شب سوم شهدای گمنام
26 مهر 1395
بخشی از سخنرانی مراسم شب سوم حرم مصادف با چهاردهم محرم الحرام۱۴۳۸
سخنران حجت الاسلام والمسلمین گرامی
بسیاری ازمشکلات امروز بشری با تحلیل فضای کوفه مشخص خواهد شد . طبق روایات مرکز حکومت امام زمان کوفه و مسجد کوفه است . چرا؟ چون کوفه باید شاخص بماند . تا… بیشتر »
2 نظر
پیام شهید زینب کمایی به ما
24 مهر 1395
در یکی از شب های برگزاری مراسم در هیأت عاشقان موضوع مطرح شده حول شخصیت و بیان ویژگی های اخلاقی شهید زینب کمایی بود .
من خودم تا به حال اسم این شهید کوئچک بزرگوار را نشنیده بودم ، شهید 14 ساله ، ساکن شاهین شهر اصفهان و اصالتاً آبادانی که پس از شروع… بیشتر »
هیأت عاشقان مهدی (عج)
23 مهر 1395
سال تاسیس 1377
این هیات متشکل از جوانان عاشق ، مخلص و محب اهل بیت علیهم السلام است ، هر سال دوازده شب اول محرم مراسمی بسیار پرشور و منظم برگزار می نمایند ، البته بعد از دهه مراسم هفته گرد ، در محل خودِ هیات واقع در خیابان جوادیه ، حسینیه کربلایی علی… بیشتر »
کار خیر با درهای نوشابه پلاستیکی !!
23 مهر 1395
آماده سازی و تقسیم غذا به تعداد سیصد عدد بین نیازمندان توسط دانشجویان علوم پزشکی شاهرود به کمک فروش دری های پلاستیکی نوشابه به بازیافت بیشتر »
موکب ریحانة الحسین شاهرود
23 مهر 1395
حضور خادمان خوزستانی در موکب ریحانة الحسین علیه السلام در شاهرود
موکبی به سبک عربی ، در طول دوازده شب اول محرم پذیرای عاشقان اباعبدالله در ورودی یکی از خیابان های پر رفت و آمد شاهرود بودند ، پذیرایی این بزرگواران چای با استکان و نعلبکی همراه با قاشق… بیشتر »
نخل گردانی در شاهرود
23 مهر 1395
آیین باشکوه ۱۸۰ ساله مردم شاهرود در روز بازدهم
روز یازدهم محرم، مردم شاهرود از اطراف و اکناف در مرکز شهرستان گرد هم می آیند تا آئین ۱۸۰ ساله "نخل گردانی" را با رسوم خاص خود اجرا کنند و به عزاداری سرور و سالار شهیدان حضرت اباعبدالله الحسین (ع) بپردازند.… بیشتر »
نعل اسب ، نشان خوش شانسی ، از کجا ؟!!
22 مهر 1395
نعل اسب رو نماد خوش شانسی؟!!!
استادرائفی پور:
یه سوال مگه امام حسین (ع) در گودال به شهادت نرسیدن،پس باید محل دفن حضرت هم همون گودال باشه.اونایی که رفتن کربلا میدونن بین محل گودال و ضریح مطهرفاصله هست.چرا؟ تو کربلا یه عده اومدن گفتند نه،براین پیکر باید… بیشتر »
درد و دل شب آخر دهه اول ماه محرم
22 مهر 1395
روضه خوان می گفت، امشب در سیاهی پشت خیمه ،خارها را جمع می کردی تا مبادا غروب فردا، وقتی بچه ها از دست دشمن فرار می کنند، پایشان زخمی شود...
و من، باخودم فکر می کردم در دنیای سیاه دور و برم چقدر خار هست که وقتی از ترس حمله های ناغافل شیطان می خواهم فرار… بیشتر »