بس حلقه زدم
هرگز نبود شهد که بر وی مگسی نیست
یا گلبن سوری که برآن خار و خسی نیست
بس حلقه زدم بر درو حرفی نشنیدم
من هیچ کسم یا که درین خانه کسی نیست
یاران همه رفتند و منم خسته و ره تار
آوخ که درین قافله بانک جرسی نیست
هر کس که تو بینی به جهانش هوسی نیست
غیر از تو مرا در همه عالم هوسی نیست
کوتاه مرا دست و تو بس شاخ بلندی دانم
که به دامان توام دست رسی نیست
بیدل ز پی حشمت و جاهست برین در
کز دوست به جز دوستیش ملتمسی نیست1
مولایم ، یا صاحب الزمان ؛
اگر حجاب ظهور شما منم
خدا کند که بمیرم
چرا نمی آیی؟!!!!!
1.بیدل دهلوی
دوست عزیزم مریم خدا با توست
عشق تو به تار و پود جانم بسته است
بی روی تو درهای جهانم بسته است
از دست تو خواهم که برآرم فریاد
در پیش نگاه تو زبانم بسته است 1
خدای مهربان روح بزرگ مادرعزیزتان را غرق رحمت بیکران خود فرماید ، سایه پدر بزرگوارتان مستدام، ان شاالله
مریم ، دوست عزیزم ، تو تنها نیستی
خدا با توست ، خدا با ماست
رَبِّ لَا تَذَرْنِي فَرْدًا وَأَنْتَ خَيْرُ الْوَارِثِينَ2
تقدیم به مریم عزیزم :
تا تو با منی زمانه با من است
بخت و کام جاودانه با من است
تو بهار دلکشی و من چو باغ
شور و شوق صد جوانه با من است
یاد دلنشینت ای امید جان
هر کجا روم روانه با من است
ناز نوشخند صبح اگر توراست
شور گریه ی شبانه با من است
برگ عیش و جام و چنگ اگرچه نیست
رقص و مستی و ترانه با من است
گفتمش مراد من به خنده گفت
لابه از تو و بهانه با من است
گفتمش من آن سمند سرکشم
خنده زد که تازیانه با من است
هر کسش گرفته دامن نیاز
ناز چشمش این میانه با من است
خواب نازت ای پری ز سر پرید
شب خوشت که شب فسانه با من است3
1.فریدون مشیری
2.سوره انبیاء ، آیه 89
3.هوشنگ ابتهاج
هی نگید نمیشه ! کار نشد نداره !
وقتی به آرایشگاه مراجعه می کنید ، حتما تا حالا مواجه شدید ؛
- اپیلاسیون کل بدن !!!
- کاشت ناخن !
- پخش موسیقی های مختلف و منزجر کننده با صدای بلند در سالن آرایشگاه !
- لباس های جلف کادر سالن !
- عدم رعایت حجاب آرایشگر در مقابل داماد بعد از آماده شدن عروس !
- بیان این جمله آرایشگر بعد شینیون خانم محجبه : الان میخوای اون پتو رو بندازی رو سرت ؟! خب همه زحمات من حروم میشه که !!
و …..
حالا تو این دنیای رنگ و وارنگ و از همه رنگ ، با آدمایی که به واسطه بعضی شغلها من جمله آرایشگری ، حجاب و رعایت موازین شرعی را از عوامل دوری از تمدن و فرهنگ می دانند ،
شخصی پیدا شده است در کلان شهر تهران صاحب سالنی است با این شرایط :
- اپیلاسیون کل بدن به هیچ وجه انجام نمی شود .
- کاشت ناخن نداریم .
- موسیقی پخش نمی شود .
- به خواهران طلبه عزیز تخفیف داده می شود .
- رعایت حجاب الزامی است .
خب حالا چی می گید ؟ دیدید می شه !! کار نشد نداره ! فقط یکم شجاعت میخواد !
چرا آرایشگاه ، باشگاه ، کافی شاپ ، پارک ، سینما و ….. خیلی مکانهای عمومی دیگه اسلامی نداشته باشیم !
دست به دست هم دهیم به مهر …..
امتحان دارم برام دعا کنید
سلام دوستان ، یادتون میاد یک پست داشتم واسه اونا که امتحان دارن این ایام دلسوزی کردم و احساس خوشحالی از اینکه من دیگه مجبور نیستم در حال حاضر امتحان بدم؟؟!!! البته بماند که یکی از دوستان من رو آگاه کردند که همواره در معرض امتحانات الهی هستیم ….
الان خواستم بگم پشیمونم !!! شایدم آه شما منو گرفت !!! :) :)
من هم ۲۳ دی ماه امتحان دارم ، برام دعا کنید !
ان شاالله در تمامی امتحانات زندگی سربلند باشیم .
بهانه جویی تا کی ؟ بگو یا علی
تا چه زمانی می خواهید بهانه بگیرید که ؛
کار نیست ؟
پول نیست ؟
پارتی ندارم ؟
سرمایه ندارم ؟
شانس ندارم ؟
……
همین امشب شروع کنید
رسالت خود را پیدا کنید
و از بهانه ها دست بردارید
فقط شروع کنید ….
دستت رو بذار روی زانوتو بگو یا علی
شبتون علوی
یکی از ملاکهای خوشبختی
اگر در اطراف شما همچین موجوداتی زندگی می کنند،
شما یکی از ملاک های خوشبختی رو دارین !!!
قدر اینارو بدونیممممممم
صبحتون قشنگ
در صبحگاهان
که شبنم بر روی گل ، آیتی از پاک بودن را به گل ها هدیه می بخشد
برایت آرزو کردم :
خوب دیدن
خوب بودن
خوب ماندن را
صبحتون قشنگ ….
آرام می شوی ....
آرام می شوی
بعضی وقت ها
وابستگی ها را کنار بگذاری …..
و یک دلِ سیر بخوابی ……
هر کجا هستم باشم آسمان مالِ من است….
شبتون پر از نور خدا
التماس دعا
حکایت شماره سه های زندگی !
اونموقع ها که دبیرستان بودیم و سال دوم برای درس فیزیک یکی از بهترین دبیرهای شهر رو برامون انتخاب کرده بودن تا پایمون تقویت شه و واسه کنکور آماده بشیم ، دبیرمون که در کل شهر سرشناس و مشهور بودن ، شیوه جدیدی برای تدریس داشتند و هر جلسه قبل از شروع کلاس یک شماره از روی لیست دفتر به قول خودشان انتخابی !! صدا می کردن پایین کلاس و پای تخته برای پاسخگویی به سوال ایشان از جلسات گذشته ، در حد فقط یک سوال !
اولین عددی که معلم پای تخته فراخواندند شماره سه بود …..
جالب بود جلسات اول حدودا هفت جلسه یک هفته در میان ایشان می گفتن : خب بذار ببینیم چه عددی رو صدا بزنیم امروز ، پس از کمی تأمل … شماره سه بیاد !!!!
دو جلسه اول گفتیم خب حتما فراموش کردن ، اما به جلسه چهارم که رسید بچه ها و شماره سه معترض شدند !!!
حالا همون شماره سه از طرف دبیر فیزیک پدر یا مادرش خواسته شدن تا به مدرسه بیایند برای بررسی وضعیت درسی فرزندشان ….
مادر در مدرسه حضور پیدا کرد و دبیر فیزیک اظهار داشته ، ببخشید کدوم دانش آموز هستند دخترخانم شما ؟!!!! ( تعجب !!! شاخ !!!! )
دختر در دفتر حضور پیدا می کند و می گوید منم دیگه شماره سه !!!!
حالا این حکایت در زندگی روزمره دیده می شود ، شماره سه ای که همیشه انتخاب می شود برای امتحان ، اما به هنگام تأیید فراموش می شود !!!
حوالی زندگی
حوالی بعضی ها آنقدر هوا دلچسب است
که دوست داری یک خانه نقلی کنارشان اجاره کنی
و با خیال راحت زندگی را با آرامش تنفس کنی …
شبتون آروم
آسمون دلتون پر ستاره