امام خمینی از نگاه سایرین
تربیت مهدوی
همسربزرگوارامام خمینی رحمه الله در موردنحوه برخوردحضرت امام باایشان می گوید:حضرت امام بمن خیلی احترام می گذاشتند.حضرت امام (کارهای خانه)جاروکردن وظرف شستنوحتی شستن روسری بچه خودمان راهم وظیفه من نمی دانستندواگربه جهت نیازگاهی به این کارهادست می زدم،ناراحت می شدندوآن رابه حساب نوعی اجحاف نسبت به من می گذاشتند.حتی وقتی وارداتاق می شدم،بمن نمی گفتند : در راپشت سرتان ببندید))صبر میکردند تا بنشینم و بعدخودشان بلند می شدند و در را می بستند…..به احمدجان خیلی سفارش (مرا)کردند.به اوگفتند:خیلی مواظب(مادرت)باش.من نتوانستم تلافی کنم و تو تلافی کن .
آقای کفاش زاده نقل می کنند که: از دختر امام شنیدم که امام پیژامه و زیر پیراهنی و حتی دستمال خود را اتو می کردند؛ بیش تر هماهنگ و همرنگ می پوشیدند، لباس رو را هم اتو می کردند.1
حضرت آیت الله خامنه ای ( مدطله العالی ) :
(حقیقتاً خدا می داند که آن بزرگوار [امام خمینی (ره)] در این دنیای تاریک ظلمانی، مثل یک خورشید، چند صباحی آمد درخشید و رفت، تا مردم بدانند که خورشیدی هم هست.
دیگر بعد از ائمه و معصومین، ما و دیگران هم مثل آن آدم سراغ نداریم.
اگر کسی هم بگوید، به نظر من بیانصافی کرده است.
انسانیت باید بفهمد که این گوهر در خزانهی الهی وجود دارد. آن مرد، اگر میفهمید که تکلیف است، عمل میکرد.) ۱۳۶۹/۱۰/۱۰
توصیه حجت الاسلام علیرضا پناهیان :
هر موقع دیدید دارید افسرده حال میشوید بروید یک دور صحیفه_نور حضرت امام(ره) را بخوانید،
من چقدر به جوانها توصیه کردم آقا یک دور صحیفه نور حضرت امام(ره) را مطالعه کنید،
امام کلامش یک اثر دیگری دارد، یک نور دیگری دارد،
از شانصدتا کتاب علمی خواندن، اثرش بیشتر است،شانصدتا یعنی بی شمار کتاب
ببین چی دارم بهت میگم، یک وقت نگی کسی نگفته بود
روز قیامت یقه نگیری ها.
ما کیفش را کردیم تنها خوری نکردیم، به تو میگوییم تو هم کیفش را بکن،
ما باور کنید نصف بیشتر صحبتهای حضرت امام را شنیده بودیم،
یک دور وقتی که من افتادم به مطالعه صحیفه نور یک زمانی، نشد بگذارمش کنار،
برو ببین چه خبر است؟
بگذار روحت رنگ #روح_امام را که روح خداست پیدا کند،
اصلاً یک اثر دیگری دارد، امام این جوری نگاه میکرد و میفرمود:
مملکت ما به جایی رسیده است که جوانها میآیند از من تقاضا میکنند دعا کن ما شهید بشویم
حالا بیایید با هم تحلیل کنیم،
چند نفر رفته بودند این جوری به امام گفته بودند؟
اکثریت جوانها این جوری نبودند، قبول است آقا؟
امام تکیه میکند به آن تعداد محدود، مملکت را با آن جوان شهادتطلب معرفی میکند، مثبتنگری را میبینید؟
مثبتنگری را میبینید؟
از بین همه بچههای دوازده ساله یک دانه دوازده ساله که رفته زیر تانک، بر میدارد این را میکند نماد ملت،
میفرماید: رهبر ما طفل دوازده سالهاست
ببین این مثبتنگری،
بعدش هم روزی که میخواهد از دنیا برود
می فرماید:
با دلی آرام و قلبی مطمئن و روحی شاد و ضمیری امیدوار به فضل خدا از خدمت خواهران و برادران مرخص، و به سوی جایگاه ابدی سفر میكنم.
و به دعای خیر شما احتیاج مبرم دارم.
و از خدای رحمان و رحیم میخواهم كه عذرم را در كوتاهی خدمت و قصور و تقصیر بپذیرد .
1- برداشتهایی از سیره امام خمینی