الهم ارزقنا کربلا
28 خرداد 1395
تا میخواد پا بذارم رو عهدی که بسته دلم تو ی حرم
یه کی دستاشو میذاره دوباره مثل قدیما روسرم
نمیذاره که دوباره من بمونم و دل دربدرم
پشت شش گوشه تا سحر ماندم
گریه گریه کمیل می خواندم
نیمه شب ناگهان شدم سرمست
عطر سیبش هنوز یادم هست
درد دوری کشیده بودم کاش
کربلا را ندیده بودم کاش
اللهم ارزقنا کربلا …..