محبت خدا
رسول اکرم در دعایی می فرمایند:
“خدا محبت خودت و محبانت
و عملی که ما را به محبتت می رساند به ما عطا فرما
و محبتت را از خودم و خانواده ام و از آب خنک نزد من محبوبتر قرار بده”
این محبت در حد عالی به خدا را باید از خود خدا بگیریم و آن را تقویت کنیم که یک هدیه ویژه الهی است
در روایات هست که دل دست خداست
بیایید مثل پیامبر اکرم از خدا گدایی کنیم که خدایا محبت خودت را در دل ما بینداز،چون دل دست خداست،
در آن آیه قرآن هم که “ولکن الله حبب الیکم الایمان”
در روایت این هدیه ویژه الهی است که برخی از دل ها را می پسندد و ایمان را نزدشان محبوب و کفر و فسوق و عصیان را منفور قرار می دهد؛
تا دنیا هست ما سختی می کشیم ولی خب سختی در راه محبوب خیلی فرق می کند با سختی منفعلانه ای که آخرش هیچ چیز هم نیست !
برای تقویت علاقه های خوب در قلب خودمان برنامه بریزیم والا یک جاهایی کم می آوریم.
در راس این برنامه باید دعا و مناجات قرار دهیم و دل را در اختیار پروردگار عالم قرار دهیم و از خود خدا بخواهیم.
اصلا ما چرا در خانه خدا نمی رویم و گریه بکنیم مثل آن چه که در دعای ابوحمزه_ثمالی هست که :
خدایا چرا مرا رها کردی و دل مرا پر از محبت خودت نمی کنی،
این ها را باید با ضجه زدن در خانه خدا گرفت
تا بعد از این که یک کم از این محبت ها را چشیدیم تشنه بشویم و باز بیش تر تقاضا کنیم و بیش تر تمنا کنیم،
آن وقت زندگی با آن چیزی که مردم فکر می کنند کاملا متفاوت خواهد شد.
مردم فکر می کنند دینداران همان طور که خیلی ها قوانین راهنمایی و رانندگی را رعایت می کنند همنطوری قوانین دین را رعایت می کنند نه عشق می ورزند؛ دینداری نباید ابن گونه باشد که اگر باشد حال بقیه را از دین به هم می زند .
دینداری باید توام با محبت بسیار عمیق باشد .
من نمیخواهم مستقیما این حرف ها رابزنم که تکلیفمان بشود برویم خدا را دوست داشته باشیم،
عاشقی که به زور نمی شود! ولی می شود مستقیما برایش گریه کرد
ناله زد
مناجات کرد
می شود شاکی شد
تمنا کرد
می شود انتظار داشت
می شود چشم چرخاند و دنبالش رفت
می شود اعمال را با این نیت انجام داد.
ما نمی توانیم نماز را با این نیت بخوانیم. خب مودبانه می خوانیم بلکه به این محبت برسیم.
بعد اگربه این محبت نرسیم به چه دردی می خوریم؟!
برای چه زنده ایم.
گفت:
عاشق شو ورنه روزی کار جهان سر آید
ناخوانده نقش مقصود در کارگاه هست