چگونه کار کردن را در نظر کودکان به عنوان تشویق نشان دهیم ؟
هرگاه خلافی مرتکب میشدم، مادرم نمیگذاشت در خانه کار کنم!
خدا رحمت کند مادرم را..
یکی از راه های تربیت وی این بود که هرگاه از ما خلافی می دید، دیگر کار به ما نمی داد!
یعنی ظرف شستن و دوخت و دوز و مانند آنها را از ما سلب می کرد و از این طریق کار را پیش ما ارزشمند می ساخت.
امروزه بسیاری از ما دقیقاً کار را بالعکس می کنیم؛
یعنی وقتی بچه خلافی کرد او را به کار وامی دارند یا اگر اذیت کرد، کار او را دوبرابر می کنند.
در نتیجه، چنین بچه ای کار را تنبیه تلقی می کند، در حالیکه ما بیکاری را به عنوان تنبیه تلقی می کردیم.
آیت الله حائری شیرازی
نکاتی درباره احترام گذاشتن به کودکان
یکی از مهمترین کلیدهای فرزند پروری احترام گذاشتن به شخصیت کودک است. رفتار محترمانه با کودک موجب خودباوری و اعتماد به نفس و احساس ارزشمندی در او می شود. این سرمایه در تمام زندگی رفیق راه او خواهد بود و او را برای شکوفا کردن استعدادها و توانایی هایش یاری خواهد کرد.
آیا احترام گذاشتن به کودکان موجب لوس شدن آنها نمی شود؟
هزار و یک دلیل برای لوس شدن بچه ها وجود دارد که احترام گذاشتن در میان آن دلایل نیست. احترام به کودک نه به معنای اطاعت از خواسته های ریز و درشت او و نه تعریف و تمجید و حمایتهای افراطی از کودک است. بلکه تنها به رسمیت شناختن شخصیت محترم کودکان است.
چگونه به فرزندمان احترام بگذاریم؟
- به آنها سلام کنیم و برایشان جا باز کنیم.
- آنها را با احترام نام ببریم.
- در میهمانیها از پذیرایی کردن آنها غافل نشویم.
- به آنها دروغ نگوییم و به وعده هایمان عمل کنیم.
- به حرفهای آنها توجه کنیم و میان حرفشان نپریم.
- گاهی با آنها هم مشورت کنیم.
- به آنها مسئولیتهایی متناسب با توانایی هایشان بدهیم.
- اشتباهاتشان را در جمع و بخصوص در میان همسالانشان به آنها گوشزد نکنیم.
- آنها را تحقیر, سرزنش نکنیم.
- به آنها حق انتخاب بدهیم و به سلیقه شان احترام بگذاریم.
- آنها را با دیگران مقایسه نکنیم و…
رسول گرامی اسلام(ص) در باره احترام به کودکان می فرماید:
«به فرزندان خود احترام کنید و با آداب و روشهای پسندیده با آنان معاشرت کنید.»
سید مهدی خدایی
رسانه آموزشی نمره بهتر
نکاتی در مورد کودکان خجالتی
بچه ها معمولاً با قرار گرفتن در جمع کمی خجالت می کشند و دست و پایشان را گم می کنند. این مسئله کاملاً طبیعی است و به مرور زمان برطرف می شود اما بچه هایی هم هستند که به هیچ وجه به جمع روی خوش نشان نمی دهند و دائماً خود را از نگاه و توجه دیگران مخفی می کنند. استمرار این حالت می تواند برای آینده زندگی آنها دردسر ساز باشد. پس بهتر است در این زمینه به چند نکته توجه داشته باشیم:
1- گاهی خود والدین هم کم رو و خجالتی هستند. نه در جمعی حاضر می شوند و نه از آداب اجتماعی چیزی می دانند که به فرزندشان بیاموزند. در این صورت والدین باید قدم اول را برای خودشان بردارندیا تلاش کنند که شرایط متفاوتی را برای فرزندشان فراهم کنند.
2- تنبیه و سرزنش کودک در جمع، مقایسه کردن او با دیگران، تمسخر و توهین به شخصیت کودک، حمایت افراطی و نظارت شدید بر کارها و ترساندن کودک از اشتباه و خرابکاری و هر عاملی که به اعتماد به نفس و احساس ارزشمندی اوآسیب برساند باعث کم رویی و گوشه گیری کودک می شود.
3- اگر به هر دلیلی فرزند شما کم رو و خجالتی شده است مراقب باشید او را خجالتی خطاب نکنید. بهتر است بی سر و صدا فرایندی را طراحی کنید که به مرور مشکل او را درمان می کند.
4- شما می توانید قدم به قدم فرزندتان را با جمع آشتی دهید. از جمع های ساده خودمانی شروع کنید. او را تشویق کنید برای شما شعر بخواند یا بخشهایی از کتاب داستانش را با صدای بلند بخواند یا قصه ای برای شما تعریف کند. با فرزندتان زیاد صحبت کنید و اجازه بدهید او هم در مورد مسائل مورد علاقه اش با شما صحبت کند. همراه با فرزندتان یک نمایش کوتاه بازی کنید و…
5- به او مسئولیتهای کوچکی بدهید و او را تحسین نمایید. بخشی از خرید خانه را به او واگذار کنید. مسئولیت جواب دادن به تلفن را به او بدهید. یاد گرفتن یک مهارت هنری یا ورزشی هم می تواند کمک فراوانی به برطرف شدن این مشکل داشته باشد.
پیروز باشید
سید مهدی خدایی
رسانه آموزشی نمره بهتر
تفاوت سم است - اهمیت هماهنگی والدین در تربیت فرزندان
حتي اگر با همسرتان در اوج تفاهم باشيد با تولد اولين فرزند بايد دوباره بر سر ميز مذاکره بنشينيد و درباره روش تربيت فرزندتان تفاهم نامه جديدي امضا کنيد.
اين هماهنگي و تفاهم يکي از مهمترين کليدهاي تربيت فرزند است.
1- مادر اخم مي کند و پدر لبخند مي زند.اين فرمانده دستور حمله مي دهد و آن يکي دستور عقب نشيني. با اين وضعيت طفل معصوم هيچوقت نمي فهمد چه کاري خوب است و چه کاري بد است. اين تعارض سم مهلکي براي شخصيت کودک است. او در اين خانواده هرگز احساس امنيت نمي کند چون در هر صورت بازنده ميدان است و اين مسئله او را دچار افسردگي و اضطراب مي کند.
2- وقتي پدر به دليلي کودک را از بازي کردن با دوستانش محروم مي کند و مادر در غيبت پدر به او مجوز بازي مي دهد کودک متوجه مي شود که قانون پدر زياد هم جدي نيست. در اين خانواده نه پدر و مادر اعتباري دارند و نه قانونشان.
3- والدين گاهي به خاطر مصلحت فرزندشان خطوط قرمزي قرار مي دهند و آنها را از بعضي از کارها منع مي کنند. اما بچه ها هم سياستمداران خبره اي هستند. آنها خيلي خوب مي توانند با استفاده از اختلاف سليقه والدينشان تحريمها را دور بزنند.
4- چاره اي نيست بايد با يکديگر در تربيت فرزندتان هماهنگ شويد. زيرا آسيبي که از اختلاف والدين متوجه کودک مي شود از عمل کردن به روش يکي از والدين حتي اگر اشکالاتي در آن باشد بدتر است. پس درباره مسائل تربيتي فرزندان خوب مطالعه و گفتگو کنيد تا به توافق برسيد. اگر در موقعيتي سردرگم شديد با شخص سومي که در اين مسائل اطلاعات کافي دارد مشورت کنيد. اگر توافق ممکن نيست يکي از والدين بايد کوتاه بيايد و صحنه را خالي کند. اما اينطور نباشد که هميشه نظر پدر يا هميشه نظر مادر اعمال شود.
5- اختلاف شما و همسرتان بايد مثل يک راز سر به مهر باقي بماند. پس هرگز در مقابل بچه ها درباره اين مسائل بگو مگو نکنيد و يواشکي مسئله را بين خودتان حل کنيد.
6- اطرافيان کودک بخصوص مادربزرگها و پدربزرگها هم بايد با شيوه تربيتي والدين کودک همراه باشند. البته همراه کردن آنها کمي دشوار است اما اگر والدين کودک به اندازه کافي با يکديگر هماهنگ باشند ديگران نيز با آنها همراه خواهند شد.
سيد مهدي خدايي
مهد كودك و اداره جامعه
يك سيّد بزرگواري در منطقه ای خدمات فراوان كرد مسجد ساخت حمام ساخت حسينيه ساخت بعد يك وقت گِله كرد كه من هر چه به اين مردم گفتم كه خانه سالمندان بسازيم اينها حاضر نشدند به من كمك كنند به او گفتم از اين مردم تشكر بكن كه به تو پول ندادند خب کسی كه حاضر نيست پدر و مادر خودش را به خانه سالمندان بدهد بايد از او تقدير كرد آن كسي كه بچه را به مهدكودك می دهد آن بچه ديگر عاطفه درك نميكند همين كه پدر و مادر سالمند شدند تحويل خانه سالمندان می دهند تحويل خانه سالمندان یعنی مرگ تدریجی پدر و مادر.
قرآن كه فرمود: «وَاخْفِضْ لَهُمَا جَنَاحَ الذُّلِّ» فرمود پر پهن كن كه اينها را زير پر بگيری مبادا به خانه سالمندان بفرستي خب اين حرف را چه کسی می پذيرد اين کسی كه دوران هفت ساله كودکی را با شير و مِهر مادر گذراند ولي بچه مهد كودکی همين كه بزرگ شد خب پدر و مادر را به خانه سالمندان می فرستد ديگر او كه عاطفه درك نكرده كه او كه مهر نياموخته.
بنابراين اگر قرآن است و اگر دستور دینی است تحصيل و علم سر جايش محفوظ است نيمي از جامعه كه زن اند همه امور خودشان, خودشان انجام بدهند ديگر احتياجی نباشد كه نامحرم در كارشان دخالت كند و اصلی ترين كار آنها مادر شدن است هيچ ممكن نيست جامعهای را با مهد كودك بتوان اداره كرد جامعه را مادر اداره می كند شير پاك اداره می كند.
وقتی نماز ميخواند اين را در كنار سجادهاش بگذارد همين كه با مُهر او بازي ميكند با تسبيح او بازی می كند در اين شش, هفت سال, با مهر و تسبيح آشنا می شود اين دوتا ذكر خودش می دهد دوتا ذكر ياد كودك می دهد اينكه فرمود فرزندانتان را ياد بدهيد براي اينكه اينها حديث العهد بالاسلام اند.
درس اخلاق استاد جوادی آملی، اسفند 90
دوست دارید الگوی فرزندان دلبندتون چه کسانی باشند؟
به فرزندانتان بیاموزید ...
روانشناس حامد مسگری
دستان مادرتان را ببوسید
از امام صادق (علیه السلام) روایت شده است که فرمودند: لا یُقبّل رأسُ أحد و لا یداه. إلا رسول الله أو من اُرید به رسول الله (سر و دست کسی را نباید بوسید به جز رسول خدا, یا کسی که با بوسیدن سر و دست او رسول خدا ـ صلّی علیه و آله ـ قصد شود. 1
صفحات: 1· 2
فواید خاک بازی بر جسم و جان کودکان
يکي از شيرين ترين و هيجان انگيز ترين بازي هاي دوران کودکي ما خاک بازي بود؛ اما اين روزها خاک گمشده بچه هاي ماست. متأسفانه زندگي هاي مثلاً شيک و آپاراتماني فرصت لذتي بي نظير را از فرزندان ما گرفته است.
شايد باورکردنش کمي سخت باشد اما تحقيقات دانشمندان نشان مي دهد در خاک باکتريهاي سودمندي وجود دارد که سروتونين را در مغز افزايش مي دهد. سروتونين يک ماده حياتي است که بر خلق و خو، حافظه، شادابي، يادگيري، اشتها و … تأثير مي گذارد. جالب است بدانيد در همين خاک به ظاهر کثيف موادي وجود دارد که سيستم دفاعي بدن را تقويت مي کند.
نويسنده کتاب “چرا خاک خوب است” مي گويد:
بگذاريدکودک شما کودکي کند، اگرکودک شما هر روز بادستها و لباسهاي خاکي وکثيف به خانه نمي آيد، بدن او درحال ساخت ارتش ايمني لازم براي بدنش نيست درحالي که اين مسئله حياتي است.
خاک الگوي خاصي ندارد و کودک مي تواند با فکر و خلاقيت خودش آن را به اشکال مختلف در بياورد. اين ويژگي باعث مي شود هوش، خلاقيت، اعتماد به نفس، تجسم فضايي و هماهنگي اعصاب و عضلات کودک تقويت شود. خاک بازي همچنين عصبانيت کودکان را کاهش مي دهد و آرامش بي نظيري را بر روح و روان آنها حاکم مي کندبه همين دليل است که بچه ها از بازي با خاک خسته نمي شوند.
پس خوب است رفتارهاي وسواس گونه خود را کنار بگذاريم و اجازه دهيم فرزندانمان با خاک مأنوس شوند. ماليدن گل و خاک به دست و بدن براي کودکان آنقدر لذت بخش است که هرگز آن را فراموش نخواهند کرد.
شما والدين عزيز هم مي توانيد از اين فرصت استفاده کنيد و به بهانه بازي با فرزندتان يادي از دوران کودکي خود کنيد و لذت بازي با خاک را دوباره تجربه کنيد. البته نبايد چيزهايي بسازيد که کودک از شما کپي برداري کند. اجازه بدهيد با فکر و خلاقيت خودش بازي کند.1
نقل است پيامبر اکرم(ص) بر کودکاني عبور کرد که مشغول خاک بازي بودند. بعضي ازاصحاب، آنان را از بازي نهي کردند. پيامبر(ص) فرمود:
بگذاريد بازي کنند، خاک بهار کودکان است.2
1 . سيد مهدي خدايي ، رسانه آموزشي نمره بهتر .
2 . مجمع الزوائد، ج ۸، ص۱۵۹
مامان چند تا دوسم داری ؟!
کودک بايد خاطرش آسوده باشد از اينکه پدر و مادر هميشه و در هر شرايطي او را دوست دارند و پاسخگوي نيازها و عواطف او هستند. او بايد احساس کند پدر و مادر از داشتن او خوشبخت و خرسند هستند.
کودکي که با امنيت عاطفي رشد نموده باشد خودباوري، ارزشمندي، استقلال، مثبت انديشي، مسئوليت پذيري، آرامش و بسياري ديگر از جنبه هاي مثبت رواني و شخصيتي را به دست خواهد آورد.
اين نياز در بدو تولد با نوازش کردن کودک و به آغوش کشيدن او پاسخ داده مي شود اما در سالهاي بعد مسئله کمي پيچيده تر شده و عوامل مختلفي بر روي آن تأثير مي گذارد. خوب است در اين باره به نکات زير توجه داشته باشيم:
1- بايد محبت خود را بي قيد و شرط نثار فرزندانمان نماييم. فرزند ما هر چقدر هم که ناساز و بداخلاق باشد باز هم دوستش داريم. پس هيچگاه نبايد به او بگوييم : « ديگر دوستت ندارم»يا «ديگر بچه من نيستي».
2- فرزندمان را همانگونه که هست بپذيريم. مقايسه، تبعيض، تمسخر و تحقير،تهديد بزرگي براي عواطف کودکان است.
3- هيچوقت به فرزندمان دروغ نگوييم، اگر هم قولي داديم به آن عمل کنيم.
4- بدون رضايت خودش و به اجبار او را نزد فرد ديگري نگذاريم.
5- به او لبخند بزنيد و عشق بي پايان خود را با نگاه و رفتار خودتان به او بچشانيد. طوري با فرزندتان رفتار کنيد که بدون نگراني، احساسات خودش را براي شما بازگو کند.
6- پذيراي محبت کودکتان باشيد. وقتي شما را بي بهانه مي بوسد، وقتي خوراکي خود را با شما تقسيم مي کند يا از شما مي خواهد با او بازي کنيد دست محبت او را پس نزنيد.
7- طبيعي است که گاهي از کارهاي فرزندتان کلافه و عصباني مي شويد. به هيچ وجه نبايد شخصيت کودک را به باد انتقاد بگيريم و به او توهين کنيم. بايد سعي کنيم به خودمان مسلط باشيم و در صورت لزوم تنها رفتارکودک را سرزنش کنيم نه شخصيت او را.
8- او را به خاطر بيماريها و مشکلات خودتان مقصر ندانيد. با اين کار احساس مي کند جايگاهش را نزد شما از دست خواهد داد.
9- متناسب با توان کودک به او مسئوليتهايي واگذار کنيد تا احساس کند فرد مفيدي براي خانواده است.
10- کودکي که امنيت عاطفي کمي داشته باشد بيش از حد به مادرش مي چسبد و زماني که مادرش غايب باشيد به شدت متأثر مي شود و حتي هنگامي که بازمي گرديد آرام نمي شود و حتي ممکن است با عصبانيت به مادرش پرخاش کند. او ابراز احساسات نمي کند. در برقراري ارتباط با دوستان و معلمان خودش مشکل دارد.
11- خانواده مهمترين تکيه گاه عاطفي کودکان است. اگر بدانيم فرزند بي گناه چگونه از اختلاف ما پريشان مي شود هر گز در مقابل چشمان معصوم او بر سر يکديگر فرياد نمي زنيم. هر فرياد بخشي از خانه امن کودک ما را ويران ميکند.
والدين گرامي:
لطفاً حتي در دلتان هم کودک خود را مزاحم راحتي، آزادي و پيشرفت خود نخوانيد. افکار شما بر رفتار شما تأثير مي گذارد.1
1.سيد مهدي خدايي ، رسانه آموزشي نمره بهتر