با اشک بر امام حسین علیه السلام چه کنیم؟
کجا رفتی بابای خوبم ؟!!
سخت است وقتی روضه وصف دختری باشد
حالا تصور کن به دستش هم، سری باشد
حالا تصور کن که آن سر، ماهِ خون رنگی
در هالهای از گیسویی خاکستری باشد
دختر دلش پر میکشد، بابا که میآید،
موهای شانه کردهاش در معجری باشد
ای کاش میشد بر تنش پیراهنی زیبا …
یا لااقل پیراهن سالمتری باشد
سخت است هم شیرین زبان باشی و هم فکرت
پیش عموی تشنهی آب آوری باشد
با آنهمه چشم انتظاری باورش سخت است
سهمت از آغوش پدر تنها سری باشد
شلاق را گاهی تحمل میکند شانه
اما نه وقتی شانههای لاغری باشد
اما نه وقتی تازیانه دست ده نامرد
دور و برِ گم گشتهی بییاوری باشد
خواهرتر از او کیست؟ او که، هر که آب آورد
چشمش به دنبال علی اصغری باشد
وای از دل زینب که باید روز و شب انگار
در پیش چشمش روضههای مادری باشد
وای از دل زینب که باید روضهاش امشب
«بابا ! مرا این بار با خود میبری؟» باشد
بابا ! مرا با خود ببر ، میترسم آن بدمست
در فکر مهمانی و تشت دیگری باشد
باید بیایم با تو، در برگشت میترسم
در راه خار و سنگهای بدتری باشد
باید بیایم با تو، آخر خسته شد عمه
شاید برای او شب راحت تری باشد؟
مراقب ادای جملاتمان باشیم!!
تلخ ترین جمله : دوستت دارم اما….
زیباترین جمله : …اما دوستت دارم
به همین راحتی!!! با جابه جایی کلمات
زندگی را دگرگون کنید…
مراسم دهه دوم ماه محرم
از امشب 23 ام مهرماه به مدت ده شب ، حرم شهدای گمنام شاهرود پذیرای عزاداران آقا اباعبدالله علیه السلام خواهد بود .
تصاویری از آماده سازی حرم برای محرم :
نوای وبلاگ
نوایی که در وبلاگ پخش می شد مربوط به برنامه هر شب هیات عاشقان مهدی (عج) شاهرود می باشد (صدا حاج حسین یزدانی)، تجدید پیمان با امام زمان (عج) ، در طول مدت دوازده شب برپایی مراسم قبل از شروع مراسم سینه زنی ، همزمان صوت و تصویر در مکتب رقیه که محل اسکان خواهران بود پخش و همخوانی می شد ، این نوا از سمعی بصری هیات شب دوازدهم دریافت شد .
لبیک یا مهدی چندین بار تکرار می شد
در راه شام بلا ....
در راه شام
حواسش به همه بود
مخصوصاً نسیم های آشنایی که بوی تو را برایش می آوردند !!!
مرحوم حاج شیخ ملاسلطان علی تبریزی - ازجمله عابدان و زاهدان - در عالم رؤیا خدمت امام زمان (عجل الله تعالی فرجه الشریف) رسید و عرض کرد:
آیا اینکه فرمودید: “فلاندبنک صباحا و مساء و لابکین لک بدل الدموع دما” صحیح است؟
امام زمان ارواحنافداه فرمود: آری، صحیح است.
عرض کردم: آن کدام مصیبت است که به جای اشک، خون گریه می کردید؟ آیا مصیبت حضرت علی اکبر(علیه السلام) است؟
حضرت فرمود: اگر علی اکبر هم بود، در این مصیبت خون می گریست.
- آیا مصیبت حضرت عباس(علیه السلام) است؟
- اگر عباس هم بود، در این مصیبت خون می گریست.
- آیا مصیبت حضرت سیدالشهدا(علیه السلام) است؟
- اگر سیدالشهدا(علیه السلام) هم بود، در این مصیبت خون می گریست.
- پس کدام مصیبت است؟
- فرمودند: مصیبت اسیری زینب (سلام الله علیها).
آجرک الله یا صاحب الزمان
نخل گردانی در شاهرود
آیین باشکوه ۱۸۰ ساله مردم شاهرود در روز یازدهم
روز یازدهم محرم، مردم شاهرود از اطراف و اکناف در مرکز شهر گرد هم می آیند تا آئین ۱۸۰ ساله “نخل گردانی” را با رسوم خاص خود اجرا کنند و به عزاداری سرور و سالار شهیدان حضرت اباعبدالله الحسین (ع) بپردازند.
عصر روز یازدهم مردم شاهرود و روستاهای حومه در کوچه و خیابان های مرکز شهر تجمع کرده و به عزاداری می پردازند، دسته ها و هیئت های مذهبی با حمل توغ هایی که روز پنجم در تکایا و مساجد مستقر کرده بودند همراه با کلیه تجهیزات به خیابان می آورند تا پیشاپیش نخل بزرگ شاهرود حرکت داده شوند.
نخل با صدای سنج حرکت داده می شود، هیئت باغزندان نیز با شور حال خاصی به صورت دسته حرکت کرده و ابتدا وارد تکیه بازار “تکیه زنجیری” شده و مشغول عزاداری می شوند و پس از آن برای کمک در برداشتن نخل به سمت مسجد موسی بن جعفر “مسجد پای نخل” حرکت می کنند.
زمان موعود که فرا رسید گروهی از شاهرودی ها و گروهی از باغزندانی ها در زیر نخل و امتداد ستون های چوبی و افقی نخل قرار می گیرند. پس از دستور و راهنمایی مسئولان و نواختن سنج آرام آرام نخل را با غریو “علی علی علی، یا علی، یا … علی” از جایگاهش حرکت داده و بر دوش می کشند.
شیون و فریاد “یا حسین یاحسین” به آسمان بلند می شود، شیپورچیان و سنج زنان آهنگی حماسی و با هیجان می نوازند به طوری که میدان نبرد و روز واقعه سال ۶۱ هجری قمری را در اذهان تداعی کرده و سیل جمعیت را منقلب می سازد.
نعل اسب ، نشان خوش شانسی ، از کجا ؟!!
استادرائفی پور:
سوال
مگه امام حسین (ع) در گودال به شهادت نرسیدن،پس باید محل دفن حضرت هم همون گودال باشه.اونایی که رفتن کربلا میدونن بین محل گودال و ضریح مطهرفاصله هست.چرا؟
تو کربلا یه عده اومدن گفتند نه، براین پیکر باید اسب تاخته شه.
این “باید"رو کی تعیین کرده بود؟(نقش یهود در حادثه کربلا)
تو گودال نمیشد اسب تاخت.پیکر مطهر رو از گودال بیرون کشیدند بردند یه محل صاف و هموار و ده اسب که بهشون نعل زده بودندبراین پیکر تاختند…
واین چهل نعل اسب به عنوان تبرک از پای اسبهاجدا میشه.
بعدها که در دوره قاعونی بغدادمیشه مرکز یهودیان، نواده های همین اشقیا این نعل اسبها رو با افتخار درخونه هاشون میزدند که ما از هموناییم
اینا بعدها کوچ کردند به شبه جزیره ایبری در اسپانیا و همین سنت رو هم باخودشون بردندو نعل اسب رو کردند نمادخوش شانسی…
حالا یه عده از مردم خودمونم نا اگاهانه نعل اسب رو به عنوان نماد خوش شانسی استفاده می کنن!!!
آیت الله جوادی آملی:
تبرک جستن به نعل اسب از موهومات بعد از حادثه کربلاست.به این جهت که این اسبها نعوذ بالله بر آدمهای خارج از دین تاختند پس با ارزش میباشند.چنانچه برخی فرق اسلامی دهه اول ماه محرم را جشن میگیرند و متاسفانه فرهنگ ناشایست نعل اسب به میان مردم ما هم رواج یافته.
فال و حال امشب
در زلف چون کمندش ای دل مپیچ کانجا
سرها بریده بینی بی جرم و بی جنایت
از هر طرف که رفتم جز وحشتم نیفزود
زنهار زین بیابان وین راه بی نهایت
تابلوی شام غریبان استاد محمود فرشچیان
اوضاع اینگونه نمی ماند
امشب به صحرا بی کفن …
رهبر فرزانه ، حضرت آیت الله خامنهای:
همان عصر عاشورا بنا به نقل بعضى از روايات؛ زينب “سلاماللهعلیها” به برادرزادهى خودش علىبنالحسين “عليهالصلاةوالسلام” گفت:
اى برادزادهى من!
اوضاع اينجورى نمىماند…
اين قبرها آباد خواهد شد،
اين پرچم برافراشته خواهد شد،
مردم و ملتها و نسلها گروه گروه مىآيند از اينجا درس مىگيرند و برمىگردند.
اينجا مَدْرس آزادیخواهان عالم خواهد شد، و شد!
۱۳۶۳/۰۸/۲۲