فاصله میان من و تو!
بایزید بسطامی در مناجات چنین گفت:
????«بار خدایا! تا کی میان من و تو منی و تویی بود؟ منی از میان بردار تا منی من به تو باشد تا من هیچ نباشم.» و گفت:
????«الهی! تا با توام، بیشتر از همه ام و تا با خودم، کمتر از همه ام.» و گفت: «الهی! مرا فقر و فاقه به تو رسانید و لطف تو آن را زایل نگردانید.» و گفت:
????«خدایا! مرا زاهدی نمی باید و عالمی نمی باید. اگرم از اهل چیزی خواهی گردانید، اهل شمه ای از اسرار خود گردان و به درجه دوستان خود برسان.»
????و گفت: «ناز بر تو کنم و از تو به تو رسم. الهی! چه نیکوست الهام تو بر خطرات دل ها و چه شیرین است روش ایهام تو در راه غیب ها و چه عظیم است حالتی که خلق کشف نتوانند کرد و زبان وصف آن نداند و این قصه به سر نیاید.»
????و گفت: «عجب نیست از آنکه من تو را دوست دارم و من بنده عاجز و ضعیف و محتاج. عجب آنکه تو مرا دوست داری و تو خداوند و پادشاهی و مستغنی»،
و گفت: «الهی! اکنون که می ترسم و به تو چنین شادم، چگونه شادمان نباشم اگر ایمن گردم».????
مجله گنجینه ، شماره 86