همه جا هستی و من از همه جا بی خبرم
همه جا هستی و من از همه جا بی خبرم
زیر باران ، روی یک شاخه گل سرخ
در کنار غم و اندوه دلی
یا میان خوشی و بی دردی
همه جا هستی و من از همه جا بی خبرم
در کنار غزلی از حافظ
در میان گریه
در پس نومیدی
همه جا هستی و من ازهمه جا بی خبرم
در کنار همه باورها
یا میان هر چه ناباوری و تردید است
پس یک خاطره تلخ
بعد از اندوه جدایی
بعد دل بستن و بگسستن و دلگیرشدن
همه جا هستی و من از همه جا بی خبرم
تو خودت اصل حضوری
درک من محدود است
همه جا هستی و من از همه جا بی خبرم
یاری ام کن بتوانم
خط بطلان بکشم
و مددهای تورا
از دل و جان حس بکنم …( شاعر ناشناس - برگرفته از مجله موفقیت بهار 86)
يا اِلـهى وَ سَيِّدِي وَ مَوْلايَ وَ رَبّي
صَبَرْتُ عَلى عَذابِكَ فَكَيْفَ اَصْبِرُ عَلى فِراقِكَ
(فرازی از دعای کمیل)
چگونه بر فراق تو صبر توانم کرد ؟!!!!
خدا بیشتر از آنچه قصه ها می گویند ،
مهربان است .
خدا بیشتر از آنچه مادربزرگ ها می گویند ؛
بخشنده است .
خدا ، بیشتر از آن چه می گویند است !
میلاد تهرانی