سبزه ام را می سپارم ...
سبزه ام را می سپارم دستِ آقای نجف
طالِعم دستِ علی باشد برایم بهترست
اِعتقاد هر کسی باشد برایش محترم
سیزده را دوست دارم زادروزِ حیدرست
sabzeam ra miseparam,daste aghaye Najaf
دشمن بداند ما ولایی هستیم
درمنطق ما ، شکست اگر نیست که نیست
این کشور ، اگر بیمه اولاد علی(ع) ست
آن برگ برنده ای که در توشه ی ماست
“سید علی حسینی خامنه ای ست“
این شعار ماست :
مرگ بر ضد ولایت فقیه
یاد امام خمینی پاینده باد ، رهبرمان خامنه ای زنده باد
۱۲فروردین؛
روزغلبه مستضعفین بر مستکبرین
روز پیروزی خون جوانان وداغ دل مادران بردشمن غول صفت وفرعون زمان
روز آری به جمهوری اسلامی گرامی باد
مشروح اتفاق 28 فروردین 1367
در پی تماشای فیلم پی 22 ، در زمینه این اتفاق سرچی نمودم ، نتیجه بررسی های من در خدمت شما ، شاید برای شما هم سوال بوده و شاید باعث تحول و ایجاد تصمیمی برایتان شود :
به وقایع دور و برمون بیشتر توجه نماییم !
تا حالا به این عنوان در تقویم توجه کرده بودید؟؟
“حمله به ناو ایرانی”
امروز مطابق با زمان بندی پخش فیلمهای نوروزی ، تلویزیون فیلمی پخش می کرد تحت عنوان “پی 22″ ، اولین صحنه ای که دیدم ورود تعدادی نیروی نظامی از قایق به کشتی بود ، که جذابیتش بیشتر در اولین چهره بود ، “هادی ساعی” ورزشکار قهرمان افتخار افرین تکواندوی کشور در نقش نیروی نظامی ، قطعا حضور این ورزشکار در فیلم نشانه استفاده از این فنون رزمی در صحنه های متعدد خواهد بود و از اونجاییکه متولد فروردین عاشق هیجانه :) جذب این فیلم شدم .
امروز دوازدهم فروردین ماه ، روزی بسیار ارزشمند در تاریخ کشور عزیزم ایران اسلامی ، روزی که هر ساله باید بزرگ داشته شود ، روزی که بیادمان می اورد جمهوریت و اسلامیت دو رکن جدایی ناپذیر و مهم در استقلال ، ازادی ، عزت و امنیت کشور عزیزم ، مدیون هزاران شهیدی است که جان و زندگی گرانبهای خود را برای حفظ و تداوم ان فدا نمودند . باید بیاد داشته باشم چه فرزندانی بودند چون نوید زارعی که پدر خود را ندیدند و حتی پیکر مطهرایشان را نیز در آغوش نکشیدند تا سنگ مزاری برای درد و دلهای لحظات تنهایی خود داشته باشند . نباید فراموش کنم که تا ابد مدیون شهدا ، امام شهدا و فرزندانشان هستم ، نباید لحظه ای غفلت کنم و با غفلت خودم به پیکره این نظام مقدس و ارزشمند که حاصل جانبازی و فداکاری شهدا و خانواده های محترمشان است ، ضربه ای وارد کنم .
این فیلم امروز ، تلنگری بود برای من تا لحظه ای فراموش نکنم پایداری و استقامت تا پای جان را برای کشور عزیز و مقدسم ایران اسلامی . تا دشمنان بدانند حتی برای لحظه ای جرات نگاه چپ به ذره ای از خاک و آب کشور عزیزم را ندارند .
صرفا دلخوش کنیم که ...
فارسی
انتظار فرج معنایش این نیست که انسان بنشیند و دست به هیچ کاری نزند! هیچ اصلاحی را وِجهه ی همت خود نکند و “صرفاً” دلخوش کند به اینکه ما منتظر امام زمان (عجل الله فرجه) هستیم! این که «انتظار_نیست!» انتظارِ چیست؟!
هر اقدامی در جهت استقرار عدالت، یک قدم به سمت آن هدف والاست. انتظار، «حرکت» است؛ انتظار، رها کردن و نشستن برای اینکه کار به خودی خود صورت بگیرد نیست! انتظار، «آمادگی» است، این آمادگی را باید در وجود خود و در محیط پیرامون مان حفظ کنیم…
«مقام معظم رهبری ۱۳۸۷/۵/۲۷»
عربی
فقط أن نواسي أنفسنا بأن… !
انتظار الفرج لايعني أن يجلس الإنسان و أن لايقوم بأي عمل ! لا يعني أن لايكون لديه عزيمة للقيام بأي إصلاح و يقوم فقط بمواساة نفسه بأننا من منتظري إمام الزمان (عجل الله فرجه)! هذا «ليس انتظاراً» ما هو الانتظار؟
كل عمل في سبيل تحقيق العدالة هو بمثابة خطوة نحو ذلك الهدف العظيم . الانتظار هو الحركة ، الانتظار ليس الانصراف عن العمل أو الجلوس بانتظار أن يتم العمل وحده ! الانتظار يعني الاستعداد ، يجب الحفاظ على هذا الاستعداد في كياننا و في المحيط من حولنا…
مكتب السيد القائد، ۶جمادي الاولي ۱۴۲۰
انگلیسی
!!… We are just happy that
Waiting for Imam Mahdi’s Reappearance doesn’t mean that we should sit around and do nothing! Choosing no rectification as our ambition and “just” be happy that we are expecting Imam Mahdi (PBUH)! This “is not waiting!” Waiting for what
Any action to the establishment of justice is a step to that exalted aim. Waiting is “action”; waiting is not to drop and sit around for the affair to be concluded by itself! Awaiting is “preparedness”, this preparedness should be preserved in our souls and our environs
Grand Ayatollah Sayyed Ali Khamenei the Supreme Leader of Iran, 08/17/08
غروب نابهنگام سامرا فرا رسیده
امام هادی(ع):
از كسى كه نسبت به او كدورت و كینه دارى، صمیّمیت و محبّت مجوى. هم چنین از كسى كه نسبت به او بدگمان هستى، نصیحت و موعظه طلب نكن، چون دیدگاه و افكار دیگران نسبت به تو همانند قلب خودت نسبت به آنها مى باشد.[1]
حضرت امام هادی (ع) در 8 سالگی پس از شهادت پدر بزرگوارشان عهده دار مقام امامت شد و پس از 33 سال امامت در سن 41 سالگی در سامرا در زمان خلافت معتز به شهادت رسید.[2] و جسم پاک حضرت در سامرا در خانه مسکونی حضرت مدفون گردید.[3]
نکته مهم در شهادت امام هادی (ع) این است که حضرت در سامراء به شدت تحت نظر بود و به خاطر کنترل بسیار شدید و خفقان حاکم و منع دوستان و شیعیان از دیدار با حضرت و عقوبت سخت متخلفین حتی نزدیکترین یاران امام نیز از حال و وضع امام بی خبر یا بسیار کم اطلاع بودند و به همین دلیل است که منابع اشاره دقیقی به نحوه شهادت امام ندارد، بلکه فقط شهادت حضرت در زمان معتز را ذکر کردهاند.
مولای بزرگوار ما، دهمین ستاره آسمان امامت، حضرت امام هادی(ع) همچون امامان و معصومان دیگر، همواره راهبر امت و بیان کننده احکام اسلام و قرآن بود. امام هادی(ع) دهمین اشعه فروزان مهر الهی بر روی زمین و واسطه فیض میان آفریدگار و آفریدگان بود که با فروغ عالم تاب دانش و یقین خویش تاریکی های نادانی را روشن می ساخت و گرمابخش محفل شیعیان در آن شام سرد و بی روح بود.
سلام بر تو ای پیشوای دهم شیعیان.
سلام بر تو ای دهمین نور هدایت و امامت.
سلام بر تو ای فرزند پیامبر(ص)، ای منزلگاه فرشتگان الهی و ای خزانه دار علم.
سلام بر تو ای امام هدایت گر و چراغ تاریکی ها و ای پرچمدار پرهیزگاری.
درود خداوند بر تو باد و چلچراغ هدایتت، که هنوز هم روشن و نورانی فرا راه حقیقت پویان پوتو افشانی می کند.
درود خداوند بر تو باد در روزی که قدم به عالم خاک نهادی و قدم از عالم خاک برداشتی.
صفات تو را بر شمردن، همه ی صفات تو را ” هدایت” دانستن، تو را منجی بی هدایتی ها خواندن، تمام ارادتی ست که از ما ساخته است.
امروز زمین آغوش گشوده است تا بار دیگر انسان پاکی از سلاله خاندان پیامبر(ص) را در خود جای دهد و او را به حیاتی برتر از این دنیای دون و در کنار اولیا و انبیا نوید دهد.
شهادت جانگداز آن امام همام، امام علی النقی(ع) را به عموم شیعیان جهان تسلیت می گوییم.
التماس دعا
موسیقی دانی که طلبه شد !
یک خاطره زیبا از زبان عمو جانم :
عموی مهربان من ساکن قم هستند و فعالیتهای اجتماعی و فرهنگی بسیار زیادی در جای جای کشور پهناور و عزیزمان ایران اسلامی انجام می دهند و بواسطه فعالیتهایشان با افراد متعددی ارتباط،دارند ، در جریان این رفت و امدهایشان ، با دو برادر از مسیر قم به شاهرود اشنا می شوند ، که ایشان به اصرار عموی مرا می رسانند ، این دو برادر قصد زیارت امام رضا علیه السلام را داشتند در شب لیله الرغائب و از آنجاییکه شاهرود در مسیر تهران به مشهد و دقیقا بین راه است با ایشان همسفر می شوند ، در طی مسیر این دو برادر از زندگی خود و سیر تحولاتشان صحبت می کنند ، اینکه ایشان هر دو دانش اموخته مقطع فوق لیسانس یکی در رشته مهندسی معماری و دیگری موسیقی از دانشگاه های تهران بوده اند و البته ساکن تهران نیز بوده اند و به یکباره به عشق مولایشان امام زمان عج و به منظور اشنایی بیشتر با اموزه های دین مبین اسلام و قدم نهادن در راه تبلیغ تصمیم به طلبه شدن می گیرند و در راستای تحقق این ارمان مجاور حضرت معصومه سلام الله علیها شده و ساکن قم می شوند و برادر موسیقی دان که صاحب صدای بسیار زیبایی است ، آن لحن خوش خود را صرف مدح دین خود می نماید ، جااب است بدانید ایشان یک البوم نیز داده بودند قبل طلبه شدنشان !
برادر معمار ازدواج کرده و همین روزها اولین فرزندش بدنیا می اید و برادر موسیقی دان نامزدی دارد و در صف ازدواج است !
دین اسلام جاذبه های بسیار زیادی دارد ، علیرغم آنچه دشمن جلوه می دهد ، اگر افرادی با عشق به شناخت و شناساندن این زیبایی ها در این راه قدم بگذارند حتما مبلغان تاثیر گذاری،خواهند شد .
خوشمزه ترین سوپ شیر دنیا
بعضی لحظات زندگی خیلی عجیب گره می خورن به خاطرات شیرین در گذشته و اصلا نمیشه از هم جداشون کرد ! و تداعی اون لحظه و اینکه غیر قابل برگشته غم انگیزه و آدمو محزون می کنه !
عمو جونم امروز دچار این لحظات شده بودن و من رو هم دچارش کردن !!!!
خان عمو مهمون شهر و خونه کوچیک ما بودن ، شب قرار بود همگی خونه پدربزرگ عزیزم دورهم باشیم به بهانه صرف شام ، مادربزرگ مهربان من سالهاست در بین ما نیستند ، خونه پدربزرگم از این خونه قدیمیهای باصفاست ، که یک حیاط بزرگ وسط ساختمونه و دور تا دور حیاط اتاق های متعدد و تو در تو ، تو حیاط حوض هست و گوشه اون آب انبار (که البته هر دوتاشون خشک هستن) ، چهارتا باغچه تو چهار گوشه حیاط هستن که الان بی بر و بار هستن ولی قدیما کلی درخت درهم پیچیده شده ، داشت که وقتی غروبِ تابستون می شد ما بچه ها جرات اینو نداشتیم از کنار بزرگترا جُم بخوریم ، چون می ترسیدیم هر لحظه از لابلای درختای تاریک گوشه و اطراف حیاط موجود ساختگی و مخوفِ توصیفی مادرجون به نام “ننه حسن” بیاد بیرون و مارو بُخوره !!!!
با اینکه ما همه بچه ها می دونستیم ننه حسنی وجود نداره ولی مادرجون چنان روایتگری بود که ما اونو (ننه حسن) را باور کرده بودیم .
حالا من و عمو جانم در این حیاط خالی از درخت و سکنه ، در یک ظهر دل انگیز بهاری ، لب حوض آبی رنگ پریده و خالی از آب نشسته بودیم و با مرور خاطرات ، چای خوش عطر و خوش رنگی را نوشیدیم و بعد اون به یاد مادربزرگ مهربانم که جای خالیش همیشه احساس می شه ، به کمک عمو جانم که سرآشپز زبردست و ماهری هستند سوپ شیر پختیم و شب به یادشان بین اقوام تقسیم کردیم ، البته ناگفته نماند که وظیفه خطیر من در پختن این سوپ تنها پوست و ریز نمودن ، پیازها بود که در کنار مرور خاطرات اشک مرا دو چندان کرد !!
و جاتون خالی این سوپ شیر خوشمزه ترین سوپ شیر دنیا شد برای من ، سوپی با طعم زیبای خاطرات خانه مادربزرگ …
آخرین باری که سوپرایز شدی کی بود؟
شب بهاری تون ، گل بارون
بهاررررررر دوست داشتنی من ،
هر شکوفه مرا نام تازه ای ست….؛
بهار فصل دیگری ست…. به سبز جامگی چشمهای تو
بنده دلم را به بندِ کفشهایت گره زده بودم ؛
که هرجا رفتی
دلم را با خود ببری
غافل از اینکه ، تو پا برهنه می روی و بی خبر ….
من یک فروردینی هستم ، عاشق بهارم ، بهار از نگاه من یعنی فقط فروردین ، از اردیبهشت به بعد تابستونه!!!
خوونواده کوچک ولی سبز ما ، مملو از احساس و عشق و عاطفه ست ، ما چند سالیه یک رسم قشنگ داریم ، چون تعداد نوه های خوونواده مون کم هستن و اکثرشون متولد بهارن و بین 9 نوه ، پنج نفر فروردینی ، یک نفر اردیبهشتی و یک نفر خردادی داریم ، یک جشن تولد گروهی می گیریم ، نزدیک آخرین روزهای تعطیلات عید که البته اون روز شهادت ائمه هدی علیهم السلام نباشه ، اگه بشه کیک می خریم که طی چهار سال گذشته همیشه کیک داشتیم ، من منیجر برنامه ها هستم ، خریدها انجام میشه و در آخر حساب کتاب و تقسیم بین تمام نوه ها ، یک عصرونه مختصر هم داریم که البته همیشه به شام ختم شده ، هدایای مشابه و به تعداد خریداری میشه فقط به رسم یادبود و ساختن یک خاطره زیبا ، تا حالا که خداروشکر به همه بچه ها خوش گذشته ، همیشه بادکنک ، برف شادی و فشفشه هم داشتیم ، چون این ملزومات تداعی کننده شادی هستن ، ما تو جریان تولدمون سرباز داشتیم رفته خدمت و تموم شده ، دوماد داشتیم و خیلی اتفاقای قشنگ دیگه و خاطرات با عکس هر سال ثبت شدن و یک گوشه از قلب و ذهنمون جا خوش کردن و طعم شیرینیش تا وقتی إن شاالله همه مون برای نوه هامون تولد بگیریم مانا و ماندگاره …..
الهی خدا بزرگترا رو برامون حفظ کنه که برکت وجود این عزیزان باعث اینهمه دورهمی های خاطره انگیزه .
علت ایجاد این پست من ، سوپرایز شدنم بود ، یکی از اعضای تیم تولدیمون که امروز تولدش بود یک کلیپ خیلی قشنگ با تمام عکسهای این چند سال گذشته و عید امسال درست کرد و برا هممون فرستاد .
پ.ن: بعضی وقتها فرشته شادی بشین بدون اینکه منتظر پیشنهاد بمونید ، نیکی کنید و تو دجله بندازید که ایزد در بیابان حتما بازپس میدهه ، ایمان داشته باشید .