستی برافشانم خدایا
چو مرغ شب تنها
به دامن شب ها
برآورم آوا
غم جدایی را
نوای شیرینم
صدای فرهادم
طنین مجنونم
ترانه لیلا
نشسته ام به راه تو
مگر شبی بازآیی
فروغ جان خسته ام
شقایق صحرایی
بیا بیا که ره برم به عالم شیدایی
مگر رها رها شوم ز محنت تنهایی
بی تو ای آرام جان
شعله دارم بر زبان
روز و شب سوزم ز داغ زندگی
تا بیفروزی چراغ زندگی
من جدا از کاروان
مانده ام از همرهان
بر سراب آرزو دلبسته ام
در غبار بی کسی بنشسته ام ………………
امام زمان، وقتِ ظهور را میدانند..
آیت الله بهجت می فرماید:
▪️ در روایتی از امام صادق آمده که فرمودند: شیعیانِ ما از ما صابر تر هستند… زیرا ما برای آنچه میدانیم صبر می کنیم، ولی آنان بر آنچه نمیدانند صبر می کنند.[اصول کافی، ج۲ ص۹۳ - تفسیر قمی، ج۱ ص۳۶۵]
حضرت غائب عجب صبری دارد، با اینکه از تمام آنچه که ما میدانیم و نمیدانیم اطلاع دارد و از همه امور و مشکلات و گرفتاری های ما با خبر است، خود حضرت هم منتظر روز موعود است و خودش می داند که چه وقت ظهور می کند. اینکه گفته میشود که آنحضرت وقت ظهورش را نمی داند، درست نیست.
کتاب در محضر بهجت ش۳۱۵
نکته: البته درباره این مبحث، بین عُلما اختلاف وجود دارد…
إمام الزمان يعلم وقت الظهور
یقول آية الله بهجت:
قال الإمام الصادق عليه السلام: نَحْنُ صَبَرْنَا وَ شِيعَتُنَا أَصْبَرُ مِنَّا- لِأَنَّا صَبَرْنَا بِعِلْمٍ وَ صَبَرُوا عَلَى مَا لَا يَعْلَمُون. [تفسیر القمي، جزء۱، ص۳۶۵، أصول الكافي، ج۲، ص۹۳]
لإمام الزمان الغائب صبر عجيب، على الرغم من أنه يعلم ما نعلم و ما لانعلم و لديه خبر عن جميع أمورنا، مشكلاتنا و متاعبنا، فهو ينتظر اليوم الموعود و يعلم بنفسه بأي وقت سيظهر. هذا الذي يقال بأن إمام الزمان لايعرف وقت ظهوره ليس صحيحاً.
کتاب في رحاب آية الله بهجت، العدد۳۱۵
ملاحظة : بالطبع يوجد اختلاف بين العلماء حول هذا الموضوع
Imam Mahdi (PBUH) knows the time of the Reappearance…
Ayatollah Bahjat says:
▪️ “It is narrated from Imam Sadiq (PBUH): “Our Shias are more patient than us… We await for what we know, but they await for what they don’t know.” ”
How patient is Imam Mahdi (PBUH), while he knows all we know and don’t know and he is aware of our affairs and troubles and worries, he himself is awaiting for the Day of Reappearance and he knows when he comes. It is not true that it is said he doesn’t know the time of his Reappearance.
In Bahjat’s Company, p. 315
Note: Of course there is a dispute among scholars about this issue…
نشست سیاسی بصیرتی با حضور دکتر رشوند هادی
با سلام و عرض ادب
از کلیه عزیزان دعوت به عمل می آوریم که در مراسم نشست سیاسی بصیرتی
سخنرانی جناب آقای دکتر رشوند هادی سیاسی ویژه کشوری پیرامون انتخاب اصلح
فردا صبح ساعت هشت ونیم صبح
درحوزه علمیه امام جعفر صادق علیه السلام سطح دو در تاریخ 96/2/19
ساعت 8/30صبح شرکت بفرمایید
- غلامحسن رشوند۱ - دارای مدرک دکتری تهدیدات امنیت ملی از دانشگاه عالی دفاع ملی۲ - ۲۰ سال سابقه کار مدیریتی در معاونت سیاسی بسیج ۳- ۱۰ سال مدیر و رییس اداره عملیات روانی در ستاد کل نیروهای مسلح که اول بهمن ماه با ۳۳ سال کار با جایگاه ۱۹ بازنشست شدند۴- از سال ۱۳۷۸ تاکنون فعالیت رسانه ای در روزنامه های جوان و ایران با بیش از ۲۴۰۰ یاداشت و تحلیل در روزنامه های سراسری و نشریات سپاه ۵- هادی سیاسی ویژه کشوری ۶-در حال حاضر اشتغال در کارهای پژوهشی در خبرگزاری فارس و انجام پروژه های تحقیقاتی برای مراکز پژوهشی و سپاه.
حضور شما بزرگواران الزامی است
لطفا به دیگران هم اطلاع رسانی بفرمائید
منتظر قدوم سبز شما هستیم
اجرکم عندالله
مکان خیابان هفده شهریور جنب بهزیستی حوزه علمیه امام جعفر صادق علیه السلام خواهران طلاب
زمان :سه شنبه ۱۹ /۲ /۹۶ ساعت ۳۰ /۸
صحبت از راهی طی شده !
… تصور نکنید که من با زندگی به سبک و سیاق متظاهران به روشنفکری ناآشنا هستم. خیر. من از یک «راه طی شده» با شما حرف میزنم. من هم سالهای سال در یکی از دانشکدههای هنری درس خواندهام. به شبهای شعر و گالریهای نقاشی رفتهام. موسیقی کلاسیک گوش دادهام، ساعتها از وقتم را به مباحثات بیهوده دربارهٔ چیزهایی که نمیدانستم گذراندهام. من هم سالها با جلوهفروشی و تظاهر به دانایی بسیار زیستهام، ریش پروفسوری و سبیل نیچهای گذاشتهام و کتاب «انسان موجود تکساحتی» هربرت مارکوزه را ـ بی آنکه آن زمان خوانده باشماش ـ طوری دست گرفتهام که دیگران جلد آن را ببینند و پیش خودشان بگویند: عجب! فلانی چه کتابهایی میخواند، معلوم است که خیلی میفهمد… اما بعد خوشبختانه زندگی مرا به راهی کشاندهاست که ناچار شدهام رو دربایستی را نخست با خودم و سپس با دیگران کنار بگذارم و عمیقاً بپذیرم که «تظاهر به دانایی» هرگز جایگزین «دانایی» نمیشود، و حتی از این بالاتر دانایی نیز با تحصیل فلسفه حاصل نمیآید. باید در جستجوی حقیقت بود و این متاعی است که هر کس براستی طالبش باشد، آن را خواهدیافت و در نزد خویش نیز خواهدیافت… و حالا از یک راه طی شده با شما حرف میزنم…
جمله ای زیبا برای اشتراک
امروز صبح تو مسیر ، گوینده رادیو پیام ، یک جمله خیلی زیبا خووند ، دوسش داشتم گفتم با شما به اشتراک بگذارم ، شاید که نهالبته حتما بدرتون می خوره و اما جمله :
“برای رسیدن به شادی یک سیلی محکم به غم بزنید تا نتیجه اون رو ببنید “
نرم افزار موبایل رهاورد پژوهش منتشر شد
دوستان رخدادی بس عظیم ، قابل توجه و بسیار ارزشمند ؛
نرم افزار موبایل رهاورد پژوهش در مرکز فناوری اطلاعات حوزه های علمیه خواهران طراحی و تولید شد.
نرم افزار تلفن همراه "رهاورد پژوهش” در برگیرنده ی متن الکترونیکی (ebook) آثار پژوهشی طلاب حوزه های علمیه خوهران است که در جشنواره های پژوهشی(علامه حلی، بانوی کرامت و پژوهش های گروهی رشد) شرکت داده شده اند. این مقالات پس از ارزیابی های اولیه، قابلیت نشر در فضای مجازی را کسب کرده اند.
نرم افزار رهاورد پژوهش از امكانات متنوعی برخوردار است كه برخي از آن ها در ذيل آمده است :
- امكان مشاهده اطلاعات و چكيده آثار به صورت آفلاين
- دسته بندي موضوعي مقالات
- كتابخانه شامل آثار بارگيري شده
- بخش محبوب ها شامل آثار مورد علاقه جهت دسترسي سريع
- جستجوي پيشرفته در بين عناوين،موضوعات،نويسندگان،چكيده و متن آثار
- هايلايت كردن متن مقالات و يادداشت گذاري
- علامت گذاري صفحات
- حالت نمايش در شب
- انيميشن ورق خوردن در تغيير صفحات
- حركت خودكار صفحه
- تنظيمات متنوع نمايش متن مقالات
و …
برای کسب اطلاعات بیشتر به لینک ذیل مراجعه فرمایید :