درباره امام محمد باقر علیه السلام چه می دانیم ؟
بین نماز ، وقت دعا گریه می کنی
با هر بهانه در همه جا گریه می کنی
در التهاب آهِ خودت آب می شوی
می سوزی و بدون صدا گریه می کنی
هر چند زهر قلب تو را پاره پاره کرد
اما به یاد کرب و بلا گریه می کنی
اصلاً خود تو کرب و بلای مجسّمی
وقتی برای خون خدا گریه می کنی
آب خوش از گلوی تو پایین نمی رود
با ناله های وا عطشا گریه می کنی
با یاد روزهای اسارت چه می کشی ؟
هر شب بدون چون و چرا گریه می کنی
با یاد زلفِ خونی سرهای نی سوار
هر صبح با نسیم صبا گریه می کنی…
ابو جعفر، امام محمد باقر (ع) پنجمین آفتابى است كه بر افق امامت، جاودانه درخشید.زندگیش سراسر دانش و ارزش بود، از این رو باقر العلوم نامیده شد، یعنى شكافنده دشواریهاى دانش و گشاینده پیچیدگیهاى معرفت.
خصلت آفتاب است كه هماره گام بر فرق ظلمت مىنهد و در لحظههاى تاریك، بر افق زمان مىروید تا ارزشهاى مهجور و نهان شده در سیاهى جهل و جور را، دوباره جان بخشد و آشكار سازد.
او نیز در عصر حاكمیت جور و تشتت اندیشههاى دینى امت اسلام، تولد یافت تا پیام آور معرفت و احیاگر اسلام ناب محمدى (ص) باشد.
چرا رنج می بریم
شخصى به فردى معترض بود كه چرا در اين دنيا اين قدر تلخى مى بينيم؟ گفت: چرا دواى تلخ را مى خورى؟ گفت: براى اينكه خوب شوم. او گفت: خدا هم مي خواهد با تحمل اين تلخى ها، تو خوب شوى!
منبع : نکته های ناب اخلاقی، ص19، كتابخانه تخصصی صاحب الزمان (عج) (مسجد جمکران)
خدایا
به امید آمده ام ، خانه خرابم نکنی..
همه کردند جوابم، تو جوابم نکنی..
بارها آمده ام ، باز مرا بخشیدی..
با کلام ” برو ” ، این بار خطابم نکنی..
به گمان دگران ، بنده ی خوبی هستم..
پیش چشم همه عاری ز نقابم نکنی..
گر قرار است بسوزم، بزن آتش اما..
جلوی مردم این شهر عذابم نکنی…
هیهات من الذله
«این است برائت خدا و پیامبرش از مشرکانی که با آنان پیمان بسته اید. اینک چهارماه مجال دارید در زمین سیر کنید و بدانید که شما خدا را ناتوان نتوانید کرد و خداوند خوار کننده کافران است. و این اعلامی است از سوی خدا و پیامبر او بر مردم در روز حج اکبر که خداوند و پیامبرش از مشرکان بری و بیزارند»
موانع حرکت به سمت خوبی ها
“سنگريزه” ريز است و ناچيز
اما اگر در جوراب يا کفش باشد،
ما را از راه رفتن باز ميدارد!
در زندگي هم؛ بعضي مسائل ريزند و ناچيز
اما مانع حرکت به سمت خوبي ها و آرامش ما مي شوند !
کم احترامي يا نامهرباني به والدين؛
نگاه تحقيرآميز به فقرا؛
تکبر و فخرفروشي به مردم؛
منت گذاشتن هنگام کمک کردن؛
نپذيرفتن عذر خطای دوستان؛
بخشي از سنگريزه های مسير تکامل ما هستند.
آنها را به موقع کنار بگذاريم
تا از زندگی لذت ببریم.
حسن ظنتون به خدا چقدر است ؟
میخواهید با هم این نوحه را بخوانیم و تکرار کنیم؛
«رَأْسُ الْعِبَادَةِ حُسْنُ الظَّنِّ بِاللَّه»(عوالی اللئالی/1/27)
ظنّ خودتان را به خدا خوب کنید
یعنی آدم باید بگوید که
«نه! خدا خوب است، کمکم میکند، هوای مرا دارد
نه! #خدا_مرا_رها_نمی_کند»
اصلاً ابلیس یک-موجود- مکّاریه
به خدا قسم! میبیند شما چهطوری هستی؛ همانطور رفتار میکند
مثلاً اگر ببیند من حسّ عرفانی دارم
میگوید: «آره حسّ عرفانی خوب است…»
لحظه ایً برمیگردد
نامرد تا همین دو دقیقه پیش، داشت میگفت: «ولکن بابا!»
اما وقتی میبیند تو حسّ عرفانی داری-طور دیگری فریبت میدهد-میگویی:
خُب حالا بگو ببینم ابلیس!
میگوید: «واقعاً، ما اینقدر آلوده شدهایم! اصلاً خدا دیگر ما را میبخشد؟! لاالهالاالله!»
بعد این آدم، با همین ابلیس وجودِ خودش-که دارد او را از #رحمت_خدا مأیوس میکند-
به جلسۀدعای کمیل میرود
میگوید: «خدایا! حداقل یک دانه از گناهانم را ببخش
خدایا! میدانم که تو هم نمیتوانی ببخشی! ولی حالا دیگر کوتاه بیا!»
بعد ابلیس به او میگوید:«حالا گریه کن،عجب حالی پیدا کردی!گریه کن، راحت باش»
او هم گریه میکند ولی این گریهاش، #بنزین_جهنم ش میشود!
چون تلقی او این است: «خدا که نمیتواند مرا ببخشد
خدا که دست مرا نمیگیرد
من چهکار کنم که خدا یک نگاهی به من بکند؟
امام زمان(ع)! یک لطفی کن!»
در حالیکه در بغل امام زمان(ع) است و امام زمان(ع) دارد آرامش میکند!
ولی او میگوید: «من چهکار کنم که امام زمان(ع) یک ذره مرا نگاه کند؟!»
اینها همهاش مکائد ابلیس است!
شما الآن حسن ظنتان به خدا چقدر است؟
قشنگ فکر کنید
الآن امتحان میگیریم؛هر کسی سؤال من را در ذهن خودش جواب بدهد
«شما همۀتان میتوانید به سهولت به مقام معنوی حضرت آیت الله العظمی #بهجت(ره) برسید»
هرکسی باور ندارد
#سوءظن به خدا دارد
چرا میخوای نرسی؟میتونی برسی!
باشد نرس، ولی بدان میتونستی برسی
همینجا این را قبول کن که آتش حسرت در روز قیامت وجودت را نگیرد
آنجا بگو: «خدایا! ما مثل آقای بهجت(ره) نشدیم ولی در دنیا هم میدانستیم که میتوانستیم بشویم،اشتباه کردیم.»
اینطور در آنجا کمی آرام میشوی
من به تو گفته باشم!
الآن شما چقدر #حسنِ_ظنّ به خدا داری؟
نگو: «حاج آقا، نمیشه!»
بنا نیست که خودِ تو این کار را بکنی؛
بنا است خدا این کار را بکند
مگر آقای بهجت(ره) خودش اینطوری شده؟ اگر از ایشان میپرسیدی
میگفت:«هر چه هست، #خدا_لطف_کرده»
خُب #این_خدا_به_تو_هم_می_تواند_لطف_کند
اگر-با #تردید- بگی: «به من؟!»
معلوم میشود که سوءظن داری
تفاوت زندگی های امروز با گذشته
واقعا مشکل زندگی های امروزی چیست ؟
چرا رضایت در هیچ مرحله ای وجود ندارد ؟
چقدر کلاس آموزش همسرداری و تربیت فرزند سالانه در شهرها برگزار می شود ؟!! چقدر مطالب آموزنده در فضای مجازی نشر داده می شود برای استفاده عموم !!!
آیا واقعا آموزه های لازم در این کلاس ها وجود ندارد یا اینکه افراد تحت تعلیم شاگردان خوبی نیستند و تعالیم اساتید را در زندگی خود پیاده نمی کنند ؟!
فاصله بین فرزندان و پدر و مادرها روز به روز بیشتر می شود .
والدین وقت کافی برای رسیدگی به فرزندان خود و تأمین نیازهای عاطفی آنها را ندارند ، حداقل یک بار در هفته برای تفریح و فعالیت فیزیکی فرزندان وقت نمی گذارند ، در صورتیکه همین اوقات در صورتی که در نظر گرفته شود ، بسیار برای روحیه و نشاط فرزندان و آغاز فعالیت های ذهنی بعدی آنها ، مفید خواهد بود .
همه جا هستی و من از همه جا بی خبرم
همه جا هستی و من از همه جا بی خبرم
زیر باران ، روی یک شاخه گل سرخ
در کنار غم و اندوه دلی
یا میان خوشی و بی دردی
همه جا هستی و من از همه جا بی خبرم
در کنار غزلی از حافظ
در میان گریه
در پس نومیدی
همه جا هستی و من ازهمه جا بی خبرم
در کنار همه باورها
یا میان هر چه ناباوری و تردید است
پس یک خاطره تلخ
بعد از اندوه جدایی
بعد دل بستن و بگسستن و دلگیرشدن
همه جا هستی و من از همه جا بی خبرم
تو خودت اصل حضوری
درک من محدود است
همه جا هستی و من از همه جا بی خبرم
یاری ام کن بتوانم
خط بطلان بکشم
و مددهای تورا
از دل و جان حس بکنم …( شاعر ناشناس - برگرفته از مجله موفقیت بهار 86)
يا اِلـهى وَ سَيِّدِي وَ مَوْلايَ وَ رَبّي
صَبَرْتُ عَلى عَذابِكَ فَكَيْفَ اَصْبِرُ عَلى فِراقِكَ
(فرازی از دعای کمیل)
چگونه بر فراق تو صبر توانم کرد ؟!!!!
خدا بیشتر از آنچه قصه ها می گویند ،
مهربان است .
خدا بیشتر از آنچه مادربزرگ ها می گویند ؛
بخشنده است .
خدا ، بیشتر از آن چه می گویند است !
میلاد تهرانی
نگاهی پیرامون دشمن شناسی از دیدگاه اسلام
سمیه نصرتی
چکیده
تمام تلاش ما در این نوشتار، ارائه گوشه ای از هشدارها و پیام های نورانی آیات و روایات درباره ی شناخت دشمن است تا نشان دهیم موضوعی جدّی است و ما چه بخواهیم و چه نخواهیم دشمن در صدد ضربه زدن خود هست و چه بهتر که ما بیدار و هوشیار باشیم. همان طور که امام سجاد (علیه السلام) می فرمایند: اگر ما از رشد و تکامل خود غفلت ورزیم، این دشمن از اغوای ما غفلت نمی کند و اگر او را فراموش کنیم، او فراموشمان نمی کند.
ما باید باور کنیم که دشمن ما سخت در صدد برنامه و کارهای فرهنگی و تبلیغاتی است. پس بنابراین لازم دیده شده که در بخش اول به کلیات تحقیق که در آن به تبیین و تعریف موضوع و اهمیت و ضرورت آن و روش تحقیق و… پرداخته شود.
و در بخش دوم، به شناخت دشمن در مکتب اسلام و قرآن پرداخته شده که چرا دین و سیاست چنان با هم عجین شده اند که حتی تصور جدایی میان آن ها آسان به نظر نمی رسد. اگر چنین نبود، اسلام هرگز نمی توانست با سیاستمداران جهان مقابله کند و تمامی نقشه های آن ها را در هم شکند که نمونه هایی از آن: فلسفه ی لزوم حکومت اسلامی، سیره ی پیامبر در بسیج مردم برای جنگ با دشمنان و… .
روشن است که جنگ با دشمن با رهبر الهی همیشه شکل ثابت نداشته است؛ زیرا دشمن متناسب با زمان و مکان، تاکتیک و شیوه ی متناسبی را اختیار می کند از جمله ایجاد تردید در حقانیّت رهبری و شکستن قداست رهبری و… .
و در بخش سوم، به شیوه های دشمنان برای تضعیف و تحریف مبانی مکتب پرداخته شده است که از جمله می توان: استفاده از سوژه های مذهبی و تخریب پایگاه های مکتب و تحریف معنوی و لفظی و کتمان و بدعت و… را نام برد.
و در بخش آخر که بخش چهارم است، درصدد بیان شیوه های مقابله با توطئه های دشمن هستیم که به برخی از آن ها اشاره شده که عبارتند از: آراسته شدن به لباس صبر و تقوا، مبارزه با زمینه های نفوذ دشمنان و مبارزه منفی با دشمن و… .
پیامدهای قیام 17 شهریور
1ـ تردید و تزلزل در اراده رژیم در رویارویی با ملت:
به دنبال کشتار 17شهریور اراده و عزم رژیم در رویارویی با ملت سخت به تردید و تزلزل افتاد. چرا که شیوه های موسوم اعم از سرکوب و سازش در عمل شکست خورده بود، اجرای طرح حکومت نظامی که بر اساس نظریه مشاوران امنیتی و ساواک، بهترین سیاست ممکن جهت برقراری امنیت تلقی می شد، نتیجه عکس بخشید. و لذا شاه برای یافتن یک راه حل فوری و ضربتی برای پایان دادن به اوضاع آشفته و انقلابی کشور با صاحب نظران امور ایران و کارشناسان داخلی ،رایزنی نمود. حاصل این گفت و گوها شاه را به این نتیجه رساند که ریشه همه نارضایتی ها در توسعه فساد و سوء استفاده های کلان مادی نهفته است. اما وضعیت کشور به حدی آشفته بود که رژیم سخت سر در گم شده بود و سرانجام آمریکا با پیام شفاهی برانسکی از طریق اردشیر زاهدی ـ سفیر ایران در آمریکا ـ شاه را بار دیگر به سوی سیاست مشت آهنین متمایل ساخت که نتیجه آن تشکیل کابینه نظامی به رهبری ارتشبد ازهاری بود.
فرمانداری نظامی تهران آمار 87 کشته و 250 مجروح را تأیید نمود. اما مخالفان حکومت، اعلان داشتند که در این روز بیش از 4000 نفر کشته شده اند و تعداد کسانی که تنها در میدان ژاله جان باختهاند 500 نفر است. سالها بعد عماد الدین باقی طی تحقیقی با توجه به دسترسی اش به آمار بنیاد شهید انقلاب اسلامی و منابع دیگر تعداد کشته شدگان 17 شهریور را 88 نفر ذکر میکند که 64 نفر آنها در میدان ژاله کشته شدند .
2ـ تزلزل ارتش:
حوادث 17شهریورو ادامه حکومت نظامی،انسجام ارتش را متزلزل و اراده آن را با تردید مواجه ساخت.استقرار طولانی مدت ارتش در میدان ها و مراکز مهم شهر که می بایست همانند نیروهای انتظامی با انقلابیون مقابله کند،از کارآمدی ارتش و توان آن کاست.چرا که ارتش اساسا به منظور حفظ امنیت مرزها و پاسداری از کشور در برابر تهدیدات خارجی به وجود آمده بود.اما اکنون ارتش می بایست تحت فرمان فرمانداری های نظامی شورای امنیت استان عمل کند که خواه ناخواه با هیات دولت و سایر مراکز قدرت در نحوه و اجرای فرامین حکومت نظامی اختلاف نظر می یافت. این واقعیت با توجه به ساختار ارتش شاهنشاهی که شکاف عمیقی میان کادر فرماندهی با نیروهای مسلح از نقطه نظر گرایش های سیاسی و تمایلات ملی و مذهبی وجود داشت موضع ارتش را به عنوان سرکوبگر مخالفان سخت تضعیف می کرد.
صبحت بخیر آقای من
قدم یار به هر خانه
صفا مي بخشد
بدتر از درد جدايي
به خدا دردي نیسټ
خاک پاهاي تو گفتند
دوا مي بخشد
اولین سلام صبحگاهی تقدیم به
ساحت قدسی قطب عالم امکان ، حضرت صاحب الزمان عج
السَّلامُ علیکَ یا بقیَّةَ اللهِ یا اباصالحَ المهدی یا خلیفةَالرَّحمنُ و یا شریکَ القران ایُّها الاِمامَ الاِنسُ و الجّانّ سیِّدی و مَولایْ الاَمان الاَمان